نقد رمان معرفی و نقد رمان سایه ها سیاه نیستن |فرزان کاربر انجمن نگاه دانلود

فرزان

نویسنده انجمن
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/04/03
ارسالی ها
523
امتیاز واکنش
6,201
امتیاز
603
محل سکونت
اصفهان
سلام دوستان

خوشحال میشم انتقادات و پیشنهاداتون رو راجع به این رمان بدونم:)

برداشتهاتون از شخصیت های رمان و اینکه اونها رو چطور شناختید برام مهمه

میخوام بدونم همون شخصیتهایی که مد نظرم بوده رو تونستم انتقال بدم یا نه:)


Please, ورود or عضویت to view URLs content!


سایه یعنی
آنکه کالبدی دارد معین
و درونی مبهم
زندگی من کالبدی است
با باطنی به نام عشق
که نامعین ترین کهکشان هاست....

شاعر سایه

خلاصه:

آدما حماقت های زیادی تو زندگیشون میکنن بعضیهاش کوچیکه و بعضی هاش اونقدر بزرگه که سایه اش همیشه باهاشون میمونه
رمان درباره مردی به نام کامرانه که میخواد به هر قیمتی که شده پست ریاست یه کارخونه بزرگ رو بگیره اما آیا همیشه مسیرها مستقیم به هدف میرسند؟شاید یه دور برگردان زندگی این مرد رو عوض کنه....
 
  • پیشنهادات
  • lifeloard

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    1,481
    امتیاز واکنش
    2,145
    امتیاز
    638
    محل سکونت
    Under the blue sky
    سلام خدمت دوست گلم، فرزانه جان
    خوشحالم كه صفحه ي نقد رمان جديدت رو من شروع ميكنم
    عزيزم تبريك ميگم به قلم شيوا و روونت.. من از خوندش لـ*ـذت ميبرم.. به نظرم خيلي خوب تونستي از زبون يه مرد كه با سختي داره سعي ميكنه به مقامش برسه ميتوني بنويسي..
    شروع داستانتم خيلي خوبه.. تيز بودن كامران رو توش فهميدم.. چه قدر خوب كه اطلاعات بالايي در زمينه كاراي كارخونه داري بعضيا خيلي ناآگاهانه در اين زمينه مينويسن.
    كاش يكم درباره ي مهتاب بيشتر بنويسي من بفهمم خاكستريه يا نه! يني كلا ارتباط كامران و مهتاب رو بيشتر كن تا با موضع مهتاب آشنا شيم.
    در كل خيلي خوشحالم از خوندش كاش تند تر پست بذاري..
    با اروزي موفقيت رووز افزون.!
    تا بعد.. فعلا هاي تا باي!
     

    darya4777

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/29
    ارسالی ها
    42
    امتیاز واکنش
    471
    امتیاز
    181
    محل سکونت
    زیر اسمون خدا
    سلام.احوال نویسنده؟
    ______________________

    (اومدم برگردم تو سالن که صدامزد)
    فاصله بین (صدام زد) رو نذاشتی(خط سوم از آخر)
    فکر کنم از رمان شما فقط بتونم غلط املایی و اینا(به مقدار خیلی کم) بگیرم نمیتونم جای دیگه ایراد بگیرد از بس دقیق هستید:campe545457on2:
     

    فرزان

    نویسنده انجمن
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/03
    ارسالی ها
    523
    امتیاز واکنش
    6,201
    امتیاز
    603
    محل سکونت
    اصفهان
    سلام
    ممنونم که غلطها رو بهم یادآوری میکنید:)
    برداشتتون از شخصیت ها و پست ها رو بهم بگید مثلا کامران چطور آدمیه؟مهتاب رو چطور شناختید میتونه خــ ـیانـت کنه؟ فلش بک ها چی بهتون نشون دادند و اینها:)
    سعیمو میکنم بی عیب بنویسم اما بازم اگر ایرادی داره خوشحال میشم بهم گوشزد کنید تا درستش کنم
     

    darya4777

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/29
    ارسالی ها
    42
    امتیاز واکنش
    471
    امتیاز
    181
    محل سکونت
    زیر اسمون خدا
    اگه بخوام خلاصه وار شخصیت کامران رو بگم سختی زیادی کشیده و خیلی جاه طلبه و همین جاه طلبیش باعث تغییر شخصیتش شده و زندگیش شده همش کار کار کار
    مهتاب رو بخوام بگم زنی هست که از طرف شوهرش بهش توجه ای نمیشه و اگه کسی بیرون بهش محبت کنه امکان داره جذب محبت بشه چون تا الان کمبود محبت داشته (اگه خــ ـیانـت کار هم نباشه دلم میخواد خــ ـیانـت کنه چون از خانوادش بدم میاد چون اون جوری باعث میشه دهن خانوادش بسته بشه و همون روز که جلو همه خانواده زنش خــ ـیانـت زنش رو رو میکنه به دایی دختره و مادرش بگه شما نذاشتید کنترلش کنم شبا تا دیر وقت بیرون بود و .....مگه من غیرت نداشتم و اینا بعدش مهتاب استفراغ کنه ببرنش بیمرستان بگن حامله هستش بعد کامران توی روی خانواده بگه از کجا معلوم بچه من باشه و..... بعد صبر کنن بچه به دنیا بیاد که ازش دی ان ای بگیره تو این مدت به مهتاب محبت کنه ولی بگه محبته فقط برای بچه هست که بعد ها افسرده نشه و گرنه خودت ذره ای ارزش نداری و یکم تهدید که وای به حالت بچه من نباشه و اینا هیچی دیگه مهتاب و خانوادش یکم توسری خور بشن بد نیست دلم خنک میشه یکم بعد دیگه بچه مال کامران باشه یا نه به عهده خودتون چون بر میگرده به قضیه شادی)(البته کاملا بستگی به نظر خود نویسنده هست دوست دارم ببینم نویسنده خودش چه فکری داره که مهتاب خیانتکاره یا نه و ....)
    خوب حالا جریان اون فلش بک
    این چیزی که من برداشت کردم از اون فلش بک اینکه شادی به احتمال زیاد یا نامزد کامران بوده یا زنش اون مزاحم هم احتمالا همون علی بود که از همون جا رابـ ـطه علی و کامران خراب میشه چی سر شادی میاد نظری ندارم
     

    فرزان

    نویسنده انجمن
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/03
    ارسالی ها
    523
    امتیاز واکنش
    6,201
    امتیاز
    603
    محل سکونت
    اصفهان

    darya4777

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/29
    ارسالی ها
    42
    امتیاز واکنش
    471
    امتیاز
    181
    محل سکونت
    زیر اسمون خدا
    ممنون که تقدیم کردید به من
    فکر کنم خط بیستم (امروز روز خوششانسیم بود سپهر تونسته بو با رشوه قفل زبون )
    خوش شانسی و بود رو اصلاح کنید
    خط بیست و یک (حداقلی رو هم نداشنه )
    نداشته
    خط بیست وچهار (-کارش تمومه ریسس)
    رئیس
    خط سی و پنج (- آخر هفته جلسه هییت مدیره است)
    هیئت
    خط چهل و یک(-بابا تو شیطونم درس میدی رییس .)
    رئیس
    سه خط مونده به آخر (و خانم همکار هم مطمینا)
    مطمئنا
    اخ جون چقدر گذاشته بودی:campe45on2:
     
    آخرین ویرایش:

    lifeloard

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    1,481
    امتیاز واکنش
    2,145
    امتیاز
    638
    محل سکونت
    Under the blue sky
    جیغغغغغغغغغغ....
    هر پست جالب تر از پست قبل...
    راجع به کامران... همون طور که خواستی میخوام نظرمو بگم... آدمی که به نظرم تو زندگیش محبت کم دیده... فقطم دلشو یه بار باخته... اول فکر میکردم کامران فقط my friend شادی بوده و بعد کامران ازدواج کرده شادی شکست عشقی خورده... نمیدونستم همسرش بوده... انتظارشو نداشتم... بعدا دلم میخواد اگه با شادی رو به رو شد شادی اینو بکوبه تو سرش... و کامران نتونه چیزی بگه..
    مهتابم از اون بدتر... حس میکنم نبود پدر و ندشتن برادر یه خلا تو زندگیش... کسیه که تو برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکله... که این از مادرش سرچشمه میگیره..فکر میکنم مادر خشک و بی احساسی داشته... نمیتونه وظیفه شو به عنوان یه زن درست انجام بده... چمیدونم حس میکنم مسئولیت پذیر نیست... درسته که همیشه این طور بیان میشه مردا پشتوانه و تکیه گاه زنان... ولی خانومام یه جاهایی حضورشون خیلی مهمه... که شاید بازم اشکال از مادر مهتابه که دخترشو درست تربیت نکرده... ولی مهتاب میتونست تو این ده سال جایی تو دل کامران باز کنه... یه نکته کوچیک اینه که کامران و مهتاب الان ده سال دارن زیر یه سقف زندگی میکنن... ولی در طول داستان این ملموس نیست... میخوام اگه میتونه یه سری پروبال از گذشته ی چه خوب چه بد از خودشونم بنویسی... مثلا از کم کاری های مهتاب... الان دلیل کامران واسه بیزاری از مهتاب اونقدر که باید و شاید محکم و قانع کننده نیست... یا شایدم هست ولی ذکر نشده خودمون باید اینو به خودمون بقبولونیم.
    به غیر این همه چیز عالیه... موفق باشی...
     

    فرزان

    نویسنده انجمن
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/03
    ارسالی ها
    523
    امتیاز واکنش
    6,201
    امتیاز
    603
    محل سکونت
    اصفهان

    ممنون که نظرتونو گفتید
    بله کامران همون چیزیه که شما دربارش گفتید و من خوشحال شدم که تونستم درست معرفیش کنم:)
    درباره مهتاب هم کاملا درست حدس زدید و با وجود تعریف کمی که از مهتاب شد خیلی خوب تونستید شخصیتشو تشخیص بدید
    و اما رابـ ـطه مهتاب و کامران اوایل رمان بیشتر بود و الان مدام کمتر میشه.نمیدونم چرا این دو تا با هم نمیسازند! :)
    از نقد و نظرتون ممنونم:)
    شادی هم سایه اصلی داستانه که با وجود حضور نداشتن همه جا هست
    الان دلیل اسم گذاری رمانو لو دادم:)
     

    darya4777

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/29
    ارسالی ها
    42
    امتیاز واکنش
    471
    امتیاز
    181
    محل سکونت
    زیر اسمون خدا
    سلام خوبی؟
    __________________________________________
    پست اخری خط سوم(-کجا ریسس اومدم دو تاچای بخوریم)
    رئیس
    _______________________________________________________________________
    میگم من اینقدر خط هارو میگم کمک میکنه یا نگم همین جوری جمله رو بنویسم بعد اشتباهش رو بگم؟
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا