- عضویت
- 2015/10/08
- ارسالی ها
- 2,337
- امتیاز واکنش
- 19,020
- امتیاز
- 783
- سن
- 26
( یا حق )
فن: مرگ مرا باور کن.
نویسنده: ف.شیرشاهی
ژانر: تخیلی، ترسناک، معمایی، جنایی
نام ناظر: NAZ-BANOW
ویراستار:
خلاصه:
جنی دختر جوانیست که سالهاست از طعم مهر و محبت پدرانه دور بوده و حال پدرش خواستار دیدار با اوست. با بازگشت او به زادگاهاش، دنیای تاریکی او را به سمت خود فرامیخواند. «مرگ» حوالی زندگانی دخترک پرسه میزند. زمزمهای او را به سمت بیراههها میکشاند و لبخند «مرگ» او را به آغوشش دعوت مینماید. دریاچهای شفابخش که وعدهی یک زندگی جاودانه را میدهد؛ اما برای او تنها «مرگ» را به دنبال دارد! دریاچهای نقرهگون که غریبههای آشنایی را به سمتش هدایت میکند و...
قسمتی از «مرگ مرا باور کن»:
من چیزهای کمی از مادرم میدونم. مادرم تو ایتالیا بزرگ شده و من هم اینجا به دنیا اومدم؛ ولی این اولینباره بعد از تولدم به ایتالیا برمیگردم.
وقتی مادرم مریض شد، پدرم تصمیم گرفت من خارج از ایتالیا بزرگ بشم. مادربزرگم من رو از ایتالیا برد. من با مادربزرگم زندگی میکردم تا زمانی که آلزایمر گرفت؛ آدمها رو اشتباه میگرفت و خاطراتش رو با هم قاتی میکرد و در نهایت کارش به بیمارستان کشید و من به یه مدرسهی شبانهروزی رفتم. مادرم خواستگار ایتالیایی داشت؛ اما عاشق پدر انگلیسی من که تو آرتزو ایتالیا به دنیا اومده بود، شد؛ اما مادربزرگ رز نتونست کار پدرم رو تحمل کنه و به آمریکا برگشت. نمیدونم چرا؟ و حالا من بعد از سالها دارم به زادگاهم برمیگردم.
آخرین ویرایش توسط مدیر: