نقد رمان معرفي و نقد رمان فصل تاريكي!(جلد دوم زاده تاريكي)|ldkh كاربر انجمن نگاه دانلود

با جلد سه اين رمان موافقيد؟

  • موافقم

  • مخالفم


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.

ldkh

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/06/28
ارسالی ها
4,013
امتیاز واکنش
122,621
امتیاز
1,126
محل سکونت
مازندران

سلام عزيزم.ممنون بابت نقد زيبات!نكات خوبي توي نقدت بود كه بهشون عمل ميكنم.
فك كنم معماهاي اصلي رو حل كردم.البته يه تيكه از معما ها مونده اينكه ارتيميس چرا توي زمين بزرگ شده و اينا كه حل ميشن...
و ازدواج كردن يا نكردن آرتميس در اخر داستان معلوم ميشه.
قدرت گرگ بودنش هم بزودي استفاده ميشه.
 
  • پیشنهادات
  • Angelly

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/04
    ارسالی ها
    1
    امتیاز واکنش
    17
    امتیاز
    16
    سن
    30
    سلام..من تازه عضو سایت شدم و تنها دلیلش خوندن پستهای جلد دومه زاده تاریکیه..آفرین عزیزم..قلمت عالیه و من عاشق این کتابم..داستان خوب..نثر خوب..پرداخت عالی شخصیتها..
    فقط یه چن تا نکته کوچولو هست که حیفم اومد نگم و ذکر این نکات هم فقط برای هرچه بهتر شدنه روند داستانه و الا من میدونم که بنای داستان رو پی ریزی کردی و برا خط به خطش طرح و ایده داری..
    ۱.خلاصه داستان گنگ بود.
    ۲.شروع داستان که آرتمیس تو زندانه جنیانه گوشیش همرهشه ولی بعد غیبش میزنه.
    ۳.من دلیل ایجاد فضای وحشت ناک اول داستان رو درک نکردم چرا باید پادشاه جنیان خونخوار باشه و بعد همه چی خوب شه.
    ۴‌.آرتمیس ساعت مچی داره یکی دوباری از رو اون زمان رو میگه ولی چند جای دیگه از ندیمه ها زمان رو میپرسه و حدس میزنه.
    ۵.شخصیت الکس خیلی به شخصیت مردای ایرانی نزدیک بود و خیلی جاها سعی شده بود یه سرنخ به خواننده برسه که نگران آرتمیسه و حواشو داره مثل قهرمانای رمانها ولی صحنه مرگش خوب نبود میتونست تراژیک تر باشه و جمله آخرش که کلیشه بود و درکل من علاقه ای به الکس نداشتم و به نظرم آتریس برای فضای عاشقانه مناسبتره.
    ۶.راستی جازمین چی شد؟دختر مایک..
    ۷.حقه ها خیلی زود رو میشد و شخصیتها زیادی شرح ماجرا میدن و فضایی برا چالش ذهن خواننده نیست.
    ۸.اسم رمان خوب نیست من دنبالش بودم و اشتباهی رمانی دیگه با همین عنوان_اصیل زاده تاریکی_ رو دانلود کردم و تقریبا آخرای کتاب بودم که فهمیدم این اون نیست و کلی کتاب دیگه که توشون تاریکی دارن و تا حدودی داستان رو لو میدن که البته نمیشه الان کاریش کرد چون رمان با همین اسم ترند شده و مخاطب داره.
    ۹.برعکس برخی دوستان برخی شباهت هارو دوست دارم مثل اسم ملکه الیسا و چوبدستی هافمن.به نظرم باعث انسجام ذهنی خواننده میشه و داستان رو قابل باورتر میکنه یه جورایی فضای امنه.
    ۱۰.رو زیبایی آرتمیس خیلی مانور دادی نه اینکه غلو باشه نه،فقط زیادی در مورد موهاش و چشاش نوشتی و خیلی حواسش پیه لباس پوشیدن و جمع کردنه همشم تیشرت و جین های متفاوت میپوشه به نظرم اینقد توصیف لازم نیست.
    ۱۱.آرتمیس تو چن جای خیلی حساس میتونست مایک رو بکشه ولی بهش فرصت فرار بیجا میداد مثل قصر شرقی که وایساد و نگاه کرد.
    ۱۲.تو پارتهای آخرت آرتمیس به یه سری ماموریت میره که خیلی فضای داستان رو آشفته میکنه و شخصیتها زیادن اصلا نمیفهمی کی به کیه و یه سری چیز همراهش هستن که به کل یادت میره استفادشون کنی مثل معجونی که از غار میزده شربت پیسکوز،چی شد؟
    ۱۳.تو جلد دوم بدون هیچ پیش درآمدی رفتی سراغ روح داستان و تو چند خط اول داستان قهرمان زنده شد بدون فضاسازی مناسب و گره افکنی.
    ببخشید که زیادی حرف زدم.میدونم که سرت شلوغه و خوندن اینها چقدر برات زحمت داره
    .باز میگم اینها در مقابل چیزی که نوشتی و گسترشش دادی چیزی نیست و خیلی ریزن..باز ممنون از تلاشت..خیلی خیلی ممنون که دوباره همچین دنیایی رو برای مخاطبین این ژانر باز کردی..خیلی وقت بود دنبال یه داستان تخیلی بی نقص میگشتم و این همونه..تلاشت ستودنیه...
     

    نگیسارحمانی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/13
    ارسالی ها
    8
    امتیاز واکنش
    66
    امتیاز
    71
    محل سکونت
    مشهد
    میگم...بدنیست مثلاتوسرباز خونه یا مثلا قصر ملکه یه تابلونقاشی از آرتیمیس درحالی که دستش توجیباشه وسرشوباغرور بالا گرفته درحالی که کنارمشکی ایستاده باشه،کم چیزی نیستا مثلازاده تاریکیه،یه قهرمان که بخاطر بقیه از جونش گذشته نباید خاطره ای هرچند کوچک تو ذهنه بقیه به یادگاربمونه احیانأ؟!؟


    راستی ماریاملکه بادبوده بهترنیست دخترشم از این نعمت بهرهمندبشه؟
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    乙oleikha

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/14
    ارسالی ها
    18
    امتیاز واکنش
    197
    امتیاز
    111
    سن
    24
    محل سکونت
    اهواز
    یه نمه موافقم.امازیادی ضایع میشه.چون زاده تاریکیه همه میخوان زنده نباشه بعدازش عکس بزنن!شایداگه هری رو شکست داد یه چیزی مث این بزارن خوب باشه!:aiwan_light_blumf:

    نکنه میخوای اخرش زاده تاریکیو بکشی!؟وواااااااااااااای اینکارو نکنی هاااااا
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    ldkh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/28
    ارسالی ها
    4,013
    امتیاز واکنش
    122,621
    امتیاز
    1,126
    محل سکونت
    مازندران

    خيلي خيلي ممنونم از همتون.تما تلاشمو ميكنم تا داستان جذاب و زيبا باشه،احتمالا اين جلد اخرين جلد باشه،و اينكه عاشقانه هم نخواهد بود چون من توش كمي ضعف دارم.ولي سعي ميكنم جاي خالي اين ژانر رو با هيجان اتفاقات زيادي پر كنم.
     

    ldkh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/28
    ارسالی ها
    4,013
    امتیاز واکنش
    122,621
    امتیاز
    1,126
    محل سکونت
    مازندران

    نه عزيزم،ميدونم شما خوانندگان چقدر مهربونيد،ولي عاشقانه اخه اگه عاشقانه باشه اخر داستان كه بدجوري تو ذوقتون ميخوره براي همين نميخوام اينطوري باشه.
     

    ldkh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/28
    ارسالی ها
    4,013
    امتیاز واکنش
    122,621
    امتیاز
    1,126
    محل سکونت
    مازندران

    sabba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/15
    ارسالی ها
    1
    امتیاز واکنش
    70
    امتیاز
    16
    سن
    23
    سلام عزیزم
    از نظر من رمانت عالیه ومن شخصیت آرتمیسو خیلی دوست دارم ولی یکم ساده لوحه و خیلی سریع اعتماد می کنه و خیلی سریع هم از اون اعتماد پشیمون می شه
    ولی در کل رمانت عالیه
     

    ldkh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/28
    ارسالی ها
    4,013
    امتیاز واکنش
    122,621
    امتیاز
    1,126
    محل سکونت
    مازندران

    سلام عزيزم ممنون گلم.
    اخه نميخواستم شخصيت داستانم باهوش و زرنگ و ادم تاپي باشه،ميخواستم يه ادم معمولي ولي توانايي باشه چون همه ادما همينند.
     

    M.heshmati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/29
    ارسالی ها
    20
    امتیاز واکنش
    94
    امتیاز
    91
    سلام عزیزم به نظرم کلا عاشقانه رو از این جلد حذفش کن چون خیلی کلیشه ای میشه ارتمیس تو این مدت اصلا به هیچ پسری تو داستان فکر نکرده و اگه اخرش عشقولانه تموم شه بد میشه راستی یه مشکل جدی توی نوشتن داری اونم توصیف حالات مبارزه ی ارتمیسه ببین مثلا الان ارتمیس تاریکی رو ازاد کرده و روی اون کنترل داره به نظرم یه کوچولو توی صحنه هایی که ارتمیس کسی رو میکشه بیشتر کار کن حالات فردی که کشته میشه یا میزان اسیبی که میرسه و حس نفرت و بیان اون خلاصه پیاز داغشو زیاد کن .با کلمات بازی کن و یه صحنه ی واقعی رو توی ذهنت تجسم کن و کاری کن که با توصیفاتت خواننده کاملا خودش رو تو اون لحظه حس کنهبه هر حال جنگ خشنه دیگه کاره سختیه ولی میشه بیشتر حالات و تفکرات و دیالوگ مهمه محیط اطراف زیاد مهم نیس یه توصیف ساده از یه مکان ساده کافیه ولی اگه یه مکان خاص باشه باید بیشتر روی ریزه کاری ها دقت کرد . اگه قراره جلد سوم داشته باشه به نظرم کاملا موضوعش فرق داشته باشه با دو جلد دیگه مثلا الان هر دو جلد درمورد حمله یه دشمن بوده و قهرمان فقط ارتمیس بوده جلد سوم دیگه نباید همین موضوع رو داشته باشه تکراری میشه میتونه یه فرد دیگه به داستان اضافه بشه مثلا یه همراه برای ارتمیس یا کسی که ارتمیس بتونه عاشقش بشه اون موقع میشه به داستان عاشقانه هم اضافه کرد راستی خیلی خوب میشه از شخصیت ها و موجوداتی که ارتمیس باهاشون مبارزه میکنه عکس های فانتزی تخیلی بزاری خیلی کمک میکنه قلمت خوبه ولی میتونه خیلی بهتر باشه روی تمام صحنه ها فکر کن و با جزئیات بیشتری اون رو به تصویر بکش و راستی پست اخر مبارزه اشون رو جوری توصیف کردی که به ادم حس هیجان نمیداد خیلی ساده بیان شده بود
    امیدوارم از نقدم ناراحت نشی عزیزم موفق باشی گلم
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا