رها شده ترجمه داستان های کوتاه کریس رز | pink کاربر انجمن نگاه دانلود

[_M.s_]

سلام.با ترجمه چند داستان کوتاه با شما هستم.این داستان ها اولین ترجمه های من هستن و قطعا نقص های خودشون رو دارن خوشحال می شم اگر غلطی دیدید بگید که درستش کنم:)
نام داستان:همسایه های جدید آلبرتو(albertos new nieghbour)
نویسنده:Chris Rose
مترجم: pinkکاربر انجمن نگاه دانلود

 

[_M.s_]

همسایه های جدید آلبرتو قسمت اول.
پ .ن:قسمت های بعد طولانی تر خواهند بود

برای نمایش محتوا باید وارد شوید ویا عضو سایت شوید.

برای نمایش محتوا باید وارد شوید ویا عضو سایت شوید.

 

[_M.s_]

برای نمایش محتوا باید وارد شوید ویا عضو سایت شوید.

برای نمایش محتوا باید وارد شوید ویا عضو سایت شوید.

HANKS]

 

[_M.s_]

سلام به همه من با یک داستان جدید برگشتم
نام داستان:اسکارلت (scarlett)
نویسنده:کریس رز ( Chris Rose)
مترجم: pink کاربر انجمن نگاه دانلود

برای نمایش محتوا باید وارد شوید ویا عضو سایت شوید.

برای نمایش محتوا باید وارد شوید ویا عضو سایت شوید.

 

[_M.s_]

اسکارلت-قسمت دوم(آخر)

*
خب اینم از این داستان.امیدوارم نکته ی این داستانو فهمیده باشین

 

[_M.s_]

[T

برای نمایش محتوا باید وارد شوید ویا عضو سایت شوید.

 

[_M.s_]

شرایط جدی-قسمت دوم(آخر)

برای نمایش محتوا باید وارد شوید ویا عضو سایت شوید.

 

[_M.s_]

نام داستان: بینی جدید آقای اسمیت*

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

نویسنده: chris rose
مترجم: ¦PINK¦ کاربر انجمن نگاه دانلود

[THANKS]
-بسیار خب آقای اسمیت اگر ترجیح می دید که یه نوع متفاوت از بینی رو داشته باشید، ما گزینه های در دسترس زیادی داریم.
-من فکر می کنم این بینی یکم زیادی کوچیکه.
-بینی های کوچیک امسال خیلی شیک هستن آقای اسمیت؛ خیلی شیک.
آقای اسمیت پرسید:
-فکر می کنید به من میاد؟
معاون فروشگاه گفت:
-فکر کنم خیلی قشنگ بشه.
- باشه. من می گیرمش!
در مسیر خانه با اتوبوس هوایی* آقای اسمیت به همسرش با تلفن مچی زنگ زد.
-سلام عزیزم. بینی جدید منو دوست داری؟
خانوم اسمیت نگاهی به بینی جدید همسرش در مانیتور تماس ویدیویی که روی دیوار آشپزخانه بود کرد و گفت:
-فکر می کنم که یه کوچولو کوچیکه، عزیزم.!
آقای اسمیت در جواب همسرش گفت:
-بینی های کوچیک امسال خیلی شیکن؛ خیلی شیک.
آقای اسمیت با خودش فکر کرد« الان خیلی آسونه. صد سال پیش عوض کردن بدن غیرممکن بود یا تقریبا غیرممکن. عمل جراحی پلاستیک به سبک قدیمی وجود داشت اما خیلی گرون، دردناک و خطرناک بودن. اوه؛ الان به لطف مهندسی ژنتیک قرن22 ما می تونیم بدنمون رو هر وقت که بخوایم تغییر بدیم.»
اون به بینی کوچکش تو آینه نگاه می کرد و به این فکر می کرد که چقدر شیک شده است! او بابت بینی جدیدش خیلی خوش حال بود. تنها مشکلی که وجود داشت این بود که به موی جدیدی نیاز داشت که به این بینی بیاید. در اینترنت دنبال موهای جدید گشت ولی اینترنت خیلی ضعیف بود پس تصمیم گرفت که خودش شخصا به «بادی‌کو*» برود.
فروشنده‌ی فروشگاه بادی‌کو گفت:
-صبح بخیر آقای اسمیت. امروز چطوری می تونم کمکتون کنم؟
آقای اسمیت یاد فروشنده‌ی رباتی مغازه‌ی بادی‌کو که چند سال پیش آن جا بود افتاد. ربات صمیمی تر و کارآمد تر بود ولی ربات های زیادی بدون استفاده باقی مانده بودند و برای همین انسان ها جایگزین ربات شدند.
-اگر امکانش من مو دوست دارم.
-حتما آقای اسمیت. چه نوع مویی دوست دارید؟ موهای کوتاه و بلوند خیلی به بینی کوچیک میان؛ نظرتون چیه؟
آقای اسمیت نگاهی به موهایش کرد. آن ها قدیمی و طوسی بودند. بله ایده خوبی بود. او وقتی که جوان بود موهای کوتاه و بلوند داشت. دلش می خواست که دوباره جوان به نظر برسد.
-بله. موی کوتاه و بلوند خوبه. میشه یکم هم فر باشه؟
فروشنده پرسید:
-فر؟
-بله. خب می دونید... فر یعنی صاف نباشه.
-بله آقای اسمیت؛ می دونم « فر» یعنی چی اما موی فر امسال خیلی مد نیست.
-نیست؟
-نه نیست.
-ولی من موی فر دوست دارم.
[/THANKS]
___________
*smith
*bodyco
*اتوبوس هوایی نسل جدیدی از وسایل نقلیه در آینده‌س که رو هوا حرکت میکنه!

 

[_M.s_]

بینی جدید آقای اسمیت قسمت دوم

برای نمایش محتوا باید وارد شوید ویا عضو سایت شوید.

 

[_M.s_]

بینی جدید آقای اسمیت- قسمت آخر

برای نمایش محتوا باید وارد شوید ویا عضو سایت شوید.

برای نمایش محتوا باید وارد شوید ویا عضو سایت شوید.