شعر شعر های مورد علاقه:)

*~SAEEDEH~*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/11/16
ارسالی ها
4,075
امتیاز واکنش
70,793
امتیاز
1,076
سن
21
اندر دل بی وفا غم و ماتم باد
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد

مولانا
 
  • پیشنهادات
  • Morningstar_Tina

    .
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/30
    ارسالی ها
    4,471
    امتیاز واکنش
    17,947
    امتیاز
    979
    دید موسی یک شبانی را به راه
    کو همی گفت ای خدا وای اله
    توکجایی تا شوم من چاکرت
    چارقت دوزم کنم شانه سرت
    دستک بوسم بمالم پایکت
    وقت خواب آید بروبم جایکت
    ای فدای توهمه بزهای من
    ای به یادت هی هی وهی های من
    زین نمط بیهوده می گفت آن شبان
    گفت موسی با که هستت ای فلان
    گفت با آن کس که ما را آفرید
    این زمین و چرخ از او آمد پدید
    گفت موسی، های خیره سرشدی
    خود مسلمان ناشده کافر شدی
    این چه ژاژاست وچه کفراست و فشار
    پنبه ای اندر دهان خود فشار
    گرنبندی زین سخن تو حلق را
    آتشی آید بسوزد خلق را
    گفت ای موسی دهانم دوختی
    وز پشیمانی تو جانم سوختی
    جامه را بدرید و آهی کرد و تفت
    پافتاد اندر بیابان و برفت
    وحی آمد سوی موسی از خدا
    بنده ی ما را ز ما کردی جدا
    تو برای وصل کردن آمدی
    نی برای فصل کردن آمدی
    درحق او مدح و درحق تو ذم
    در حق او شهد و درحق تو سم
    ما بری از پاک و ناپاکی همه
    از گران جانی و چالاکی همه
    من نکردم خلق تا سودی کنم
    بلکه تا بربندگان جودی کنم
    ما برون را ننگریم و قال را
    ما درون را بنگریم و حال را
    خون شهیدان را زآب اولی تر است
    این خطا از صد ثواب اولی تر است
    لعل را گر مهر نبود باک نیست
    عشق را دریای غم غمناک نیست
    در دل موسی سخن ها ریختند
    دیدن و گفتن به هم آمیختند
    چون که موسی این خطاب از حق شنید
    در بیابان در پی چوپان دوید
    عاقبت دریافت او را و بدید
    گفت مژده ده که دستوری رسید
    هیچ آدابی و ترتیبی مجوی
    هر چه می خواهد دل تنگت بگوی
     

    Neda.mi

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/28
    ارسالی ها
    82
    امتیاز واکنش
    323
    امتیاز
    186
    محل سکونت
    کلانتری
    آبی تر از آنم که بیرنگ بمیرم
    از شیشه نبودم که با سنگ ببمیرم
    من آمده بودم که تا مرز رسیدن
    همراه تو فرسنگ به فرسنگ بمیرم
    تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبم
    شاید که خدا خواست كه دلتنگ بمیرم
     

    nafas shahryari

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/01
    ارسالی ها
    204
    امتیاز واکنش
    1,406
    امتیاز
    361
    محل سکونت
    اهواز
    پشت دیوار همین کوچــه به دارم بزنید
    من که رفتم بنشینید و ... هوارم بزنید
    باد هم آگهـــی مرگ مرا خواهد برد
    بنویسید که: "بد بودم" و جارم بزنید
    من از آیین شما سیر شدم ... سیر شدم
    پنجـــه در هر چه کـه من واهمه دارم بزنید
    دست هایم چقدر بود و به دریا نرسید؟!
    خبـــر مرگ مرا طعنــــه به یــــارم بزنید
    آی! آنها! که به بی برگی من می خندید!
    مرد باشید و ... بیایید ... و ... کنارم بزنید
     

    🍫 Dark chocolate

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/06
    ارسالی ها
    2,828
    امتیاز واکنش
    38,895
    امتیاز
    1,056
    سن
    23
    محل سکونت
    °•تگرگ نشین•°
    « شده آيا که غمی ریشه به جانت بزند ؟
    گره در روح و روانت به جهانت بزند ؟ »

    شده در خواب ببینی که تو را قرض کند ؟
    بروی وَهم شوی تا که تو را فرض کند ؟

    شده در گوش ِ تو گويد که تو را باز تو را…؟
    نشوم فاش ِ کسی تا که شوم رازْ تو را …؟

    شده آغـ*ـوش شود تا که هم آغـ*ـوش شوی ؟
    گره ات باز کند تا که تو خاموش شوی ؟

    شده یک شب برود تا که روی در پی او ؟
    که تو فرهاد شوي تا بشوی قصه ی او ؟

    به همان حال بگویی که تو مجنون ِ منی
    به تو بیمار شدم تا که تو درمون ِ مني

    شده دلتنگ شوی غم به جهانت برسد ؟
    گره ات کور شود غم به روانت برسد ؟

    که روی دیدن ِ او تا که کمي شاد شوی
    بروی در بغلش تا که تو آباد شوي

    که بگويد که تو تعریف ِ همان عشق ِ منی
    بروی یا نروی هر چه شود جان ِ منی

    گره ات باز کُنَد تا که تو بینا بشوي
    که غمت باز شود تا که تو معنا بشوي

    شده اما تو نبودی شده اما که چه دیر
    گره ای کور شدم تا که شدی یک دل ِ پير

    : « همه در خواب ولی عشق ِ تو بیدار بِماند
    همه پل های دلم بی تو چو دیوار بِماند

    من چرا دل به تو دادم که دلم می شکنی
    همه عاشق شدنم رفت تو منظور ِ منی

    که تو رفتی و دلم بی تو همان سنگ شدُ
    همه این عشق رَوَد تا که دلم جنگ شدُ

    نکند بد بشود آخر ِ این قِصه ی بد
    نکند تلخ شود آخر ِ این غُصه ی بد »
     

    بابا لنگ دراز

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/09
    ارسالی ها
    10
    امتیاز واکنش
    221
    امتیاز
    121
    محل سکونت
    B612
    آنکه می‌گوید دوستت دارم
    خُـنـیـاگر غمگینی‌ست
    که آوازش را از دست داده است

    ای کاش عشق را
    زبان ِ سخن بود

    هزار کاکلی شاد
    در چشمان توست
    هزار قناری خاموش
    در گلوی من

    عشق را
    ای کاش زبان ِ سخن بود

    آن‌که می‌گوید دوستت دارم
    دل اندُه گین شبی ست
    که مهتابش را می جوید
    ای کاش عشق را
    زبان ِ سخن بود

    هزار آفتاب خندان در خرام ِ توست
    هزار ستاره‌ی گریان
    در تمنای من

    عشق را
    ای کاش زبان ِ سخن بود
    احمد شاملو
     

    Saba.A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/25
    ارسالی ها
    43
    امتیاز واکنش
    89
    امتیاز
    81
    محل سکونت
    اصفهان
    پروانه به شمع بـ..وسـ..ـه زد و بال و پرش ریخت
    بیچاره از این عشق سوختن آموخت
    فرق منو پروانه این است
    پروانه پرش سوختن ولی من جگرم سوخت
     

    Saba.A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/25
    ارسالی ها
    43
    امتیاز واکنش
    89
    امتیاز
    81
    محل سکونت
    اصفهان
    چشمم که به چشم آن پری چشم افتاد
    از چشم پری به چشم من چشم افتاد
    رفتم که بدزدم از دوچشمش چشمی
    چشمی شد و بر دوچشم من چشم افتاد
     

    Fihgter•riant

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/02/01
    ارسالی ها
    549
    امتیاز واکنش
    2,187
    امتیاز
    448
    محل سکونت
    انبار اسپند
    نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
    تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
    گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
    پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    38
    بازدیدها
    875
    پاسخ ها
    84
    بازدیدها
    1,134
    پاسخ ها
    78
    بازدیدها
    1,950
    پاسخ ها
    26
    بازدیدها
    1,050
    بالا