- عضویت
- 2014/03/20
- ارسالی ها
- 222
- امتیاز واکنش
- 595
- امتیاز
- 266
پست نهم زمستان مالیخولیایی 3
مرکز اطلاع رسانی دانش آموزان و کنکور رو نوشتم . میترسیدم که ادرس اینترنتیشون رو فراموش کنم .
پایگاه اینترنتی گروه شیمی ، وبسایت آماده سازی و نظارت بر چاپ و توزیع کتاب های درسی ، آدرس سایت رادیو بی بی سی فارسی ، سایت سلامت ایران ، چن تا سایت پزشکی .....
بعد از این ها به لیست خریدام میرسم .
_باتری 2 عدد ، بیسکوییت 500 تومنی ، فندک ، صابون جیبی ، چسب مایع .
هیچ کدوم از این اقلام تیک نخوردن .
دوباره لیست سایت ها :
سایت شورای عالی انقلاب فرهنگی ، سایت تاریخی ، سایت مناقصه گزاری الکترونیکی ، و چند تا سایت دیگه ....
لیست بعدی مربوط به سایت های بازی آنلاینه . دیگه هیچ کدوم از این سایت ها رو به یاد نمیارم .
دفترچه رو چند صفحه جلو میزنم . کم کم دارم متوجه میشم نفرتم از فضای مجازی از کجا آب میخوره .
آخر دفترچه لیست کلمات انگلیسی ای رو میبینم که حفظ میکردم . همیشه توی زبان انگلیسی ضعیف بودم و هستم . با این که هر روز سعی میکنم کمی مطالعه داشته باشم با این حال.....
برای پیدا کردن اطلاعات بیشتر درباره ی مالیخولیا اول به سراغ مترجم گوگل میرم .
مالیخولیا
Melancholy
مالیخولیا
Melancholy :
سودا ، مالیخولیا ، سودازدگی ، نژندی
Melancholia :
مالیخولیا ، افسردگی ، دلتنگی ، سودا ، گرفتگی
Hypochondria:
مالیخولیا ، حالت افسردگی ، سودا ، مراق
Hyp:
مالیخولیا ، سودا
Hypo :
تزریق زیر جلدی ، سوزن تزریق زیر جلدی ، هیپوسولفیت سدیم ، عامل محرک مالیخولیا
شاید من نتونم کتابایی که به زبان انگلیسی درباره ی مالیخولیا نوشته شده رو بخونم اما میتونم نقاشی هاشون رو ببینم . پس من خیلی خوشبختم .
وقتی که این جمله رو سرچ میکنم : how to draw melancholy?
اولین چیزی که توجه مو جلب میکنه نقاشی ای از ادوارد مونشه .
من چیزی درباره ی نقاشی نمیدونم . نمیتونم مطلبی به زبان فارسی درباره ی نقاشی پیدا کنم . نمیتونم مقاله هایی که به زبان انگلیسیه رو بخونم . مطمئنا زبان، مرز بین نقاش ها نیست . اینو خوب درک میکنم . میتونم از نقاشی یه کپی بکشم تا بتونم درکش کنم . رنگ ها ، خطوط و احساسی که موقع کشیدن این نقاشی بهم دست میده میتونه منو به احساسات نقاش اصلی نزدیک کنه .
.
.
.
برق قطع میشه . حس بدی بهم دست میده . صدای آلبوم راک قدیمی ای توی گوشمه . حس میکنم قلبم به آرومی خرد میشه و شیشه هاش توی تاریکی روی زمین میریزه . دوست دارم شامی که خوردم رو بالا بیارم . دوست دارم گوشمو از همه ی صداهایی که توی شهر شنیدم بشورم .
مرکز اطلاع رسانی دانش آموزان و کنکور رو نوشتم . میترسیدم که ادرس اینترنتیشون رو فراموش کنم .
پایگاه اینترنتی گروه شیمی ، وبسایت آماده سازی و نظارت بر چاپ و توزیع کتاب های درسی ، آدرس سایت رادیو بی بی سی فارسی ، سایت سلامت ایران ، چن تا سایت پزشکی .....
بعد از این ها به لیست خریدام میرسم .
_باتری 2 عدد ، بیسکوییت 500 تومنی ، فندک ، صابون جیبی ، چسب مایع .
هیچ کدوم از این اقلام تیک نخوردن .
دوباره لیست سایت ها :
سایت شورای عالی انقلاب فرهنگی ، سایت تاریخی ، سایت مناقصه گزاری الکترونیکی ، و چند تا سایت دیگه ....
لیست بعدی مربوط به سایت های بازی آنلاینه . دیگه هیچ کدوم از این سایت ها رو به یاد نمیارم .
دفترچه رو چند صفحه جلو میزنم . کم کم دارم متوجه میشم نفرتم از فضای مجازی از کجا آب میخوره .
آخر دفترچه لیست کلمات انگلیسی ای رو میبینم که حفظ میکردم . همیشه توی زبان انگلیسی ضعیف بودم و هستم . با این که هر روز سعی میکنم کمی مطالعه داشته باشم با این حال.....
برای پیدا کردن اطلاعات بیشتر درباره ی مالیخولیا اول به سراغ مترجم گوگل میرم .
مالیخولیا
Melancholy
مالیخولیا
Melancholy :
سودا ، مالیخولیا ، سودازدگی ، نژندی
Melancholia :
مالیخولیا ، افسردگی ، دلتنگی ، سودا ، گرفتگی
Hypochondria:
مالیخولیا ، حالت افسردگی ، سودا ، مراق
Hyp:
مالیخولیا ، سودا
Hypo :
تزریق زیر جلدی ، سوزن تزریق زیر جلدی ، هیپوسولفیت سدیم ، عامل محرک مالیخولیا
شاید من نتونم کتابایی که به زبان انگلیسی درباره ی مالیخولیا نوشته شده رو بخونم اما میتونم نقاشی هاشون رو ببینم . پس من خیلی خوشبختم .
وقتی که این جمله رو سرچ میکنم : how to draw melancholy?
اولین چیزی که توجه مو جلب میکنه نقاشی ای از ادوارد مونشه .
من چیزی درباره ی نقاشی نمیدونم . نمیتونم مطلبی به زبان فارسی درباره ی نقاشی پیدا کنم . نمیتونم مقاله هایی که به زبان انگلیسیه رو بخونم . مطمئنا زبان، مرز بین نقاش ها نیست . اینو خوب درک میکنم . میتونم از نقاشی یه کپی بکشم تا بتونم درکش کنم . رنگ ها ، خطوط و احساسی که موقع کشیدن این نقاشی بهم دست میده میتونه منو به احساسات نقاش اصلی نزدیک کنه .
.
.
.
برق قطع میشه . حس بدی بهم دست میده . صدای آلبوم راک قدیمی ای توی گوشمه . حس میکنم قلبم به آرومی خرد میشه و شیشه هاش توی تاریکی روی زمین میریزه . دوست دارم شامی که خوردم رو بالا بیارم . دوست دارم گوشمو از همه ی صداهایی که توی شهر شنیدم بشورم .
دانلود رمان و کتاب های جدید