اشعارخیام فارسی به انگلیسی به العکس

[ATENA_A]

I've climbed some of my women in the seas

I became disgusted with the idolaters

Khayyam said he would be inferior

Who went mad and came to paradise

تا چند زنم بروی دریاها خشت

بیزار شدم ز بت‌پرستان کنشت

خیام که گفت دوزخی خواهد بود

که رفت بدوزخ و که آمد ز بهشت

 

[ATENA_A]

Combination of merged pills

It does not make you drunk

Several Nazanin heads and feet from head to toe

From the seal that joined to Kane who broke

ترکیب پیاله‌ای که درهم پیوست

بشکستن آن روا نمیدارد مـسـ*ـت

چندین سر و پای نازنین از سر و دست

از مهر که پیوست و به کین که شکست

 

[ATENA_A]

Composition of the cheeses to the cheesecake

Good luck, though you are wrong

Be kind to the wise who is the principle of your life

It's dusty and dusty
ترکیب طبایع چو به کام تو دمی است

رو شاد بزی اگرچه برتو ستمی است

با اهل خرد باش که اصل تن تو

گردی و نسیمی و غباری و دمی است

 

[ATENA_A]

Because the cloud is the birthday of Norouz

Get up and come true

Cayenne Brunette watching you today

Tomorrow will all be cut off from your soil

چون ابر به نوروز رخ لاله بشست

برخیز و بجام باده کن عزم درست

کاین سبزه که امروز تماشاگه توست

فردا همه از خاک تو برخواهد رست

 

[ATENA_A]

Because the drunken nightlife found a way

It smiled on the mud and the cup of water

He came in my tongue in my ears

Finding that you can not find your life
چون بلبل مـسـ*ـت راه در بستان یافت

روی گل و جام باده را خندان یافت

آمد به زبان حال در گوشم گفت

دریاب که عمر رفته را نتوان یافت

 

[ATENA_A]

122/5000

Because Beckham's wheel was not a wise man

You will be eight in the fleet of seven shamans

Because you must die and all eight wishes

What did you look like and what the wolf was
چون چرخ بکام یک خردمند نگشت

خواهی تو فلک هفت شمر خواهی هشت

چون باید مرد و آرزوها همه هشت

چه مور خورد بگور و چه گرگ بدشت

 

[ATENA_A]

126/5000

Because Laleh got to the New Year

If you have a chance, if you have a chance

You'll love that old wheel

Suddenly let you dig soil
چون لاله به نوروز قدح گیر بدست

با لاله‌رخی اگر تو را فرصت هست

می نوش به خرمی که این چرخ کهن

ناگاه تو را چو خاک گرداند پست

 

[ATENA_A]

Because the truth is not true

You can not hope to doubt all life

Han do not miss the cup from the palm of your hand

In the unknown, the man is alert and drunk
چون نیست حقیقت و یقین اندر دست

نتوان به امید شک همه عمر نشست

هان تا ننهیم جام می از کف دست

در بی خبری مرد چه هشیار و چه مـسـ*ـت

 

[ATENA_A]

Because it does not come from everything except the wind

Because there is so much failure and failure

It's as if everything is not in the universe

Thinking that whatever is in the universe
چون نیست ز هر چه هست جز باد بدست

چون هست بهرچه هست نقصان و شکست

انگار که هرچه هست در عالم نیست

پندار که هرچه نیست در عالم هست

 

[ATENA_A]

Soil that is under the feet of any ignorance

The floor is gummy and facial

Any clay that is on the porch congress

The finger is the secretary or the head of the royal
خاکی که به زیر پای هر نادانی است

کفّ صنمیّ و چهرهٔ جانانی است

هر خشت که بر کنگرهٔ ایوانی است

انگشت وزیر یا سر سلطانی است