دلنوشته کاربران مجموعه دلنوشته پیری| a.ten.a کاربر انجمن نگاه دانلود

atena.vd

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/16
ارسالی ها
779
امتیاز واکنش
10,114
امتیاز
704
محل سکونت
البرز
قرار بود اسمم برای بچه های تـــو مادر باشد
اسمت برای بچه هایم نشد !
بچه های ما ، ما را نمی شناسند !
روزی دخترت از تــــو اسمم را می پرسد
روزی که با ترانه ای قدیمی به نقطه ای دور خیره می مانی و من از چشمهایت می چکم…​
 
  • پیشنهادات
  • atena.vd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/16
    ارسالی ها
    779
    امتیاز واکنش
    10,114
    امتیاز
    704
    محل سکونت
    البرز
    هنوز
    صدای جیرینگ جیرینگ النگوهایت از حافظه ی کوچه پاک نشده بود و خاک کوچه
    دامن چین‌دارت را نگرفته بود که چرخان چرخان پرت شدی توی خاطره ها
    عمو، فقط زنجیر مرا بافت و معلوم نشد تو را پشت کدام کوه انداخت
    که هیچ فریادی از من پژواکت را به گوشم نمی رساند
    اما من خسته نمی شوم
    اگر تمام زنجیرها را هم به پایم ببندند نامت را فریاد می زنم…
    “محسن حسینخانی”​
     

    atena.vd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/16
    ارسالی ها
    779
    امتیاز واکنش
    10,114
    امتیاز
    704
    محل سکونت
    البرز
    سرم سنگين
    لبانم خالي از گفتن
    هوا ابري
    وجودم خسته و غمگين
    ولي باز هم
    دلم راهي
    توانِ پر زدن باقي
    براي ديدن مهتاب
    خيالي
    در سرم جاري…
    .​
     

    atena.vd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/16
    ارسالی ها
    779
    امتیاز واکنش
    10,114
    امتیاز
    704
    محل سکونت
    البرز
    پشت پنجره اولین برف زمستانی را نگاه میکنم
    خانه گرم گرم است اما بدنم از سرما میلرزد
    نمیدانم از برف است یا از تنهایی
    برای خود چای میریزم پتو را بدورم میپیچم شاید کمی گرم شوم
    بی فایده است دستانم پاهایم چون تکه ای از یخ سرد سردند
    به تو فکر میکنم آه میکشم
    بخود میگویم :
    یکی باید باشد
    یکی که دستانش
    آغوشش
    نگاهش
    احساسش
    گرمابخش زندگیت باشد
    یکی مثل تو…
    تویی که ندارمت​
     

    atena.vd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/16
    ارسالی ها
    779
    امتیاز واکنش
    10,114
    امتیاز
    704
    محل سکونت
    البرز
    سراپا اگر زرد و پژمرده ایم، ولی دل به پاییز نسپرده ایم
    چو گلدان خالی لب پنجره، پر از خاطرات ترک خورده ایم
    .
    .
    رفـتــــی و از درد و دل تنهـــــا درد مـــــانــــــد!​
     

    atena.vd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/16
    ارسالی ها
    779
    امتیاز واکنش
    10,114
    امتیاز
    704
    محل سکونت
    البرز
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    پسری به دختر که تازه باهاش دوست شده بود میگه.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    امروز وقت داری بیای خونمون؟
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    دختره:مامانم نمیزاره با چه بهونه ای بیام؟
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    پسره: بگو میخوام برم استخر
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    دختره اومد خونه ای دوست پسرش
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    پسر ..تو که اومدی استخر باید موهات خیس باشه برو حموم موهاتو خیس کن
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    دختره وقتی میره حموم پسر یک یکی به دوستاش زنگ میزنه .....
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    پسر و دوستا یک یکی میرن حموم
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    یکی اخری که میره حموم بعد 1تا 2ساعت
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    دیدن خیلی دیر کرده
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    رفتن حموم دیدن دختره وپسره رگ دستاشونو با هم زدند و گوشه ای حموم افتادن و گوشه ای حموم پسر با خون اش نوشته
    [/BCOLOR]


    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    نامردا خواهرم بود
    [/BCOLOR]
     

    برخی موضوعات مشابه

    Z
    پاسخ ها
    35
    بازدیدها
    1,558
    Zhinous_Sh
    Z
    بالا