شعر غزلیات خاقانی

  • شروع کننده موضوع .: Mati :.
  • بازدیدها 4,703
  • پاسخ ها 242
  • تاریخ شروع

sa.Aghakeshizadeh🌙

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/12/28
ارسالی ها
1,300
امتیاز واکنش
5,175
امتیاز
696
محل سکونت
تبریز
بتی کز طرف شب مه را وطن ساخت

ز سنبل سایبان بر یاسمن ساخت

نه بس بود آنکه جزعش دل شکن بود

بشد یاقوت را پیمان شکن ساخت

دروغ است آن کجا گویند کز سنگ

فروغ خور عقیق اندر یمن ساخت

دل یار است سنگین پس چه معنی

که عشق او عقیق از چشم من ساخت

من از دل آن زمانی دست شستم

که شد در زلف آن دلبر وطن ساخت

کنون اندوه دل هم دل خورد ز آنک

هلاک خویشتن از خویشتن ساخت

به کرم پیله می‌ماند دل من

که خود را هم به دست خود کفن ساخت

ز خاقانی چه خواهد دیگر این دل

نه بس کورا به محنت ممتحن ساخت
 
  • لایک
واکنش ها: Al12
  • پیشنهادات
  • sa.Aghakeshizadeh🌙

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    1,300
    امتیاز واکنش
    5,175
    امتیاز
    696
    محل سکونت
    تبریز
    آن‌ها که محققان راهند

    در مسند فقر پادشاهند

    در رزم، یلان بی‌نبردند

    در بزم، سران بی‌کلاهند

    کعبه صفت‌اند و راه پیمای

    باور کنی آسمان و ماهند

    بر چرخ زنند خیمهٔ آه

    هم خود به صفت میان آهند

    بازیچهٔ دهرشان بنفریفت

    زانگه که در این خیال کاهند

    مستان شبانه‌اند اما

    صاحب خبران صبح‌گاهند

    خاقانی‌وار در دو عالم

    از دوست رضای دوست خواهند
     
    • لایک
    واکنش ها: Al12

    sa.Aghakeshizadeh🌙

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    1,300
    امتیاز واکنش
    5,175
    امتیاز
    696
    محل سکونت
    تبریز
    با او دلم به مهر و محبت نشانه بود

    سیمرغ وصل را دل و جان آشیانه بود

    بودم معلم ملکوت اندر آسمان

    از طاعتم هزار هزاران خزانه بود

    بر درگهم ز خیل ملایک بسی سپاه

    عرش مجید ذات مرا آشیانه بود

    هفت صد هزار سال به طاعت گذاشتم

    امید من ز خلق برین جاودانه بود

    در راه من نهاد ملک دام حکم خویش

    آدم میان حلقهٔ آن دام، دانه بود

    آدم ز خاک بود و من از نور پاک او

    گفتم منم یگانه و او خود یگانه بود

    گویند عالمان که نکردی تو سجده‌ای

    نزدیک اهل معرفت این خود فسانه بود

    می‌خواست او نشانهٔ لعنت کند مرا

    کرد آنچه خواست آدم خاکی بهانه بود

    بر عرش بد نوشته که ملعون شود کسی

    برد آن گمان به هرکس و برخود گمان نبود

    خاقانیا تو تکیه به طاعات خود مکن

    کاین پند بهر دانش اهل زمانه بود
     
    • لایک
    واکنش ها: Al12

    sa.Aghakeshizadeh🌙

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    1,300
    امتیاز واکنش
    5,175
    امتیاز
    696
    محل سکونت
    تبریز
    طریق عشق رهبر برنتابد

    جفای دوست داور برنتابد

    به عیاری توان رفتن ره عشق

    که این ره دامن تر برنتابد

    هوا چون شحنه شد بر عالم دل

    خراج از عقل کمتر برنتابد

    سری را کاگهی دادند ازین سر

    گران‌باری افسر برنتابد

    سر معشوق داری سر درانداز

    که عاشق زحمت سر برنتابد

    به وام از عشق جانی چند برگیر

    که یک جان ناز دلبر برنتابد

    ز کوی عشق خاقانی برون شو

    که او یار قلندر بر نتابد
     
    • لایک
    واکنش ها: Al12

    sa.Aghakeshizadeh🌙

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    1,300
    امتیاز واکنش
    5,175
    امتیاز
    696
    محل سکونت
    تبریز
    عقل در عشق تو سرگردان بماند

    چشم جان در روی تو حیران بماند

    در ره سرگشتگی عشق تو

    روز و شب چون چرخ سرگردان بماند

    چون ندید اندر دو عالم محرمی

    آفتاب روی تو پنهان بماند

    هرکه چوگان سر زلف تو دید

    همچو گویی در سر چوگان بماند

    هر که سر گم کرد و دل در کار تو

    چون سر زلف تو بی‌سامان بماند

    هرکه یک‌دم آب دندان تو دید

    تا ابد انگشت بر دندان بماند

    هرکه جست آب حیات از لعل تو

    جاودان در ظلمت هجران بماند

    گر کسی را وصل دادی بی‌طلب

    دیدم آن در درد بی‌درمان بماند

    ور کسی را با تو یکدم دست بود

    عمرها در هر دو عالم زان بماند

    حاصل خاقانی از سودای تو

    چشم گریان و دل بریان بماند
     
    • لایک
    واکنش ها: Al12

    sa.Aghakeshizadeh🌙

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    1,300
    امتیاز واکنش
    5,175
    امتیاز
    696
    محل سکونت
    تبریز
    دل کشید آخر عنان چون مرد میدانت نبود

    صبر پی گم کرد چون هم‌دست دستانت نبود

    صد هزاران گوی زرین داشت چرخ از اختران

    ز آن همه یک گوی در خورد گریبانت نبود

    ماه در دندان گرفته پیشت آورد آسمان

    زآنکه در روی زمین چیزی به دندانت نبود

    قصد دل کردی نگویم کان رگی با جان نداشت

    لیک جان آن داشت کان آهنگ با جانت نبود

    خوش‌دلی گفتی که داری الله الله این مگوی

    بود این دولت مرا اما به دورانت نبود

    فتنه را برسر گرفتم چون سرکار از تو داشت

    عقل را در پا فکندم چون بفرمانت نبود

    وصل تو درخواستم از کعبتین یعنی سه شش

    چون بدیدم جز سه یک از دست هجرانت نبود

    از جفا بر حرف تو انگشت نتوانم نهاد

    کز وفا تا تو توئی حرفی به دیوانت نبود

    آتش غم در دل تابان خاقانی زدی

    این همه کردی و می‌گویم که تاوانت نبود
     
    • لایک
    واکنش ها: Al12

    sa.Aghakeshizadeh🌙

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    1,300
    امتیاز واکنش
    5,175
    امتیاز
    696
    محل سکونت
    تبریز
    دولت عشق تو آمد عالم جان تازه کرد

    عقل، کافر بود آن رخ دید و ایمان تازه کرد

    داغ دلها را به سحر آن جزع جادو تاب داد

    باغ جان‌ها را به شرط آن لعل رخشان تازه کرد

    تا ز عهد حسن تو آوازه شد در شرق و غرب

    آسمان با عشق‌بازی عهد و پیمان تازه کرد

    عشق نو گر دیر آمد در دل سودائیان

    هر که را درد کهن‌تر یافت درمان تازه کرد

    نور تو صحرا گرفت و اشک من دریا نمود

    موسی آتش باز دید و نوح طوفان تازه کرد

    بر دل ما عید کرد اندوه تو وز صبر ما

    هرچه فربه دید ناگه کشت و قربان تازه کرد

    هر کجا لعل تو نوش افشاند چشم ما به شکر

    در شکر ریز جمالت گوهر افشان تازه کرد

    از لبت هر سال ما را شکری مرسوم بود

    سال نو گشت آخر آن مرسوم نتوان تازه کرد

    شاد باش از حسن خود کز وصف تو سحر حلال

    طبع خاقانی به نظم آورد و دیوان تازه کرد

    تازگی امروز از اشعار او بیند عراق

    کو شعار مدحت شاه خراسان تازه کرد
     
    • لایک
    واکنش ها: Al12

    sa.Aghakeshizadeh🌙

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    1,300
    امتیاز واکنش
    5,175
    امتیاز
    696
    محل سکونت
    تبریز
    دل پیش خیال تو صد دیده برافشاند

    در پای تو هر ساعت جانی دگر افشاند

    لعلت به شکرخنده بر کار کسی خندد

    کو وقت نثار تو بر تو شکر افشاند

    شو آینه حاضر کن در خنده ببین آن لب

    گر دیده نه‌ای هرگز کاتش گهر افشاند

    از هجر تو در چشمم خورشید شود سفته

    از بس که مرا الماس اندر بصر افشاند

    نیش سر مژگانت ببرید رگ جانم

    زان هر نفسی چشمم خون جگر افشاند

    گر در همه عمر از تو وصلی رسدم یک شب

    مرغ سحری بینی حالی که پر افشاند

    بر تارک خاقانی از وصل کلاهی نه

    تا دامن خرسندی از خلق برافشاند
     
    • لایک
    واکنش ها: Al12

    sa.Aghakeshizadeh🌙

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    1,300
    امتیاز واکنش
    5,175
    امتیاز
    696
    محل سکونت
    تبریز
    صد یک حسن تو نوبهار ندارد

    طاقت جور تو روزگار ندارد

    عشق تو گر برقرار کار بماند

    کار جهان تا ابد قرار ندارد

    تیغ جفا در نیام کن که زمانه

    مرد نبرد چو تو سوار ندارد

    بر تو مرا اختیار نیست که شرط است

    کانکه تو را دارد اختیار ندارد

    از تو نشاید گریخت خاصه در این دور

    مردم آزاده زینهار ندارد

    آنکه غم عشق توست ناگزرانش

    عذر چه آرد که غم‌گسار ندارد

    خوی تو دانم حدیث بـ..وسـ..ـه نگویم

    مار گزیده قوام مار ندارد

    ای دل خاقانی از سلامت بس کن

    عشق و سلامت بهم شمار ندارد
     
    • لایک
    واکنش ها: Al12

    sa.Aghakeshizadeh🌙

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    1,300
    امتیاز واکنش
    5,175
    امتیاز
    696
    محل سکونت
    تبریز
    تب دوشین در آن بت چون اثر کرد

    مرا فرمود و هم در شب خبر کرد

    برفتم دست و لب خایان که یارب

    چه تب بود اینکه در جانان اثر کرد

    بدیدم زرد رویش گرم و لرزان

    چو خورشیدی که زی مغرب سفر کرد

    بفرمودم که حاضر گشت فصاد

    برای فصد، قصد نیشتر کرد

    بهر نیشی که بر قیفال او زد

    مرا صد نیش هندی در جگر کرد

    مرا خون از رگ جان ریخت لیکن

    ورا خون از رگ و بازو بدر کرد

    به نوک غمزه هر خون کو ز من ریخت

    ز راه دستش اندر طشت زر کرد

    تو گفتی روی خاقانی است آن طشت

    که خون دیده بر وی رهگذر کرد
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    159
    بازدیدها
    1,276
    بالا