نقد رمان معرفی و نقد رمان مهمانی به یاد ماندنی| MISS.MASUMEکاربر انجمن نگاه دانلود

  • شروع کننده موضوع MASUME_Z
  • بازدیدها 3,851
  • پاسخ ها 24
  • تاریخ شروع

_best_

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/04/30
ارسالی ها
176
امتیاز واکنش
1,832
امتیاز
336
سن
29
محل سکونت
تهران
اينم نقد دوم كه تا آخر فصل اول دارم:
شايد رمانت از هيچ جايي كپي نشده باشه اما جزئيات رمانت خيلي شبيه رمان هما پوراصفهانيه. سه تا دختر كه دوستن.... پاتوقشون رستورانيه كه ادماي مهم رفت و آمد دارن... دختر پشت كنكوري ماشين مي رونه ...و .... رماني جذابيت داره كه حتي جزئيات اون جديد و كاملا تك باشه.
دومين نكته اين كه از كل فصل يك من فقط اينها رو متوجه شدم : زن و شوهري كه مي خوان جدا بشن... دختري كه از لحاظ شخصيت كمي مشكل داره يعني فقط ظواهر براش مهمه ... و رفت و آمد. تو تك تك پستات دختره هي داره ميره و مياد . يعني بخوام كامل بگم اصلا نمي دونم فصل اول رو براي چي نوشتي؟ همين نكات رو مختصر و مفيد مي تونستي تو فصل دوم جا بدي با حذف اين رفت و آمدهاي بي دليل اين دختره كه اونم با اون سن سوار پورشه شده !!!! اگه مي شه اينا رو توضيح بده چون واقعا ذهنم رو مشغول كرد
 
  • پیشنهادات
  • _best_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/30
    ارسالی ها
    176
    امتیاز واکنش
    1,832
    امتیاز
    336
    سن
    29
    محل سکونت
    تهران
    ببخشا اينقدر حرف ميزنم
    ريتم نوشتنت به شدت تنده ! تو 10 خط دختره رفت كنار ساحل خاطراتش يادش اومد و دوباره برگشت داخل ويلا... اينهمه عجله براي چيه؟ من كه رمانت رو نمي بينم تمام حس ها رو بايد با خوندن متوجه بشم اما متاسفانه به قدري تند نوشتي كه اصلا نمي تونم تجسم كنم فقط رو خوني مي كنم :campe545457on2:
     

    MASUME_Z

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/18
    ارسالی ها
    4,852
    امتیاز واکنش
    29,849
    امتیاز
    1,120
    خوش اومدی عزیزم. باعث افتخاره.
    خب ببین این فکر از وقتی که بچه بوده تو ذهنش بوده... که مثلا اخر جدایی های مادر و پدرش به کجا ختم میشه؟ و توی ناخودآگاهش جوابش رو می دونسته. دختر قوی هم داریم دیگه :)
    خب ببین مثلا می خواد با این کارش خودش رو گول بزنه. یعنی این که من دوست ندارم همه فکر کنن که من بچه ی طلاقم و افسرده شدم با رفتن مادرم. من ماشینم رو عوض می کنم و عین خیالم نیست. و این که اگه یکم بیشتر بخونی متوجه میشی که زیادم بیخیال رفتن مامانش نشده.
    و این که من خودم گاهی اوقات از شدت عصبانیت نمی دونم چیکارکنم و برای همین یه خواب عمیق می تونه رو به راهم کنه از این ویژگی استفاده کردم اینجا
     

    MASUME_Z

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/18
    ارسالی ها
    4,852
    امتیاز واکنش
    29,849
    امتیاز
    1,120
    ببین عزیزم توی فصل یک بهت حق میدم که هضمش برات سنگین باشه. چون از نظر من شروع و پابان یک داستان بسیار بسیار کار مشکلیه. فرقی که رمان های من با رمان های هما داره اینه که دختر رمان هما پشت کنکوری بود به صورت دو سال و درنیومد دانشگاه ...اما شخصیت دختر من دختریه شیطون و بیخیال و در اومدن یا نیومدنش زیاد مهم نیست براش....بعد سه تا دختر نیستن که دوستن 6 تان و اصلا این جا شبیه رمان هما نیست. و همچنین اون رستوران خاصی نیست ..اما خب طبیعیه که هر ادمی با دوست هاش برن یه پاتوق همیشگی....و بهت حق میدم چون همه ی رمان ها این مدلی شدن به تازگی و اینم در نظر بگیر که کار اولمه :aiwan_lightsds_blum:
    ببین خوب گرفتی داستان رو....دختره داستان نمی خواد زیاد خونه بمونه...خونه شون رو بدون مادر دوست نداره و هی از واقعیت فرار می کنه.
    و این که بله یکم من توصیف صحنه ناتوان هستم قبول دارم عزیزم :)
    و این که ماشین رو هم بالا برات توضیح دادم :)
     

    برنو

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/27
    ارسالی ها
    305
    امتیاز واکنش
    4,502
    امتیاز
    485
    محل سکونت
    شهرجهانی (یزد)
    سلام
    خب همونطور که قبلا هم گفتم موقع نقد فوق العاده بی ملاحظه هستم .
    (جنگ اول به از صلح آخر)
    1 توی فصل اول اگر متارکه مادر ترانه رو فاکتور بگیریم هیچ اتفاق مهم دیگه ای به چشم نمی خوره و بقیه ش صفحه سیاه کردنه .دعوای بین پدرو مادر بسیار ناشیانه نوشته شده و به جملات تکراری مثل تحمل نداشتن اکتفا شده .امیدوارم توی پست های بعدی به علت جدایی پدر و مادر اشاره کرده باشید .
    2 پست ششم کلمه تبعیت رو اشتباه نوشتین .
    3 مهمترین نقدی که به داستان میشه وارد کرد اینکه کاملا کلیشه ایه و چیزهایی که شما نوشتی اولین ایده ایه که به ذهن دختر های نوجوون میرسه یا شاید هم چند تا رمان دیگه رو ریختی تو چرخ گوشت و نتیجه شده این !
    نمیدونم رمانهای جدید رو دنبال میکنید یا نه ولی 90 در صد رمانها موضوعشون شده کل کل بین یه دختر و پسر خوشگل و مغروره که یهو عاشق هم میشن ،ثروت های افسانه ای ،ماشین های مدل بالا !،ویلای شمال و گیتار زدن لب دریا !،مهمانی و پارتی به سبک کشور های غربی ! در آخر هم بعد از سر گذراندن انواع و اقسام بلاهای طبیعی و غیر طبیعی دو شخصیت اصلی ازدواج میکنن و به خوبی خوشی زندگی میکنن و پایان به سبک سیندرلایی !
     

    MASUME_Z

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/18
    ارسالی ها
    4,852
    امتیاز واکنش
    29,849
    امتیاز
    1,120



    سلام اشکالی نداره من زره تنم کرد :D
    1 : خب عزیزم شما اول به این فکر کن که من اولین کارمه و بار اولمه دارم رمان می نویسم و تو خلاصه اش گفتم که نمی تونه یهر مان ایده ال باشه از هر نظر. و نمی دونم می دونی یا نه حتی نویسنده های بزرگ هم بعدها که پیشرفت می کنن دوست دارن نوشته های اولیه شون رو ویرایش کنن دیگه من که یه تازه کارم. و این که خب بالاخره حتی یه فیلم هم بخوای ببینی سه چهار قسمت اولش قضیه خاصی نیست و یکم شخصیت ها معرفی میشن و اینا....
    2 : ویرایشش می کنم :D
    3: من ایده رمانم رو از روی هیچ رمانی کپی نکردم و برنداشتم. حتی سعی کردم بعضی صحنه ها نباشن تا تکراری نباشه. اما خب بالاخره من دوست دارم تو همه ژانری بنویسم اینم اولیشه دیگه .
    بله می دونم اما رمان من اصلا کل کل نداره چون خوشم نمیاد.
    بله درسته حق با شماست من حق میدم که از بس این سبک رمان خوندین فکر کنید که رمان منم بخاطر شروعش این مدلیه. اما شخصیت پدر دختر داستان من با اون همه ثروت یه سمند داره :|
    و ماشین های ان چنانی رو گفتم که برای دلخوش کردن خودش گول زدن خودش به همه ثابت کنه من اگه مادرم رفت برام مهم نیست و میرم ماشینم رو مدل بالاتر می کنم تا این که بیام و غمباد بگیرم. یه دختر 19 ساله اس و روحیات جوونی و اینا دیگه.
    بازم نقدی بود در خدمتم :aiwan_lightsds_blum:
     

    darya4777

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/29
    ارسالی ها
    42
    امتیاز واکنش
    471
    امتیاز
    181
    محل سکونت
    زیر اسمون خدا
    سلام خوبی؟:aiwan_light_give_rose:
    ___________________
    پست صد و پنجاه و شش
    نوشتی (راستی چرا نگار و ندا نیومدن؟
    فرگل وارد پارکینگ شد و گفت:
    نگار گفت لباس داره و همینطور پیش میکــــــی جون بود ندا هم گفت که ...)
    بعد
    پست صد و پنجاه و هفت نوشتی (مامان: خیلی نازه ترانه... چند نفری خریدینش؟
    - منو فرگل و ندا و نگار و عطرین.)
    میگم این ندا و نگار که موقع خرید نبودن احیانا زنگ زدن به اونا(ندا و نگار) بعد پول سرویس طلا رو بین خودشون تقسیم کردن؟؟؟o_O
    _________________________________________________________________________________________________
    بعدش
    پست صد و پنجاه و نه (تا کت رو گذاشت رو پیشخوان ترانه کت رو داد دستم و حولم داد سمت اتاق پرو و گفت:) حولم=هولم (غلط املایی):aiwan_light_whistle3:
    هیچی دیگه فقط همینارو دیدم
    :campe45on2:
    موفق باشی:aiwan_light_girl_sigh:
     

    MASUME_Z

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/18
    ارسالی ها
    4,852
    امتیاز واکنش
    29,849
    امتیاز
    1,120
    سلام عزیزم مرسی شما بهتری؟؟؟
    مرسی از توجه زیادت.
    اما اونجا مادر ترانه داره سرویس رو می پرسه میگه چند نفری خریدید؟ یعنی از طف چندتاتون هستش؟ اونم میگه از طرف .....
    باشه عزیزم ویرایشش میکنم حتما مرسی :aiwan_light_heart::aiwan_light_heart::aiwan_light_heart:
     

    darya4777

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/29
    ارسالی ها
    42
    امتیاز واکنش
    471
    امتیاز
    181
    محل سکونت
    زیر اسمون خدا
    مرسی بهترم
    عزیزم اون رو که فهمیدم فقط وقتی که ندا و نگار نبودن چه جوری از طرف اونا خریدن؟ یعنی زنگ زدن به اونا و گفتن همچین چیزی میخوان از طرف همه بخرن چون اگه زنگ نزده باشن اونا خودشون یه چیز دیگه میگیرفتن
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا