خوشست نام تو بردن ولی دريغ بود در اين سخن که بخواهند برد دست به دست : سعدی
White Moon کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2018/05/13 ارسالی ها 4,744 امتیاز واکنش 20,639 امتیاز 863 2020/12/31 #141 خوشست نام تو بردن ولی دريغ بود در اين سخن که بخواهند برد دست به دست : سعدی
White Moon کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2018/05/13 ارسالی ها 4,744 امتیاز واکنش 20,639 امتیاز 863 2020/12/31 #142 غبار صبح تماشاست هرچه باداباد تو هم بخند جهان خراب میخندد بیدل دهلوی
White Moon کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2018/05/13 ارسالی ها 4,744 امتیاز واکنش 20,639 امتیاز 863 2021/01/01 #143 گفته بودی که دگر زلف پریشان نکنی ماه را روز و شب چارده حیران نکنی
White Moon کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2018/05/13 ارسالی ها 4,744 امتیاز واکنش 20,639 امتیاز 863 2021/01/01 #144 درد دل با سنگدل گفتن چه سود باد سردی میدمم در آهنت! #سعدی
White Moon کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2018/05/13 ارسالی ها 4,744 امتیاز واکنش 20,639 امتیاز 863 2021/01/01 #145 کنون که گردش ایام را ثباتی نیست همان خوش است که در عشق بگذرد ایام #ملکالشعرایبهار
White Moon کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2018/05/13 ارسالی ها 4,744 امتیاز واکنش 20,639 امتیاز 863 2021/01/01 #146 لعنت به روزگار که از خاطرات من حتی خیال داشتنت را گرفته بود #سیدمهدی_موسوی
White Moon کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2018/05/13 ارسالی ها 4,744 امتیاز واکنش 20,639 امتیاز 863 2021/01/01 #147 باید اصلاً شهید میشد او تا به مردانگی مَثَل باشد و همیشه برای قاسمها مرگ شیرینتر از عسل باشد #محمد_کابلی
باید اصلاً شهید میشد او تا به مردانگی مَثَل باشد و همیشه برای قاسمها مرگ شیرینتر از عسل باشد #محمد_کابلی
White Moon کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2018/05/13 ارسالی ها 4,744 امتیاز واکنش 20,639 امتیاز 863 2021/01/01 #148 با لب سُرخٓت مرا یاد خدا انداختی روزگارت خوش که از میخانه, مسجد ساختی روی ماه خویش را در برکه میدیدی ولی سهم ماهی های عاشق را چه خوش پرداختی ما برای باتو بودن عمر خود را باختیم بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل می باختی من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود می توانستی نتازی بر من, اما تاختی ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست عشق را شاید, ولی هرگز مرا نشناختی فاضل نظری
با لب سُرخٓت مرا یاد خدا انداختی روزگارت خوش که از میخانه, مسجد ساختی روی ماه خویش را در برکه میدیدی ولی سهم ماهی های عاشق را چه خوش پرداختی ما برای باتو بودن عمر خود را باختیم بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل می باختی من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود می توانستی نتازی بر من, اما تاختی ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست عشق را شاید, ولی هرگز مرا نشناختی فاضل نظری
White Moon کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2018/05/13 ارسالی ها 4,744 امتیاز واکنش 20,639 امتیاز 863 2021/01/02 #149 در شِکَرسْتانِ جان غَرقه شُدم ای شِکَر زین شِکَرسْتان اگر هیچ چشیدی بگو 👤#مولوی
White Moon کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2018/05/13 ارسالی ها 4,744 امتیاز واکنش 20,639 امتیاز 863 2021/01/03 #150 ای در دل من، میل و تمنا، همه تو! وندر سر من، مایه سودا، همه تو! هرچند به روزگار درمی نگرم امروز همه تویی و فردا همه تو 👤 مولانا
ای در دل من، میل و تمنا، همه تو! وندر سر من، مایه سودا، همه تو! هرچند به روزگار درمی نگرم امروز همه تویی و فردا همه تو 👤 مولانا