نقد رمان معرفی و نقد رمان خواب مرا باور کن|Samira.Aroomکاربر نگاه دانلود

عقیق

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/09
ارسالی ها
621
امتیاز واکنش
10,219
امتیاز
661
پاسخ به شما و نقل قول از صحبت هاتون ...

خوب شما باخوندن این متن مشتاق به ادامه نشدید؟ نه
مثلا اگه مینوشتم: "داستان در مورد دختریه تو بچگیش گم شده و حالا بعد از ۲۲سال تو یه اتفاق خانوادش رو پیدا میکنه." به نظرتون مخاطب میخوند؟بازم می گم بستگی داره به نحوه نگارش و لحن بیان گاهی کلمات ساده می تونن جادو کنن
قطعا نه. پس باید دنبال یه خلاصه مبهم ودر عین حال جدید بود. خلاصه رو ببینید؛ با یکم دقت و مقایسه اسم و خلاصه میشه کل محتوی داستان رو حدس زد. فقط یکم زرنگی واسه خواننده لازمه‌. من هر چیزی غیر از اینی که الآن هست مینوشتم، قطعا یا داستان لو میرفت ویا مخاطب رغبت پیدا نمیکرد.
به عنوان یک نویسنده خودت رو خیلی دست پایین می گیری؛ همیشه راهی برای بهتر نوشتن هست
راجبه مقدمه هم بگم که با مقدمه مخالفم. به نظر من مقدمه مختص کتب علمیه، نه ادبی‌. میشه یه سخن از نویسنده بجاش نوشت. که تو این
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
تو پایانش و تو کار بعدی، ابتداش هم مینویسم.

ببین مقدمه چیزی که خواننده رو برای شروع اماده می کنه و می تونه احساس که تو
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
جریان داره رو به خواننده انتقال بده این می خواد یه خط شعر یه متن ادبی ... باشه اما اینکه
مقدمه برای کار های علمی اشتباهه

در مورد شروع من متوجه نشدم منظورتون نشدم‌. کنجکاوی رو چرا باید تو یه پست برانگیخت؟ مخاطب آنلاین منه که پارت پارت قصه رو میخونه. اونی که کامل داستان رو داره تا وارد داستان میشه تو نیم ساعت نصف قصه رو خونده و به خیلی چیزا رسیده. پس باید کلی تر نگاه کرد.

کی گفته کنجکاوی باید تو یک پست بر انگیخته بشه؟ شروع جای که تو
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
شروع کردی و تا قسمتی از متن ما اون رو برسی می کنیم و بستگی داره والا به پست نیست ولی در اکثر مواقع شروع خوب رو می شه تو همون پست اول تشخیص داد به شروع باید به عنوان یک قلاب ماهی گیری نگاه کنید که هدفش صید خوانندست ببینید همه مخاطب ها آنلاین نیستن حالا بر فرض که باشن؛ اما تو می دونی شروع خوب می تونست مخاطب هات رو بیشتر از این کنه ؛ کنجکاوی به این معنی نیست که همه چی رو تو پست اول شروع تموم کنی بازم کنجکاوی یکی از عوامل شروع خوبه توصیف ، شخصیت پردازی... هم می توانند در شروع مفید باشند ، پس پست اول طمعه مخاطب در نظر بگیر

در مورد شخصیت پردازی:
راستش رو بخواید قراره شخصیت های بیشتری وارد داستان بشن‌. اما سعیمو میکنم که به مخاطب، روابط رو یادآوری کنم. درمورد اسامیشون باید بگم من کاملا دقت کردم. همونطور که گفتین اسامی افراد مسن مناسب این سن بود. اما متولدای دهه هفتاد اسما کاملا طبیعی بود. آیلار- درنا- هیلا- هیراد، اینا اسامی هست که قطعا تو رنج دهه هفتادن و از این بابت مطمئنم. آیلار و درنا اسامی هستن که حتی از اواسط دهه شصت هم روی بچه ها میزاشتن. هیلا اسم دوست من و هیراد اسم چند تا پسری هست که متولد اواخر دهه شصتن. هامون هم اگه فیلم بینید متوجه میشد همچین اسم جدیدی نیست. و تو فیلمای قدیمی هم استفاده شده. اینا عجیب نیست مثلا سارا اسم خانمی هشتاد و خورده ای ساله تو همسایگیمونه. آرتا و آرشام و آرمیتا و.... هستن که واسه دهه هشتاده.

بله شاید اسامی که می گید در دهه شصت و هفتاد و یا قبل اون وجود داشته باشن اما آیا تا به حال چیزی به نام اسم های مد شده تو هر دوره به گوشتون خورده ؟ آیا اسامی بورس در دهه شصت و هفتاد این اسامی بودن؟ و من بهتون می گم نه افراد کمی این اسم ها رو می ذاشتن و هیچ وقت تو یک خانواده نمی تونستی این همه اسم فانتزی ببینی شاید یک مورد بینشون تو کل فامیل یافت می شد

ببنید موقع اسم گذاری واقعا باید خیلی دقت کرد سطح اجتماعی خانواده ، طرز تفکر خانواده، شخصیت خود فرد... عواملی هستن که می توانند دخیل در یک اسم مناسب باشند


در مورد چهره ها کاملا درست میگید. من بعد از نوشتنشون پشیمون شدم. اولشم چون نرجس یه شخصیتی بود که سالها بود تو ذهنم بود اینطور نوشتم اما قطعا تو کارای بعدیم این اشتباهو تکرار نمیکنم.
در مورد حرف زدن فرهاد من متوجه نشدم چرا میگید مثل بچه های ۳سالس؟ اما بازم تو نوشته هام دقت میکنم.
درمورد دیالوگ ها:
علامتهام فقط ماله شخصیتهای اصلیم هستن برای جلوگیری از تکرار.یه جور نشونن. شما ببیند واسه نرجس کوچیکتر من علامتی ندارم. کسی که کار رو میخونه قطعا متوجه میشه که کدوم شخص داره صحبت میکنه. اگه همه رو از علامت - استفاده میکردم مخاطب سردرگم میشد که الآن با کدوم شخص مواجهه. مشکلی که خودمن با اکثر رمانای اینطوری دارم.

با این علامت ها متن و نگارش زیبا جلو نمی کنه واقعا


ببنید اگر قادر نیستید بدون گذاشتن علامت شخصیتی که حرف میزنه رو مشخص کنید، بهتره از اسامی شخصیت ها قبل دیالوگ استفاده کنید، تو علامت ها تو میشناسی ولی چرا باید مخاطبت این علامت ها رو بشاسه ؟ اصلا از کجا بشناسه ؟


از دید یک مخاطب دیالوگ هاتون به این صورته


ضرب گفت:


منها :


مثبت:


ضرب:


تقسیم:


منها:



درمورد غلط های نگارشی:
قبول دارم که نوشتن ماااااماااان غلطه اما شما بگید چطور بنویسم که مخاطب طولانی بودن صدا زدن رو متوجه بشه؟ نمیتونم بنویسم: خیلی طولانی صدا زد مامان....‌ :|
به نظرتون مسخره نیست؟هر کس این متنو میخونه متوجه میشه که لحن کاراکتر چطوره‌.

وای ببینید فکر میکنید با گذاشتن حروف بیشتر مخاطبتون قرار حتما فراید بکشه؟ مااااااااا .... شما شاید پانزده تا آ داشته باشید یعنی می خوای مخاطب همش بگه اااااااا تا معلوم بشه صدا بلنده ... ببین چرا دنبال حل مشکلت نیستی خود سایت نویسنده زیاد داره که کمکت می کنن و باید بگم راه های زیادی هست که بتونی یاد بگیری بدون تکرار حروف این کار نشون بدی


تو کتاب های زیادی می تونی دنبال این موضوع باشی فقط کافی چشم هات باز کنی و ببینی که اون نویسنده تو کتابش چطور عمل کرده


اما به نظر خودم نباید تو همون پست به مخاطب نشون داد که فریاد زده شده ، تو می تونی تو دیالوگ (منولوگ) بدش یا قبلش اون رو نشون بدی


- مامان


-میترا دخترم فریاد نکش، کر نیستم، شنیدم


یا


-مامان


-دختر چرا باز صدات انداختی رو سرت ما اینجا آبرو داریم


یا


-ببین ذلیل مرده چه صداش انداخنه رو سرش، برو بهش بگو خفه شه والا من میدونم اون


(این جا مشخص نشده کی داره با صدای بلند حرف میزنه اماخواننده فهمیده شخصیتی هست که داره فریاد میزنه و بسته به متن قبل و بدش که نو یسنده با نوشتنش تونسته به خواننده بفهمونه یا قرا بفهمونه؛ کی فریاد میزنه؟ به چه دلیل فریاد می زنه؟...

این ها مثال های ساده ای برای این که بهت نشون بدم میشه نوشت ما تو هیچ کاری نشد نداریم پس همیشه دنبال یافتن راه حل باش



تته پته رو کاملا درست گفتید. حتما درستش میکنم.
در مورد ژانر:
خوب داستان من فقط عاشقانه نبود‌. به جز ژانر هیجان چه ژانری دیگه ای به نظرتون مناسب بود؟ قطعا اجتماعی، ترسناک و.... نبوده.

ژانر: باید با موضوع، متن و محتوای کتاب... هماهنگ باشه بهتر درباره مفهوم بعضی از ژانرها تحقیق کنید اتفاقا شاید همین اجتماعی... یکی از ژانر های شما باشه


در مورد باور پذیری:
خوب این رفتار از یه بچه ۵ ساله بعید نیست‌. احساسات یه بچه قطعا شبیه آدم بزرگا نیست که منطقی باشه. درسته؟
غیبت کردن مسعود هم، واقعا حس نمیکنم غیر منطقی باشه ها..... :)
در مورد تیتر متفرقتون:
واقعا +18بود؟راجبش نظری ندارم‌ ا

موضوع رو کاملا کش داده بودید و چنان چیز خوبی هم نیست که با بوق و کرنا بخواهید نشونش بدید شاید بیین زن شوهر ها چنان مسائل و صحبت های عادی باشه اما خب نحو بیان شما خیلی مهمه

ما در مورد مکالمات نرجس و فرهاد چیزه عجیبی نیست. تو اطرافمون زیاد صحبت اینطوری بچه ها رو میبینم. شاید بشه با دید مثبت دید که مواظب رفتارمون کنار بچه ها باشیم و یک پیام بشه ازش برداشت کرد.
شما این موضوع رو قشنگ بیان کردین که انگار یک چیز عادی مخاطب از کجا بفهمه شما دارین پیام آموزشی میدین گـه این کار نکنه ؟ چون بیشتر شبیه این که به مخاطب بگید این رفتار کاملا مطلوب و درسته
و

ببینید چیزی که فرهاد دیده ممکنه با سهل انگاری والدین پیش بیاد ولی به اشتراک گذاشتن این موضوع با جنس مخالف اونم در این سن سال واقعا چیز دور از ذهنیه برای درک بهتر مطلب ( در نظر بگیر تو سن نرجس و فرهادی ایا پسری از فامیل خودت یا دوست هات چنین صحنه ای رو دیدن ایا میان از پدر مادرش تو این شرایط بهتون چیزی بگن )ببینید شما می خواید یک عشق رو از کودکی نشون بدید درسته ؟ ولی عشق بچگی پاک تر از اونیه که با هوا و هـ*ـوس آلوده بشه در عشق کودکی مفهوم جسمی وجود نداره
و اینکه چون این طور مسایل اگر واقعا بچه ها هم در موردشون صحبت کنن که البته در این سن شاید خیلی خیلی به ندرت وجود داشته باشه اما اکثریت بچه های اون سن هستند کسانی که واقعا چنین مواردی رو اصلا نه دیدن و نه تو حرف زدن هاشون می گن...اما توی قصه ها ما قرار نیست با بیان کردن اینطور موارد ذهن مخاطب بخصوص نوجوان هارو به جاهایی که نباید بکشونیم .
در مورد اون پست. من نگاه کردم. تو صفحه سومم هیچ پست تکراری وجود نداره‌.

من پستتون رو گزارش زدم، معلوم بعد پاک شدن نمی تونیید ببینیدش


..........................................................................
شورای نقد انجمن نگاه دانلود
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • برخی موضوعات مشابه

    بالا