- عضویت
- 2015/04/15
- ارسالی ها
- 86,552
- امتیاز واکنش
- 46,640
- امتیاز
- 1,242
اون روزا خوب یادمه
یه روزی بابام اومد
مادرمو کتک زدش
بعدشم فرشامونو برد و فروخت
مادرم گریه می کرد
من میخواستم بابامو نفله کنم
من هنوز بچه بودم
خبر نداشتم که باید
یه نفر پیدا می شد "فقر" و می زد
یه روزی بابام اومد
مادرمو کتک زدش
بعدشم فرشامونو برد و فروخت
مادرم گریه می کرد
من میخواستم بابامو نفله کنم
من هنوز بچه بودم
خبر نداشتم که باید
یه نفر پیدا می شد "فقر" و می زد
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------