شعر اشعار قیصر امین پور

  • شروع کننده موضوع my dream
  • بازدیدها 5,339
  • پاسخ ها 284
  • تاریخ شروع

I.MehrDãd

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/31
ارسالی ها
13,289
امتیاز واکنش
163,097
امتیاز
1,321
سن
21
محل سکونت
جـَهَنَم
موجیم و وصل ما از خود بریدن است

ساحل بهانه ای است رفتن رسیدن است

تا شعله در سریم پروانه اخگریم

شمعیم و اشک ما در خود چکیدن است

ما مرغ بی پریم از فوج دیگریم

پرواز بال ما در خون تپیدن است

پر می کشیم و بال بر پرده ی خیال

اعجاز ذوق ما در پر کشیدن است

ما هیچ نیستیم جز سایه ای ز خویش

آیین آینه خود را ندیدن است

گفتی مرا بخوان خواندیم و خامشی

پاسخ همین تو را تنها شنیدن است

بی درد و بی غم است چیدن رسیده را

خامیم و درد ما از کال چیدن است
 
  • پیشنهادات
  • I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    تیغ مردان خورشید در مشت

    کورسوی شب تیره را کشت

    یک زبان زندگی یک زبان مرگ

    ذوالفقاری سخنگوی در مشت

    قومی از زخم و خون نسل در نسل

    از تبار جنون پشت در پشت

    سوزشان:آتش طور موسی

    داغشان:مهر محراب زردشت

    کوله بر پشت و سجاده در پیش

    جاده در پیش رو جاده در پشت

    مهر پایان مرداب در دست

    حکم آغاز طوفان در انگشت
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    ببین از چشمه می جوشد ترانه

    ز گلها می کشد آتش زبانه

    کبوتر می وزد بر روی هربام

    پرستو می چکد از سقف خانه
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    مبادا آسمان بی بال و بی پر

    مبادا در زمین دیوار بی در

    مبادا هیچ سقفی بی پرستو

    مبادا هیچ بامی بی کبوتر
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    خوشا هر باغ را بارانی از سبز

    خوشا هر دشت را دامانی از سبز

    برای هر دریچه سهمی از نور

    لب هر پنجره گلدانی از سبز
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    خوشا چون سروها استادنی سبز

    خوشا چون برگها افتادنی سبز

    خوشا چون گلی به فصلی سرخ مردن

    خوشا در فصل دیگر زادنی سبز
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    ماییم وزدرد و داغ گفتن با تو

    داغیم زگفتن و شنفتن با تو

    تنها به اشاره ی تو سبز است بهار

    باغیم و اجازه ی شکفتن با تو
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    اودانها شرشر باران بی صبری است

    آسمان بی حوصله حجم هوا ابری است

    کفشهایی منتظر در چارچوب در

    کوله باری مختصر لبریز بی صبری است

    پشت شیشه می تپد پیشانی یک مرد

    در تب دردی که مثل زندگی جبری است

    وسرانگشتی به روی شیشه های مات

    بار دیگر می نویسد:(خانه ام ابری است)
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    چشمها پرسش بی پاسخ حیرانی ها

    دستها تشنه ی تقسیم فراوانی ها

    با گل زخم سر راه تو آذین بستیم

    داغهای دل ما جای چراغانیها

    حالیا دست کریم تو برای دل ما

    سر پناهی است در این بی سروسامانی ها

    وقت آن شد که به گل حکم شکفتن بدهی

    ای سر انگشت تو آغاز گل افشانیها

    فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید

    فصل تقسیم غزلها و غزلخوانیها

    سایه ی امن کسای تو مرا بر سر بس

    تا پناهم دهد از وحشت عریانیها

    چشم تو لایحه ی روشن آغاز بهار

    طرح لبخند تو پایان پریشانی ها
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    آهنگ شعرهایت تیره

    ورنگشان

    تلخ است؟

    وقتی که بره ای

    آرام و سر به زیر

    با پای خود به مسلخ تقدیر ناگزیر

    نزدیک می شود

    زنگوله اش چه آهنگی دارد؟
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا