شعر مجموعه اشعار عباس حکیم

  • شروع کننده موضوع Diba
  • بازدیدها 1,629
  • پاسخ ها 47
  • تاریخ شروع

Diba

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/15
ارسالی ها
86,552
امتیاز واکنش
46,640
امتیاز
1,242
"برگ و باد"

نام خود را می نویسم،
روی برگ
می دهم آن را به باد
می رساند او به مرگ
 
  • پیشنهادات
  • Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    "ساعت هفت "

    ساعت هفت نزدیکست
    از بستر برفها، تا عریانی چنارها
    چشم به راه تو ام
    و تو را از میان دوشاخه ی فاخن می بینم
    می بینم که می آیی
    دو شاخه ی فلاخن
    پرواز پرنده ای تنها
    ومهاجرت گنگ هاست
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    سرودی برای سرخی کلاه تو"

    شامگان
    سوزن های سبز کاج،
    ابرهای سرگردان را،
    به هم پیوندمی دهند
    آنگاه تومی آیی
    با کلاهی خشمگین
    به خاموشی هم را نگاه می کنیم
    ومن در چشمان تو می بینم
    که برف می بارد
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    "روزها و لانه ها"

    روزها لانه ساختند و پریدند
    ومن آن لانه ها را خالی کردم
    اما تو را هرگز نیافتم!
    بامدادان لانه ی روز را خراب خواهم کرد
    شاید به این امید
    که مار سیاهی درآن باشد
    ومرا بگزد!
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    "لحظه ی دیدار"


    آسمان ابری
    زمین تر بود
    ماه گویا، ماه آذر بود
    ایستادم زیر باران
    پای آن دیوار
    تا بروید لحظه ی دیدار
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    "بهاررا نمی توانم باور کنم"


    بیا! پنجره را باز کنیم
    نگاهت را درچشم من ،بشوی
    که راه باد، از خون لاله ها
    گلگونست
    قفسم را با خود ببر
    وپشت این دیوار سنگین
    از شاخه ای بیاویز
    قمری ها روز را از ترانه سرشار کرده اند
    آن کبوتران وحشی را
    به خلوت دستهای من بسپار
    ومرا بیفروز
    که از تنهایی
    بهاررانمی توانم باور کنم
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    "باران"

    اگر بیایی
    سپیده دم را باتو
    از جام پنجره می نوشم
    بهار را درقفس باران نشانت می دهم
    ومی گویم:
    چه شد که شقایق ها
    از بام خانه ها
    کوچ کردند
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    "لحظه ها و پروانه ها"

    بگذار بگریزند
    لحظه ها را م گویم، پروانه ها را
    مخواه که آنها را بگیری
    مخواه که آنها را نگاه داری
    چشمک های ستاره، شب را
    سوگوار کرده است
    که هر چه هست جاودانه نیست
    اگر نمی رفتی
    نمی دانستم که دوستت دارم
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا