متین: نمیدونم چجوری شروع کنم! سودا ازم ناراحتی؟
بی حرف نگاهش کردم.
متین: سودا ما میتونیم دوستای خوبی باشیم.
+فقط دلیلت رو بگو.
کمی ل*ب*هاش رو جویید. اما بعدش رک و پوست کنده حرفهای دلش رو زد. همه ی حرفاش رو.
-جرقش از روزی زده شد که خبر دادن آزمون میدی. دوست نداشتم زنم کار کنه تو اما مخفی کردی. کم کم حسم بهت عجیب شد. یکمسرد شد. تو این بینابین فاطمه زنگ میزد و نامه میداد. محمد که نامه هاش رو میخوند یه عالمه حس قشنگ مینشست تو دلم. نوشته هاش لطیف بود و پر ازحس. زنگ میزد. صداش دلنشین بود. انگار تا قبل از اون صداش رو نشنیده بودم.
+همونطور که به من گفتی تو کافی شاپ انگار قبل از دانشگاهم ندیده بودیم؟
کمی لپهاش سرخ شد، اما ادامه حرفهاش رو زد.
- مدام قربون صدقه داداشش میرفت. شیوا هیچوقت واسه من اینکار رو نکرده بود.
+من تاوان کم کاری های خواهرت رو دادم؟
جوابم رو نداد.
-گفتم این داداشِشه اینقدر محبت میکنه، واسه شوهرش چه میکنه؟ اینقدر این افکار تو ذهنم جولون داد که حس کردم از راه دور عاشقش شدم. سودا من از تو فقط خوشم میومد، بانمک و دوستداشتنی بودی اما فاطمه عطر زندگی داشت. ما مردا تا آخر عمر بچه ایم. محبت و زندگی آروم میخوایم. حس این قضیه عاشقم کرد.
و سکوت کرد.
بی حرف نگاهش کردم.
متین: سودا ما میتونیم دوستای خوبی باشیم.
+فقط دلیلت رو بگو.
کمی ل*ب*هاش رو جویید. اما بعدش رک و پوست کنده حرفهای دلش رو زد. همه ی حرفاش رو.
-جرقش از روزی زده شد که خبر دادن آزمون میدی. دوست نداشتم زنم کار کنه تو اما مخفی کردی. کم کم حسم بهت عجیب شد. یکمسرد شد. تو این بینابین فاطمه زنگ میزد و نامه میداد. محمد که نامه هاش رو میخوند یه عالمه حس قشنگ مینشست تو دلم. نوشته هاش لطیف بود و پر ازحس. زنگ میزد. صداش دلنشین بود. انگار تا قبل از اون صداش رو نشنیده بودم.
+همونطور که به من گفتی تو کافی شاپ انگار قبل از دانشگاهم ندیده بودیم؟
کمی لپهاش سرخ شد، اما ادامه حرفهاش رو زد.
- مدام قربون صدقه داداشش میرفت. شیوا هیچوقت واسه من اینکار رو نکرده بود.
+من تاوان کم کاری های خواهرت رو دادم؟
جوابم رو نداد.
-گفتم این داداشِشه اینقدر محبت میکنه، واسه شوهرش چه میکنه؟ اینقدر این افکار تو ذهنم جولون داد که حس کردم از راه دور عاشقش شدم. سودا من از تو فقط خوشم میومد، بانمک و دوستداشتنی بودی اما فاطمه عطر زندگی داشت. ما مردا تا آخر عمر بچه ایم. محبت و زندگی آروم میخوایم. حس این قضیه عاشقم کرد.
و سکوت کرد.