- عضویت
- 2016/08/30
- ارسالی ها
- 1,555
- امتیاز واکنش
- 29,224
- امتیاز
- 806
همراز
هر گاه که دل پر شد تو هم همراز می شوی
مانند غنچه های بغضم باز می شوی
هر گاه که دل پر شد نماز صبح می خوانم
شب است و آب و خاک و چادر نیست، می دانم
هر گاه که دل پر شد می دانم که تو هستی
گوش ها را باز و لبهایت را بستی
شب می رود و تا صبح ما با هم همرازیم
دل را به ناله های یک دیگر می بازیم
صحبت دو هم کیش بی خطر نمی شود
فکر عذاب و زنجیر بر حذر نمی شود
کاش خیال های مان خام نباشد
کاش درد عمیق مان جذام نباشد
از ذره ذره مردن مان گریه می کنم
از ضرب تیغ خوردن مان گریه می کنم
هم دردی و هم فکری و هم رزمی، نیک است
گر چه سزای اهداف عظیم شلیک است
هر گاه که دل پر شد تو هم همراز می شوی
مانند غنچه های بغضم باز می شوی
هر گاه که دل پر شد نماز صبح می خوانم
شب است و آب و خاک و چادر نیست، می دانم
هر گاه که دل پر شد می دانم که تو هستی
گوش ها را باز و لبهایت را بستی
شب می رود و تا صبح ما با هم همرازیم
دل را به ناله های یک دیگر می بازیم
صحبت دو هم کیش بی خطر نمی شود
فکر عذاب و زنجیر بر حذر نمی شود
کاش خیال های مان خام نباشد
کاش درد عمیق مان جذام نباشد
از ذره ذره مردن مان گریه می کنم
از ضرب تیغ خوردن مان گریه می کنم
هم دردی و هم فکری و هم رزمی، نیک است
گر چه سزای اهداف عظیم شلیک است