شعر اشعار رویا زرین

  • شروع کننده موضوع Diba
  • بازدیدها 1,593
  • پاسخ ها 88
  • تاریخ شروع

Diba

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/15
ارسالی ها
86,552
امتیاز واکنش
46,640
امتیاز
1,242
زاده که می شوم
هر بار گریسته ام از خاطره ای تلخ
دقیق یادم نیست
کدام دفعه ؟ کجا ؟ کی ؟ چرا ؟ چگونه ؟
نفس تنگ
شد و
گهواره تنگ تر از گل آلودی گودالی
که دانه نشا می کنند
گاهی با سوراخی در جمجمه و گاهی
از سوزش براده های نفرتی در چشم های دریده
آن قدر گریسته ام که نعره های ضعفم را
پیچانده در پیچ پیچ روده هایم و
تکه های ترد استخوانم را
کنار تراخم
چشم هایم
سپرده اند به خام
خدا کند این بار
زاده که می شوم
بوی سقف و کتاب سوخته نیاید

----------------
 
  • پیشنهادات
  • Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    ملتهب در می گشایم
    نوازش آفرینش می رسد
    نرم نرمک بر گونه می وزد
    از خود می روم و
    از تنفس عشق
    رویینه باز می گردم

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    ر چشم اندازت پرنده ای است
    در گلویش آوازی
    و در آوازش آرزوهایی است
    برای تو
    در دستت سنگی ست
    در سنگ
    دشنامی و
    در دشنام دشنه ای و
    در من
    پرنده ای
    که جان می کند

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    چرا جواب نامه های قصیده ام
    سپید می رسند ؟
    می توانستی تکه ای تبسم مسیحایی
    روی کاغذت بچسبانی
    می توانستی لااقل
    بهانه بنویسی
    ببین عزیز ترینم
    به هر حال بازی تمام شده دیگر
    حالا تو در محاصره ی رؤیاهای منی
    می توانی از پشت خاکریز خط مقدم
    بلند شوی و دست سوگند روی سـ*ـینه بگذاری
    و پرچمی سپید روی خاک بکاری
    و هفت بار بگویی
    من قول می دهم
    تمام خطوط
    مرزی جغرافیای ذهنم را
    با هفت آب بشویم

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    سلامی رد و بدل می کنیم و دستی
    با ترس و تحسین و احترام
    بلکه گرمای استخوان نسلی سوخته
    ببالد از آوند شیره های خام
    تا به گل نشستن گونه های گیاهی ام
    و بعد هم که راه می رویم
    با احتیاط و با حفظ فاصله
    هی
    آن بار هم که به این جای قصه رسیدیم
    کسی از روبه رو
    دل به شک از بوی حرفهای ساده مان گذشت
    و گوش کوچه از گوشه های تلخ برزخی پر شد

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    عزیزترینم
    چه کرده ام ؟ که در چنته ی مردی که می گذشت
    چیزی نبود
    جز چند نامه ی اداری کوتاه و
    چند نشانی بی نام
    چه
    کرده ام ؟
    جز اینکه به آفتاب گفته بودم که
    خیره نمانی
    حالا حتما به هر طرف که نگاه می کنی
    از رنگ های آشنا خبری نیست
    گوش می کنی ؟ در می زنند
    حدس می زنی صدای پای که باشد
    شاید ارزان فروش ترین گدای محله است
    که چوب حراج می زند
    دعای معتبرش را
    شاید ، نه
    نامه رسانی ست
    با عکس تازه ای از تو
    آه
    خدای من

    --------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    آبی زمین را گم کرده ام
    ای ماه
    مساحت زیبایی ات
    مرا به عمق تجربه ای سیاه کشانده است
    حالا بگو
    ای ماه
    راه
    زمین
    از کدام سوی این شب سرد است ؟

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    ساعت : یک دقیقه ی بامداد
    کسی هلم داد و
    بند ناف مرا برید و
    گره زد به روشنایی مهتاب
    دلم گرفته بود و
    اولین ترانه
    بوی شور گریه را می داد

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    بالا می آیند
    چهره های ناشناس
    از هیجان پله هایی که دستبه دست
    مرا به تو می رسانند
    تو نیستی
    در جستجوی
    رنگین کمان میثاقی
    از خویش رفته ای
    چشم های جوینده بالا آمده اند
    و حالا
    در می زنند
    هان
    پنهان کن اسناد خویشی مان را
    دستپاچگی ات را در جیب
    ریشه های در هم تنیده مان را در کشوی میز
    و رنگین کمان مان را
    در دود کلماتی که رها شده اند
    نه
    چیزی دستگیر کسی نخواهد شد

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    جهنم بیداری ام ای کاش
    خوابی بود
    و تو آرام آرام
    بیدارم می کردی و می گفتی
    رؤیا رؤیا
    تمام آبهای روان
    ارزانی آتشت
    قطره ای بنوش
    بیدارم نمی کنی ؟
    آب
    دیگر هزار پا گذشته از سر خوابم

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا