- عضویت
- 2018/02/17
- ارسالی ها
- 23,992
- امتیاز واکنش
- 29,350
- امتیاز
- 1,104
Ce n'est pas différent de la grandeur du royaume
Cela ralentira la plus basse mendicité
À l'ami qui ne donne pas de réponse à l'ennemi
Prenez contact avec vous
Mais il n'est pas légal que les serviteurs de Maluku
Débarrassez-vous de la maison des pauvres
Et si vous êtes désolé, ne votez pas pour nous
Des milliers de sucre disent que vous avez tous les combats
Toute la santé de l'âme souhaite aux gens
J'ai peur de ma vie
Le Hadith d'Amour ne sait pas qui vit
Ne pas s'asseoir sur le sol
L'imagination est allé partout dans le monde
Vous n'avez pas vu votre présence mieux
La série parle à des coureurs mortels
Tellement que baiser le sol de la paume
Ça pourrait être mieux que ça dans le corps
Le corps ne va pas mieux que ça
Si vous ne portez pas ce doux et bon
Ne pas être dans Pars Parsaei
Pour mon âme, j'ai un coeur barbu
Quelle est la bataille de la pierre asiatique
Je n'ai pas de loyauté
Que je quitte la cérémonie de dévotion
La prière de Saadi si vous n'entendez pas de mal
Ce qui est susceptible de répondre à la prière
Vous verrez toujours qu'ils sont amoureux du web
تفاوتی نکند قدر پادشایی را
که التفات کند کمترین گدایی را
به جان دوست که دشمن بدین رضا ندهد
که در به روی ببندند آشنایی را
مگر حلال نباشد که بندگان ملوک
ز خیل خانه برانند بینوایی را
و گر تو جور کنی رای ما دگر نشود
هزار شکر بگوییم هر جفایی را
همه سلامت نفس آرزو کند مردم
خلاف من که به جان میخرم بلایی را
حدیث عشق نداند کسی که در همه عمر
به سر نکوفته باشد در سرایی را
خیال در همه عالم برفت و بازآمد
که از حضور تو خوشتر ندید جایی را
سری به صحبت بیچارگان فرود آور
همین قدر که ببوسند خاک پایی را
قبای خوشتر از این در بدن تواند بود
بدن نیفتد از این خوبتر قبایی را
اگر تو روی نپوشی بدین لطافت و حسن
دگر نبینی در پارس پارسایی را
منه به جان تو بار فراق بر دل ریش
که پشهای نبرد سنگ آسیایی را
دگر به دست نیاید چو من وفاداری
که ترک میندهم عهد بیوفایی را
دعای سعدی اگر بشنوی زیان نکنی
که یحتمل که اجابت بود دعایی را
00:00
-01:27
»
«
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا .
| وزن: | | منبع اولیه: |
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. برای نوشتن حاشیه کلیک کنید.
جی 7 نوشته:
حدیث عشق نداند کسی که در همه عمر
به سر نکوفته باشد در سرایی را
آخ سر شکسته به که سرشکسته
برزو نوشته:
خیال در همه عالم برفت و بازآمد
که از حضور تو خوشتر ندید جایی را
خیال روی کسی در سرست هر کس را
مرا خیال کسی کز خیال بیرونست
7 نوشته:
خیال در همه عالم برفت و بازآمد
که از حضور تو خوشتر ندید جایی را
چه زیبا چه ناب
شایق نوشته:
با سلام ( هزار شکر بگویم هر جفایی را ) شکر چیست و چگونه انسان می تواند شکر گزار باشد خداوند می فرماید ( و قلیل من عبادی الشکور بندگان بسیار کمی شکر گزارند ) از این فرمایش خداوند معلوم میشود که شکری را که ما بر زبان جاری میکنیم و می گوییم الهی شکر , شکر محسوب نمیشود سعدی نیز می فرماید ( از دست و زبان که بر اید کز عهده شکرش بدر اید) بنابراین این سوال مطرح است که شکر چیست؟ و چه شکری باعث میشود که ( شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند) بنظر میرسد باید برای موارد شکر تفکیک قایل شد مثلا شکر مال اینست که بدون هیچ روی و ریایی و بدون هیچ منت و ازاری یرای رفع مشکلات مردم خرج گردد و مصداق (جمع مالا وعدد ) نگردد و انسان نگهبان مال نگردد و شکر سلامتی انست که انسان بدون هیچگونه انتظاری از خلق خدا وحتی بدون انتظار باداش از خدا خود وبدن خود را وقف خدمت به خلق کند و شکر عبادت انست که انسان از کبر وریا و از خود خواهی و بد اخلاقی و فحشا و حرفهای بیهوده و از تهمت و غیبت وکلا از همه رذایل اخلاقی دوری کند و ادم شود اینها همه شکر داراییهای انسان است اما شکر نداری انسان چیست ؟ ایا وقتی انسان بینوا میگردد و یا دچار درد و مرض یا نقص عضوی میگردد چگونه باید شکر گزاری کند گویند شخصی نان خشک و کفک زده ای را در جوی اب میزد و با سختی میخورد وبا هر لقمه میگفت خدایا شکر دیگری به او گفت اخر اینچنین لقمه شکرش چیست گفت اگر او بفهمد از صد فحش برایش بدتر است بهر حال برخی فکر میکنند این موارد شکر ندارد در حالیکه الگو در این موارد حضرت ایوب است که بدترین شرایط ممکن برایش بوجود امده بود و از دلبر محبوب خود و با جفای او بی وفایی نکرد و با جان و دل از او راضی بود ومصداق ایه ( یا ایتها النفس المطمینه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی فادخلی جنتی یعنی ای نفس مطمین بسوی بروردگار خود بیا در حالیکه از او راضی هستی بیا نزد بندگان من و وارد بهشت من شو ) بس در بدترین حالات شکر انست که از او راضی باشی و منظور سعدی از شکر در این غزل این شکر است
دکتر ترابی نوشته:
شایق گرامی
داستان نان خشک و آب جوی مرا به یاد شآعر بی نوا محمد ابن احمد افریقی انداخت؛
وی در پاسخ همسر که به نمازش میخواند، چنین میگوید:
من با افلاس و درویشی نماز نخواهم خواند، نماز را آنان که بر بستر آسایش غنوده اند بخوانند.
من که هیچ ندارم ، نماز بخوانم و شکر خدای به جای آورم، منافق خواهم بود.
شایق نوشته:
با سلام وسلام ویژه و ارادت خدمت دکتر ترابی این جناب شاعر بسیار صادقانه گفته من مرد این راه نیستم ودل شیر ندارم که به خرابات روم این داستان اکثریت ماست که فقط ادعای عاشقی داریم ودر عمل لافی بیش نیست عشق ابراهیم خلیل را میطلبد که معشوقش به او میگوید زن وفرزند شیر خوارت را در بیابان خشک و بی اب و علف رها کن و برو و ابراهیم بدون چون وچرا انجام می دهد و باز بیست سال بعد خدا به او میگوید اگر عاشق منی فرزند جوانت را قربانی کن وعاشق تر از بدر فرزند که به بابا میگوید ( یا ابتی افعل ما تومر بابا انچه را به ان امر شده ای انجام بده ) حال انصاف بدهید چنین کاری در توان کدامیک از ماست واینست که ( عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکلها) مثالی ساده عرض کنم فرض کنیم جوانی عاشق زیبا رویی شده و ان زیبا روی عاشق دیگری است ایا این جوان حاضر است بخاطر همدردی وهمراهی با معشـ*ـوقه اش این معشـ*ـوقه با شخص مورد نظرش ازدواج کند اگر چنین جوانی یافتید اولا سلام صمیمانه مرا به او برسانید وثاتیا به او بگویید عشق یعنی این و ما بقی لاف و خود برستی است (عشقهایی کز بی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود ) بهر حال امثال سعدی زهر از دست دوست را بر شربت دشمن ترجیح میدهند و به دوست وفادار میمانند انوقت می بینی که عاشق و ماندگارند وبه دوست وفادار نه عاقل وحسابگر که دوست را برای خود بخواهند نه خود را برای دوست لذا خداوند تمام کسانی را که مدعی هستند او را دوست دارند هزاران امتحان میکند گاهی با مکنت و ثروت گاهی هم با فقر و بینوایی و کسی صادق است که از همه این امتحانات سر بلند بدر اید با صرف ادعا چیزی درست نمی شود
ramin نوشته:
جناب شایق عزیز
خواستم بابت توضیحاتی که ذیل هز شعر می دهید تشکری کرده باشم. حقیقتاً علم فراوانی (لااقل نسبت به بنده) دارید و قلم زیبایی.
Cela ralentira la plus basse mendicité
À l'ami qui ne donne pas de réponse à l'ennemi
Prenez contact avec vous
Mais il n'est pas légal que les serviteurs de Maluku
Débarrassez-vous de la maison des pauvres
Et si vous êtes désolé, ne votez pas pour nous
Des milliers de sucre disent que vous avez tous les combats
Toute la santé de l'âme souhaite aux gens
J'ai peur de ma vie
Le Hadith d'Amour ne sait pas qui vit
Ne pas s'asseoir sur le sol
L'imagination est allé partout dans le monde
Vous n'avez pas vu votre présence mieux
La série parle à des coureurs mortels
Tellement que baiser le sol de la paume
Ça pourrait être mieux que ça dans le corps
Le corps ne va pas mieux que ça
Si vous ne portez pas ce doux et bon
Ne pas être dans Pars Parsaei
Pour mon âme, j'ai un coeur barbu
Quelle est la bataille de la pierre asiatique
Je n'ai pas de loyauté
Que je quitte la cérémonie de dévotion
La prière de Saadi si vous n'entendez pas de mal
Ce qui est susceptible de répondre à la prière
Vous verrez toujours qu'ils sont amoureux du web
تفاوتی نکند قدر پادشایی را
که التفات کند کمترین گدایی را
به جان دوست که دشمن بدین رضا ندهد
که در به روی ببندند آشنایی را
مگر حلال نباشد که بندگان ملوک
ز خیل خانه برانند بینوایی را
و گر تو جور کنی رای ما دگر نشود
هزار شکر بگوییم هر جفایی را
همه سلامت نفس آرزو کند مردم
خلاف من که به جان میخرم بلایی را
حدیث عشق نداند کسی که در همه عمر
به سر نکوفته باشد در سرایی را
خیال در همه عالم برفت و بازآمد
که از حضور تو خوشتر ندید جایی را
سری به صحبت بیچارگان فرود آور
همین قدر که ببوسند خاک پایی را
قبای خوشتر از این در بدن تواند بود
بدن نیفتد از این خوبتر قبایی را
اگر تو روی نپوشی بدین لطافت و حسن
دگر نبینی در پارس پارسایی را
منه به جان تو بار فراق بر دل ریش
که پشهای نبرد سنگ آسیایی را
دگر به دست نیاید چو من وفاداری
که ترک میندهم عهد بیوفایی را
دعای سعدی اگر بشنوی زیان نکنی
که یحتمل که اجابت بود دعایی را
00:00
-01:27
میخواهید شما بخوانید؟ را ببینید.
میخواهید خوانش را دریافت کنید؟ و را ببینید.
»
«
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا .
| وزن: | | منبع اولیه: |
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. برای نوشتن حاشیه کلیک کنید.
جی 7 نوشته:
حدیث عشق نداند کسی که در همه عمر
به سر نکوفته باشد در سرایی را
آخ سر شکسته به که سرشکسته
برزو نوشته:
خیال در همه عالم برفت و بازآمد
که از حضور تو خوشتر ندید جایی را
خیال روی کسی در سرست هر کس را
مرا خیال کسی کز خیال بیرونست
7 نوشته:
خیال در همه عالم برفت و بازآمد
که از حضور تو خوشتر ندید جایی را
چه زیبا چه ناب
شایق نوشته:
با سلام ( هزار شکر بگویم هر جفایی را ) شکر چیست و چگونه انسان می تواند شکر گزار باشد خداوند می فرماید ( و قلیل من عبادی الشکور بندگان بسیار کمی شکر گزارند ) از این فرمایش خداوند معلوم میشود که شکری را که ما بر زبان جاری میکنیم و می گوییم الهی شکر , شکر محسوب نمیشود سعدی نیز می فرماید ( از دست و زبان که بر اید کز عهده شکرش بدر اید) بنابراین این سوال مطرح است که شکر چیست؟ و چه شکری باعث میشود که ( شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند) بنظر میرسد باید برای موارد شکر تفکیک قایل شد مثلا شکر مال اینست که بدون هیچ روی و ریایی و بدون هیچ منت و ازاری یرای رفع مشکلات مردم خرج گردد و مصداق (جمع مالا وعدد ) نگردد و انسان نگهبان مال نگردد و شکر سلامتی انست که انسان بدون هیچگونه انتظاری از خلق خدا وحتی بدون انتظار باداش از خدا خود وبدن خود را وقف خدمت به خلق کند و شکر عبادت انست که انسان از کبر وریا و از خود خواهی و بد اخلاقی و فحشا و حرفهای بیهوده و از تهمت و غیبت وکلا از همه رذایل اخلاقی دوری کند و ادم شود اینها همه شکر داراییهای انسان است اما شکر نداری انسان چیست ؟ ایا وقتی انسان بینوا میگردد و یا دچار درد و مرض یا نقص عضوی میگردد چگونه باید شکر گزاری کند گویند شخصی نان خشک و کفک زده ای را در جوی اب میزد و با سختی میخورد وبا هر لقمه میگفت خدایا شکر دیگری به او گفت اخر اینچنین لقمه شکرش چیست گفت اگر او بفهمد از صد فحش برایش بدتر است بهر حال برخی فکر میکنند این موارد شکر ندارد در حالیکه الگو در این موارد حضرت ایوب است که بدترین شرایط ممکن برایش بوجود امده بود و از دلبر محبوب خود و با جفای او بی وفایی نکرد و با جان و دل از او راضی بود ومصداق ایه ( یا ایتها النفس المطمینه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی فادخلی جنتی یعنی ای نفس مطمین بسوی بروردگار خود بیا در حالیکه از او راضی هستی بیا نزد بندگان من و وارد بهشت من شو ) بس در بدترین حالات شکر انست که از او راضی باشی و منظور سعدی از شکر در این غزل این شکر است
دکتر ترابی نوشته:
شایق گرامی
داستان نان خشک و آب جوی مرا به یاد شآعر بی نوا محمد ابن احمد افریقی انداخت؛
وی در پاسخ همسر که به نمازش میخواند، چنین میگوید:
من با افلاس و درویشی نماز نخواهم خواند، نماز را آنان که بر بستر آسایش غنوده اند بخوانند.
من که هیچ ندارم ، نماز بخوانم و شکر خدای به جای آورم، منافق خواهم بود.
شایق نوشته:
با سلام وسلام ویژه و ارادت خدمت دکتر ترابی این جناب شاعر بسیار صادقانه گفته من مرد این راه نیستم ودل شیر ندارم که به خرابات روم این داستان اکثریت ماست که فقط ادعای عاشقی داریم ودر عمل لافی بیش نیست عشق ابراهیم خلیل را میطلبد که معشوقش به او میگوید زن وفرزند شیر خوارت را در بیابان خشک و بی اب و علف رها کن و برو و ابراهیم بدون چون وچرا انجام می دهد و باز بیست سال بعد خدا به او میگوید اگر عاشق منی فرزند جوانت را قربانی کن وعاشق تر از بدر فرزند که به بابا میگوید ( یا ابتی افعل ما تومر بابا انچه را به ان امر شده ای انجام بده ) حال انصاف بدهید چنین کاری در توان کدامیک از ماست واینست که ( عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکلها) مثالی ساده عرض کنم فرض کنیم جوانی عاشق زیبا رویی شده و ان زیبا روی عاشق دیگری است ایا این جوان حاضر است بخاطر همدردی وهمراهی با معشـ*ـوقه اش این معشـ*ـوقه با شخص مورد نظرش ازدواج کند اگر چنین جوانی یافتید اولا سلام صمیمانه مرا به او برسانید وثاتیا به او بگویید عشق یعنی این و ما بقی لاف و خود برستی است (عشقهایی کز بی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود ) بهر حال امثال سعدی زهر از دست دوست را بر شربت دشمن ترجیح میدهند و به دوست وفادار میمانند انوقت می بینی که عاشق و ماندگارند وبه دوست وفادار نه عاقل وحسابگر که دوست را برای خود بخواهند نه خود را برای دوست لذا خداوند تمام کسانی را که مدعی هستند او را دوست دارند هزاران امتحان میکند گاهی با مکنت و ثروت گاهی هم با فقر و بینوایی و کسی صادق است که از همه این امتحانات سر بلند بدر اید با صرف ادعا چیزی درست نمی شود
ramin نوشته:
جناب شایق عزیز
خواستم بابت توضیحاتی که ذیل هز شعر می دهید تشکری کرده باشم. حقیقتاً علم فراوانی (لااقل نسبت به بنده) دارید و قلم زیبایی.
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
دانلود رمان های عاشقانه