داستان دختران پسر نما | hanieh bala کاربر انجمن نگاه دانلود

وضعیت
موضوع بسته شده است.

hanieh bala

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/06/20
ارسالی ها
46
امتیاز واکنش
733
امتیاز
0
محل سکونت
تهران
Please, ورود or عضویت to view URLs content!


به نام تک مکانیک قلب های تصادفی
نام رمان:دختران پسر نما
ژانر:اجتماعی
نویسنده:hanieh bala •هانیه محمدی•
خلاصه:داستان زندگیه دختری به اسم شایلین که ده ساله از خونه فرار کرده .یه دختره خلافکار که نمی تونه دخترونه رفتار کنه.حالا هم برای ماموریتی به لندن می ره تا یه آدمو بکشه!و....

مقدمه:دختری هستم از تبار پسر.مردی را به زندگی ام راه نخواهم داد.من به آغـ*ـوش کسی محتاج نیستم.غرورم حرف اول و آخر را میزند مبادا آن را بشکنی که با تکه هایش زخمی ات میکنم.زخمی که بر دلت می ماند و تو را رسوا می کند
.به کم قانع نیستم باید اوج بگیرم اما نه ب هر قیمتی.....
گذشته را فراموش نمی کنم اما با پسرانه هایم به آینده ی مبهمی می روم.آینده ای که هیچ یک از آن خبر دار نیستیم.♡
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • PARISA_R

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/08/02
    ارسالی ها
    4,752
    امتیاز واکنش
    10,626
    امتیاز
    746
    محل سکونت
    اصفهان
    v6j6_old-book.jpg



    نویسنده گرامی ضمن خوش آمد گویی، لطفاً قبل شروع به تایپ رمان خود ،قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    و برای پرسش سوالات و اشکالات به لینک زیر مراجعه فرمایید

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    موفق باشید
    تیم تالار کتاب
     

    hanieh bala

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/20
    ارسالی ها
    46
    امتیاز واکنش
    733
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    تهران
    پارت۱ دختران پسر نما
    محالی مثل بارون تو جهنم ●
    محالی مثل مرگ یک فرشته□
    قبول کن تلخیه این نا امیدی♢
    مثه اخراج آدم از بهشته○
    منی که ماهو خورشید تو بودم♧
    حالا دور کودوم دنیا بگردم▪
    فراموشی گرفتم بسکه هرشب♤
    به روزای گذشته فکر کردم☆
    آلبوم عکس رو از تو کمدم برداشتم .زل زدم به عکس اول که تولد آرشیدا بود هیی یادش بخیر منو آرش چقدر سره اون تولد اذیتش کردیم که دختر جووون تو دیگه بزرگ شدی باید شوهرت بدیم...اونم کلی حرص میخورد !هه
    بعد مامانو نگاه کردم خدا بیامرزتت مامانی که به خاطر ندونم کاریای آرش برای همیشه از پیشمون رفتی.
    با تنفر و کینه به چشمای حاجی نگاه کردم .مقصر بود .نباید این کارو باهام می کرد .نباید !
    مگه من چی کار کرده بودم که به خاطر پول می خواست منو به مردی بسپاره که....
    هم حاجی هم آرش هر دو مقصر بودن .آرش مقصر مرگ مامان و حاجی مقصر فرار من
    دیگه داره حالم از این زندگی بهم می خوره .چقدر حروم و خلاف.؟آخه تا کی؟
    من دختری ام که جای رقصیدن یه چیزیو میشکونم تا اعصابم راحت شه.شکر خدا گریه کردنم بلد نیستم،برای من گریه کردن عاره مثه پسرا میرم با ماشین ویراژ میدم .یه جایی دور از همه داد میزنمو بغمو قورت میدم.راستی چند ساله گریه نکردم ؟
    اصلا چرا من دختر شدم برام سواله
    پس چرا شیلا می تونه لوندی کنه؟چرا می تونه آرایش کنه و از وجود اون مواد آرایشی روی صورتش لـ*ـذت ببره.چطور میتونه کاراشو با عشـ*ـوه انجام بده.غذاشو آروم آروم بخوره و تو اون لباسای تنگ دووم بیاره؟؟؟اصلا به من چه
    .دلم گرفته ،خیلی وقته سر خاک مامان نرفتم.امروز باید برم و یکم باهاش حرف بزنم بلکه آروم شم....
    سر مزار مامان شیدا نشسته بودم باحسرت به نوشته ی روی سنگ قبر نگاه کردم :مادری دلسوز و همسری مهربان....
    فکرم رفت به گذشته بدون توجه به اطراف سرمو گذاشتم رو سنگ داغ و دراز کشیدم .یه پسره چند متر اون ور تر بود باچشای گرد شده نگام کرد منم تو همون حالت دراز کشیده شونه ای بالا انداختم و آروم چشامو بستم هه حتما فکر کرده الان خجالت می کشم نچ من پررو تر از این حرفام جناب!
    داغی خورشید مستقیم به صورتم می خورد و بهم آرامش تزریق می کرد .فکرم رفت به یازده سال پیش ■-شایلین!شایلین !
    *هان؟
    -میای امروز بریم بازاار؟عید نزدیکه هااا
    *بابا حنجرت به درک یه فکری به حال گوشم کن خووو
    -بیخی میای آجی؟
    *آرشیدا هزار بار گفتی هزار بارم من گفتم نمیام این بارم برای بار آخر و هزارو یکمین بار میگم نِ.....می ....یااممم.این مسخرا بازیارو دوس ندارم با آرش برو برا منم یه چی بگیر من کودوم گوری بیام آخه؟
    محکم پاشو رو زمین کوبید و با حرص گفت :-بییی ذوق ایششش■
    همیشه وقتی چیزی باب میلش نبود با صدای جیغ جیغوش ایش کش داری می گفت•
    -خاله خاله!
    اولین بار بود کسی به من می گفت خاله با صدای خاله گفتن پسر پچه ای از فکر بیرون اومدم و سرمو از رو سنگ برداشتم.
    باسردی به پسرک مو فرفری رو بروم گفتم:*بله؟؟
    -خاله تورو خدا یدونه فال ازم بخر .و به جعبه کوچیک توی دستش اشاره کرد
    -خاله تورو خداا تاشب باید همه شو بفروشم .
    نمی دونم چه معصومیتی توی صداش داشت که من برای اولین بار با یه بچه مهربون شدم
    ادامه دارد....
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    hanieh bala

