سلام و شب بخیر.
چقدر خوشحالم که شمارو سالم و سرحال و مثلِ همیشه، سرزنده می بینم. چقدر جای شما توی صفحۀ نقد و وارسی داستان هام خالی بود. خدارو شکر که حلقۀ گمشدۀ این صفحه به جایگاهش متصل شد و عطرِ خوش و شیرین دوستی، یک بار دیگه بر این صفحات نقش بست.
دوستِ گرامی، مثلِ همیشه درست و دقیق به مسائل نگاه و توجه می کنید. در مورد پنهان کاری لیلا حق با شماست و خودش هم به این موضوع پی بـرده و سعی میکنه زندگیشو که داره از هم می پاشه، جمع کنه. درمورد مردهای جامعۀ ما هم حق دارین و عموماً رفتارشون همینطوره. اما داستان می خواد ادعا کنه، بالاتر از رفتارهای معمولی که معمولاً ریشه در تنگ نظری و خودخواهی داره هم؛ آدم هایی هستن که دستاوردشون، یه عشقِ پاک و زندگی آفرینه.
البته هرچقدر به جلو برید، بیشتر میتونید لیلا رو تبرعه کنید. من بخاطر اینکه داستان لو نره، بیشتر شرح نمی دم و ادامۀ این بحث رو پس از اتمامِ داستان پی می گیرم. چون دوستان دیگری هم همین مسئله رو داشتن.
ممنونم از محبت و لطف تون پاینده باشید و سبز.
تالار نقد نگاه دانلود
دانلود رمان های عاشقانه