گل کار
آجرصبر بر آجررنج می نهد
تا سرو دیواری صدیق بیافریند
گوئی قلب زرد پاییز بر خا ک سبز می شود
دیوار امنیت زرد جهان
روز ها گل کاربر پنجه های روزش می شکفد
تا هاله ی نجیب خورشید به غروبی خاکستری فرو شود
آنها سه نفرند
سه دوست
سه عصاره زحمت
در خلق حجم سبز لطیف صمیمیت
در خلوت بی ادعای زمین عشق هزاران تو
تا لقمه ای برگ سبز نان و رود خانه ای شرف هر شب به خانه برند
مسیر آشنائی آبی استاد در قلبم موج بر می دارد
درحصار درد مستاجری پرسه می زند
یک بچه دارد
همسرش خانه دار است
با اینهمه عاشق کار و آب وآفتاب
زنده ی تلاطم بی فریب جوانی
امیدوار پرده های روز
مانند همه ی انسان های مومن شب را عاشقانه در صبح جریان می یابد
واز همه ی دنیا چیزی بیشتر از قیمت واقعی گل کار نمی خواهد
نانی و سرپناهی
این همه ی محتوای درنگش را در دنیا آبیاری می کند
به آنا نی که در مرداب های نیرنگ مغرورند بگو
خدا در متن آواز هر کاری است
خواه نیک
خواه بد
تا سرو دیواری صدیق بیافریند
گوئی قلب زرد پاییز بر خا ک سبز می شود
دیوار امنیت زرد جهان
روز ها گل کاربر پنجه های روزش می شکفد
تا هاله ی نجیب خورشید به غروبی خاکستری فرو شود
آنها سه نفرند
سه دوست
سه عصاره زحمت
در خلق حجم سبز لطیف صمیمیت
در خلوت بی ادعای زمین عشق هزاران تو
تا لقمه ای برگ سبز نان و رود خانه ای شرف هر شب به خانه برند
مسیر آشنائی آبی استاد در قلبم موج بر می دارد
درحصار درد مستاجری پرسه می زند
یک بچه دارد
همسرش خانه دار است
با اینهمه عاشق کار و آب وآفتاب
زنده ی تلاطم بی فریب جوانی
امیدوار پرده های روز
مانند همه ی انسان های مومن شب را عاشقانه در صبح جریان می یابد
واز همه ی دنیا چیزی بیشتر از قیمت واقعی گل کار نمی خواهد
نانی و سرپناهی
این همه ی محتوای درنگش را در دنیا آبیاری می کند
به آنا نی که در مرداب های نیرنگ مغرورند بگو
خدا در متن آواز هر کاری است
خواه نیک
خواه بد