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/20
    ارسالی ها
    46
    امتیاز واکنش
    733
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    تهران
    پارت ۳
    *باشه عزیزم بیا اینجا
    تند تند خودشو بهم رسوند دستشو به سمتم دراز کرد.کل جعبه رو از دستش گرفتم.کیف پولمو از تو جیبم دراوردم.
    -هر کودوم دو تومنه
    دو تا تراول پنجایی بهش دادم.
    -خاله این چندیه؟
    *پنجایی گمشون نکنیا همه این فالاتم من میبرم خوبه؟
    اونم گل از گلش شکفته شد
    -اووخ جوونم پس تا شب بازی می کنم
    لی لی کنان ازم دور شد.
    به ساعت مبایلم نگا کردم۱۶:۱۵
    اوه برم دیگه .با قدمای تند از بهشت زهرا خارج شدم.سوار تویوتای باهالم (گند نزن به ادبیات فارسی!!!)شدمو با یه گاز پدر مادر دار ماشینو از جا کندم و ویییژ.
    ریموت در پارکینگو زدم .بادقت پارک کردم و سوار آسانسور شدم.
    دکمه ی مورد نظرمو زدم"اهوع شایلین جون چ با کلاس میحرفی"
    *وجدان جونیم به تو ربطی نداره افتاد یا بندازمش؟
    "حالا ک فکر میکنم کاملا افتاد!"
    (طبقه ی سوممم)
    درو وا کردم و بلند گفتم :*سلامم شیلی جوون من اومدم،
    -شلام عسیسم خوج اومدی
    *ایییی این چ طرز حرفیدنه.
    به طرف مسترااح میرفتم ک شیلا گفت:-احسان زنگ زد گفت کارت داره برو پیشش.
    *اوکی یه چیزی بیار کوفت کنم بعد میرم
    -باوشه عجقم!
    *شیلی نگف چی کارم داره؟
    -نه والا!
    -میگم شایلین منم تا یه جایی برسون .
    *کجا می خوای بری؟
    -می رم پیش شروین قراره برریم حلقه نامزدی بخریم
    *اوکی بابا شوهر ندیده
    -خودتی بی ادب ترشیده!
    *خخخ برو بپوش بریم
    شیلا منشی یه دندون پزشک بود همین نامزدشو میگم.
    رفتم سمت اتاق.بعله خانوم داشت حاضر می شد.روی لبه تخت نشستمو بهش نگاه کردم تا ببینم سیندرا امروز چه تیپی می زنه!
    اهووع رو دل نکنه یه مانتوی جلو باز بلند با یه تاپ مشکی برا زیرش پوشیده بود .شال تابستونیشو رو موهای بلنده طلاییش انداخت.بعدم رژ لب آجریشو روی لبای پروتزش زدو دور چشای سبزش خط چشم باریکی کشید و خلاصه با هزار تا عجق وجق خودشو ناز تر کرد.
    -منتظرم زودی بیا
    *اوکی
    حالا نوبت حاضر شدن من بود. یه مانتوی طوسی تیره برداشتم و زودی تنیدم."خو درست عین آدم بگو تن کردم"
    *وجی جون گیر نده جون ننت
    روی موهای کوتاهه کوتاهم که مدل پسرونه داشت یه شال مشکی انداختم. از پشت کلاه مانتومو درست کردم .
    اووم بزار خودمو آنالیز کنم
    ادامه دارد.....
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    hanieh bala

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/20
    ارسالی ها
    46
    امتیاز واکنش
    733
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    تهران
    پارت ۵
    چشم ابرو مو مژه همه مشکیه مشکیه . چشام نه خیلی درشته نه ریز لبام خیلی عادی و بینیمم متوسطه پوستم سبزس ولی تنها جذابیت چهرم ابروهای خوشحالت و مژه های بلندمه.
    هیکل دخترونه ای ندارم و بدنم برجستگی نداره.قدم بلنده ۱۷۲ هست و وزنم ۵۵.در کل به لاغر می زنم و قیافه خیلی معمولی ای رو دارم که خیلی به دخترا نزدیک نیست.
    *بریم؟
    -بریم!
    -وای شایلین این اهنگا چیه موقع رانندگی گوش می دی؟
    آهنگارو تند تند رد می کرد تا رسید به یه اهنگ که خودم بودمو ضبطش کرده بودم که بعدا بخندم
    دختر همسایه شبای تابستوووون....................
    گاهی میومد روی بوم......
    *شیییلاا بزنش بعدی
    -نچ !
    دختر همسایه شبای تابستون گاهی میومد روی بوم
    هردفه یک گلی پرت میکرد میون خونمون
    یعنی زود بیا روی بوم دلش نمیگرفت اروم
    طی میکردم با چابکی پله ها رو 10 تا یکی
    تا می رسیدم اون بالا قایم میشد میگفت حالا
    صدای قهقه هامون بلند شده بود
    اگه راستی مردی باید دنبالم بگردی اگه راستی مردی
    باید دنبالم بگردی
    بازی قایم موشک حالی داره با یه دختر بانمک حالی داره
    موش موشک اسه برو بازی کردی
    اگه پیداش بکنی خیلی مردی
    دیگه ترکیده بودم از خنده آخ اگه صدامو میشنیدین که چ مدلی خونده بوممم زدم کنار واقعا با اون شرایط نمی شد رانندگی کرد
    خلاصه اخر پیداش میکردم تا میتونستم نگاش میکردم
    میگفت دورت بگردم منم دورش میگشتم
    میگفت دورت بگردم منم دورش میگشتم
    اگه راستی مردی باید دنبالم بگردی
    اگه راستی مردی باید دنبالم بگردی
    دختر همسا یه شبای تابستون گاهی میومد روی بوم
    هردفعه یک گلی پرت میکرد میون خونمون
    یعنی زود بیا روی بوم دلش نمیگرفت اروم
    طی میکردم با چابکیپله ها رو ده تا یکی
    تامیرسیدم اون بالا قایم میشد میگفت حالا
    اگه ر استی مردی باید دنبالم بگردی
    اگه راستی مردی باید دنبالم بگردی
    بازی قایم موشک حالی داه با یه دختر بانمک حالی داره
    موشموشک اسه برو بازی کردی اگهپیداش بکنی خیلی مردی
    خلاصه اخر پیداش میکردم تامیتونستم نگاش میکردم
    میگفت دورتبگردم منم دورش میگشتم
    -وجدانن ناز نفست
    *خخخ چاکریم
    ادامه دارد...
     

    hanieh bala

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/20
    ارسالی ها
    46
    امتیاز واکنش
    733
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    تهران
    پارت ۵
    چشم ابرو مو مژه همه مشکیه مشکیه . چشام نه خیلی درشته نه ریز لبام خیلی عادی و بینیمم متوسطه پوستم سبزس ولی تنها جذابیت چهرم ابروهای خوشحالت و مژه های بلندمه.
    هیکل دخترونه ای ندارم و بدنم برجستگی نداره.قدم بلنده ۱۷۲ هست و وزنم ۵۵.در کل به لاغر می زنم و قیافه خیلی معمولی ای رو دارم که خیلی به دخترا نزدیک نیست.
    *بریم؟
    -بریم!
    -وای شایلین این اهنگا چیه موقع رانندگی گوش می دی؟
    آهنگارو تند تند رد می کرد تا رسید به یه اهنگ که خودم بودمو ضبطش کرده بودم که بعدا بخندم
    دختر همسایه شبای تابستوووون....................
    گاهی میومد روی بوم......
    *شیییلاا بزنش بعدی
    -نچ !
    دختر همسایه شبای تابستون گاهی میومد روی بوم
    هردفه یک گلی پرت میکرد میون خونمون
    یعنی زود بیا روی بوم دلش نمیگرفت اروم
    طی میکردم با چابکی پله ها رو 10 تا یکی
    تا می رسیدم اون بالا قایم میشد میگفت حالا
    صدای قهقه هامون بلند شده بود
    اگه راستی مردی باید دنبالم بگردی اگه راستی مردی
    باید دنبالم بگردی
    بازی قایم موشک حالی داره با یه دختر بانمک حالی داره
    موش موشک اسه برو بازی کردی
    اگه پیداش بکنی خیلی مردی
    دیگه ترکیده بودم از خنده آخ اگه صدامو میشنیدین که چ مدلی خونده بوممم زدم کنار واقعا با اون شرایط نمی شد رانندگی کرد
    خلاصه اخر پیداش میکردم تا میتونستم نگاش میکردم
    میگفت دورت بگردم منم دورش میگشتم
    میگفت دورت بگردم منم دورش میگشتم
    اگه راستی مردی باید دنبالم بگردی
    اگه راستی مردی باید دنبالم بگردی
    دختر همسا یه شبای تابستون گاهی میومد روی بوم
    هردفعه یک گلی پرت میکرد میون خونمون
    یعنی زود بیا روی بوم دلش نمیگرفت اروم
    طی میکردم با چابکیپله ها رو ده تا یکی
    تامیرسیدم اون بالا قایم میشد میگفت حالا
    اگه ر استی مردی باید دنبالم بگردی
    اگه راستی مردی باید دنبالم بگردی
    بازی قایم موشک حالی داه با یه دختر بانمک حالی داره
    موشموشک اسه برو بازی کردی اگهپیداش بکنی خیلی مردی
    خلاصه اخر پیداش میکردم تامیتونستم نگاش میکردم
    میگفت دورتبگردم منم دورش میگشتم
    -وجدانن ناز نفست
    *خخخ چاکریم
    ادامه دارد...
     

    hanieh bala

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/20
    ارسالی ها
    46
    امتیاز واکنش
    733
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    تهران
    پارت ۵
    چشم ابرو مو مژه همه مشکیه مشکیه . چشام نه خیلی درشته نه ریز لبام خیلی عادی و بینیمم متوسطه پوستم سبزس ولی تنها جذابیت چهرم ابروهای خوشحالت و مژه های بلندمه.
    هیکل دخترونه ای ندارم و بدنم برجستگی نداره.قدم بلنده ۱۷۲ هست و وزنم ۵۵.در کل به لاغر می زنم و قیافه خیلی معمولی ای رو دارم که خیلی به دخترا نزدیک نیست.
    *بریم؟
    -بریم!
    -وای شایلین این اهنگا چیه موقع رانندگی گوش می دی؟
    آهنگارو تند تند رد می کرد تا رسید به یه اهنگ که خودم بودمو ضبطش کرده بودم که بعدا بخندم
    دختر همسایه شبای تابستوووون....................
    گاهی میومد روی بوم......
    *شیییلاا بزنش بعدی
    -نچ !
    دختر همسایه شبای تابستون گاهی میومد روی بوم
    هردفه یک گلی پرت میکرد میون خونمون
    یعنی زود بیا روی بوم دلش نمیگرفت اروم
    طی میکردم با چابکی پله ها رو 10 تا یکی
    تا می رسیدم اون بالا قایم میشد میگفت حالا
    صدای قهقه هامون بلند شده بود
    اگه راستی مردی باید دنبالم بگردی اگه راستی مردی
    باید دنبالم بگردی
    بازی قایم موشک حالی داره با یه دختر بانمک حالی داره
    موش موشک اسه برو بازی کردی
    اگه پیداش بکنی خیلی مردی
    دیگه ترکیده بودم از خنده آخ اگه صدامو میشنیدین که چ مدلی خونده بوممم زدم کنار واقعا با اون شرایط نمی شد رانندگی کرد
    خلاصه اخر پیداش میکردم تا میتونستم نگاش میکردم
    میگفت دورت بگردم منم دورش میگشتم
    میگفت دورت بگردم منم دورش میگشتم
    اگه راستی مردی باید دنبالم بگردی
    اگه راستی مردی باید دنبالم بگردی
    دختر همسا یه شبای تابستون گاهی میومد روی بوم
    هردفعه یک گلی پرت میکرد میون خونمون
    یعنی زود بیا روی بوم دلش نمیگرفت اروم
    طی میکردم با چابکیپله ها رو ده تا یکی
    تامیرسیدم اون بالا قایم میشد میگفت حالا
    اگه ر استی مردی باید دنبالم بگردی
    اگه راستی مردی باید دنبالم بگردی
    بازی قایم موشک حالی داه با یه دختر بانمک حالی داره
    موشموشک اسه برو بازی کردی اگهپیداش بکنی خیلی مردی
    خلاصه اخر پیداش میکردم تامیتونستم نگاش میکردم
    میگفت دورتبگردم منم دورش میگشتم
    -وجدانن ناز نفست
    *خخخ چاکریم
    ادامه دارد...●●●
     

    hanieh bala

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/20
    ارسالی ها
    46
    امتیاز واکنش
    733
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    تهران
    پارت۶
    تخته گاز تا خونه ی احسان رفتم .یه خونه ی خیلی بزرگ و شیک ویلایی داشت .راه طویل سنگ ریزه هارو رفتم .اه خو میمیری اینا رو مزاییک کنی ،
    تو دلم به احسان فوش و بد و بیراه می گفتم .و عین مادر بزرگ خدا بیامرزم غر میزدم. "خدا رحمتش کنه"
    خدا رفتگان شمارم بیامرزه وجدان جان!
    -سلام شایلین خوشگله♡.
    *گیریم علیک.خر شدم بگو
    روی کاناپه چرم رو به روی احسان نشستم.
    خدمتکار با ۲تا لیوان شربت تگری اومد و مثلا چون من مهمون بودم اول سینی رو جلو من گرفت و منم در کمال پررویی کلسینی رو گرفتم و جلوی خودم گذاشتم .لیوان اولو در یه حرکت سر کشیدم."نچ نچ"ها چیه وجدان جونیم خو تشنم بود دیگه
    -نترس بابا همش ماله خودته
    *می دونم
    بی مکث لیوان دومو هم برداشتم و تند تند خوردم
    -میگم شایلین خود کشی راه دیگه ایم داره هااا!
    *ولی من میخام از این راه بمیرم مشکلیه دادا؟؟؟
    احسان بیچارم سرشو تکون داد.
    لیوانو روی میز گذاشتم
    *آخیششش جیگرم حال اومداا. خو شوروع کن بینیم چ ماموریتی برام داری؟
    -اوم ببین شایلی تو این چند سال کارو دوستی خیلی بهت اعتماد کردمو می دونم دختر با عرضه ای هستی.
    *اون ک آره
    -ولی از دست یه دختر شاید بر نیاد اول کارو سبک سنگین کن ببین اگه می تونی اوکیو بده .
    تو دلم گفتم حالا که حرف حرف ناتوانی دخترا شد هر چیم ک بود باید قبول کنم!
    *طفره نرو .
    بعدم عین این آدمای با کلاس گفتم
    *برو سر اصل مطلب
    -اووم... باشه خب.. تو باید تو این ماموریت بری لندن
    *این که عالیه پسر
    -بابا دو دقه ساکت بشین بزار حرفم کامل شه اه
    *آها خو بگو
    -مشکل لندن نیس که تو..چیزه.تو باید...چجوری بگم ببین تو باید یه نفرو بکشی!
    *چییییییی؟چرا چرتو پرت میگی؟
    -شایلین جان ارزششو داره
    *هر کار خلافی تا الان انجام داده بودم جز این که اونم ب لطف توو....
    -شایلین تو باید بری خونه ی یه نفر به عنوان پرستار بچه بعد اون زنرو بکشی یه ماه بیشتر وقت نمیبره
    *ولی آخهه...
    -آخه نداره
    با ناله گفتم *من نمی توونممم
    -می تونی من می دونم شایلین دختری نیست که کم بیاره.
    *راستی اون زنه منو برا چیشه خو ؟یه پرستار همون جا بگیره.
    -اون میخاد پرستار یه آدم ایرانی باشه چون خودشم ایرانیه. در ضمن تو باید جوری وانمود کنی که چند سالیه اونجا زندگی می کنی
    *آهاا
    *به خدا خسته شدم احسان دیگه کشش ندارم .از صبح که بیدار میشم فکر می کنم امروز قراره کیو بدبخت کنم .همش حسرت ی روز خوب تو دلم میمونه.یه نگاه به زندگیه هانیه و کیمیا بنداز .ببین چه راحت زندگی می کنن .اونا الان تو لندن دکترن ولی من چی میخام برم لندن آدم بکشم .
    -شایلین عزیزم چرا اینجوری میکنی آخه ؟زود قضاوت نکن خودت که می دونی منو اونا هرسه تامون تو ی دانشگاه بودیم اونا هیچ تفریحی نداشتن فقط درسو درسو درس.ولی حالا من چی همش خلاف می کردم اونجا بود که فهمیدم درس به درد من نمی خوره و بای بچسبم به کاراونا خیلی سختی کشیدن .الکی به این پستو مقام نرسیدن
    *می دونی چقدر درامد دارن و چقدر معروفن؟
    -آره همه اینارو می دونم ولی تو زندگیه خودتو بکن،دیگه بهش فکر نکن باشه؟
    یه لحظه حقو به احسان دادم آره هانیه و کیمیا دکتر ا داشتن ولی من دیپلممو به زور گرفتم.
    *باشه.
    -عزیز برو فکراتو بکن آخر هفته خبرشو بهم بده
    آروم جوری که فقط خودم بشنوم گفتم *اوهوم
    کیفمو رو شونم انداختم و با یه خدا فظی کوشولو رفتم سوار تویوتای نانازم شدم.
    ادامه دارد....
     

    hanieh bala

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/20
    ارسالی ها
    46
    امتیاز واکنش
    733
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    تهران
    پارت۷
    "یعنی چی آخه ؟شایلین تو انقدر پست شدی که به خاطر پول یه نفرو بکشی؟"
    من ...من چیزه خوب
    نه برای اولین بار جلوی وجدان کم آورده بودم.
    اصلا به تو چه وجدان عزیزمم؟ها نه من می گم به تو چه ربطی داره؟دخالت نکن تو کار من .
    "بی لیاقت اصن باهات قهرم!"
    به درک اسفلسافلین
    ✌✌✌
    داشتم تو اتاق ساب وی بازی می کردم "خاک تو سرت با این سنت خجالت نمی کشی؟"
    عه عه تو که قهر بودی !
    "خو طاقت نیاوردم "
    قبول کن که عاشقم شدی
    "اینو باش!"
    ینی تو ام عاشقم نشدی ؟
    "نچ آخه کی عاشق توعه گودزیلا میشه؟!"
    اوووم راس میگیاا
    "شایلین؟"
    جانم!
    "حالا جدی میریم لندن؟"
    آره...مگه تو ام قراره بیای؟
    "من با تو جهنمم میام" .
    اهههههههه بفرما انقدر حرف زدی آخر باختم.دلم میخاد خرخرتو بجوام.برووو بخاب وجدان
    "باش ما رفتیم!"
    ب سلامت.
    یهو در اتاق باز شد .به جان همین وجدان عزیز دو متر پریدم هوا
    *هووووششششش مگه سر آوردی؟
    -شایلین بدو بیااااا
    *چی ...چی شده بگو من طاقتشو دارم
    -بیا ببین تلوزیونو
    عین خر "بی ادب!"خودمو به TVرسوندم
    بااااااع خسته نباشی زندگی این که کیمیای خودمونههه مار از پونه بدش میاد در لونش سبز میشه"این الان چ ربطی داشت؟!"ب تو چ
    تو شبکه ی(....)داشتن پخشش میکردن.حرصم گرفته بود با تنفر زل زدم ب تی وی بدون توجه به حرفایی که کیمیا می زد به چشمایقهوه ای سوختش نگاه کردم.
    مجریه هی زرت زرت داشت ازش تعریف می کرد و اونم خر کیففف..مجری :_خانوم دکتر رمز موفقیت شما چی بوده ؟
    کیمیای گودزیلا:-اوووم رمز موفقیتم در درجه ی اول پشتکارم بوده که توی هیچ شرایطی تسلیم نشدمو ادامه دادم و دوم هم دوست خیلی خوبم هانیه!
    مجری:-منظورتون خانوم دکتر محمدیه دیگه؟
    کیمی با ی ژست خاص
    :-بله درسته
    دیگه خونم جوش اومده بود"ی نفس عمیق بکششش"خفه شو میزنم پسه کلتااا
    "خشن!"-
    کنترلو از دست شیلا کشیدم و تی ویو خاموش کردم
    -عهههههههه شایلین داشتم نگا می کردماااا
    باحرص گفتم *به درککک
    با قدمای بلند خودمو به اناق رسوندم ک حاضر شم برم پیش احسان .تصمیممو گرفته بودم.۲ میلیارد پول کمی نبود.من ک تا گردن تو کثافت رفتمم اینم روش.بالا تر از سیاهی رنگی نیس[/COLOR][/SIZE]
    ادامه دارد....
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    hanieh bala

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/20
    ارسالی ها
    46
    امتیاز واکنش
    733
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    تهران
    پارت۹
    یه مانتوی اسپرت سورمه ای با جین همرنگش از این مدل پاره پوره ها انقده دوسس دارممم با یه شال سفید سورمه تنیدم.و کیف کوچولوی اسپرت سفیدمو برداشتم و طبق معمول بدون هیچ آرایشی رفتم از در بیرون کتونیای سفیدمو پا کردم.سوار آسانسور شدم
    وجدانی عشقم کجایی تو دلم برات تنگیده
    "بمیر"
    مرسی واقعاا

    (پارکینگگگ)
    سوار جیگرم شدمو پیش به سوی سعادت آباد(خونه احسان)
    یه آهنگ دوپس دوپس تکنو گذاشتمو الکی الکی با هاش تکون تکون خوردم .
    اه تف تو این شانس چ وقت چراغ قرمزه.محکم ترمز کردم که صدای باهالی داد.
    یه پسر گودزیلای باحال سوار پورشه گفت:رانندگیتو عشقههه خاننووووم.
    *به کوری جفت چشات
    -پایه ای تا چراغ قرمز بعدی کورس؟
    *یسسسس
    با سبز شدن چراغ پامو رو گاز گذاشتمووو ویژژژژ.
    هی لایی میکشیدیم .سرعتم رو ۱۶۰ بود صدای آهنگو زیاد کردمو بیشتر گاز دادم
    نزدیک چراغ بودیم که من جوگیر شدمو سرعت گرفتمو ازش جلو زدم و یوووووهوووووووو بردمم.حاجی همیشه برای رانندگی تشویقم میکرد و از ۱۷ سالگی رانندگیو حرفه بلد بودم.
    -ایول وجدانن دس فرمونت حرف نداره.پرفکت
    منم خر کیف تو چیزم عروسی بود که بردم"خیلی بی ادبی شایلین "وا خو تو دلم عروسی بود
    "آرهههه من پشت گوشام مخملیه"
    یه گوشه نگه داشتیم پسره گفت -می تونم شمارتو داشته باشم؟
    داشت پررو میشد
    اخم غلیظی کردمو خواستم گاز بدم برم که گفت
    -نه نه اشتبا فکر نکن بعد دست چپشو از پنجره بیرون آورد که حلقشو ببینم
    و گفت من نامزد دارم .دوستای معمولی باشیم قبوله؟
    *اوووهوم
    شماره هامونو رد و بدل کردیم
    به نظر آدم خوبی میومد همسنم بود.چشای سبزی داشت و پوستش برنزه بود .موهای لخـ*ـتی داش که با ژل حالتشون داده بود
    و هیکل ورزیده ایم داشت
    -اسمت چیه ؟
    *شایلین ۳۰ سالمه
    -منم سیا وشم بهم میگن سیا.۳۲سالمه
    *اوهوم خوشبختم
    -بعله همه با من خوشبختن
    *خیلی رو داری
    -می دونم
    *خو من باید برم دیگه
    -خوشال شدم بای
    *خدافسسسس
    ادامه دارد...
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا