شعر اشعار ویژه شهدا و دفاع مقدس !

Diba

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/15
ارسالی ها
86,552
امتیاز واکنش
46,640
امتیاز
1,242
شهید گمنام>>>>

ای فاتح خوبیها گمنام تویی یامن؟
شوریده دل شیدا گمنام تویی یامن؟
برگشتی ازآغوش خاموش بیابانها
کردی به دل ما جا گمنام تویی یا من؟
یک کوه صلابت بود ، تابوت تو بردوشم
هم وزن شقایقها گمنام تویی یا من؟
درعاشقی ومستی صد گونه خطر کردی
دریا دل بی پروا گمنام تویی یامن؟
من درقفس خویشم ، درفکرپس وپیشم
تا فارغی ازاینها گمنام تویی یامن؟
من همنفس درد و اندیشه بیمارم
تو هم سخن زهرا گمنام تویی یامن؟
از آبروی نامت برمحو گناهنم
شد روزنه ای پیدا گمنام تویی یامن ؟
 
  • پیشنهادات
  • Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    پشت سرت آب می ریزم
    کلمات پس و پیش شده ،به دنبال تو را
    از میان کوچه بر می دارم
    و شمع روشن می کنم قلم تازه ام را برای تو به دل میزنم
    و تو گرم تر از جنوب به راه می افتی...

    ای خاک! هنوز هم به دنبال پلاک گم شده ای هستم ،هراسان به هر کوی می دوم، تو آن را ندیده ای؟!
    هنوز هم به دنبال روزهایی می گردم که نمی دانم کجایند، به دنبال شقایق ها در صفحه ی تاریک امروز.
    و می دانم هنوز قلم به یاد تو می نویسد و با خط خوشش نام تو را می سراید.
    ای خاک بازگو کدام دستها را بلعیدی یا کدام قصه ها را در خود جای دادی؟
    ای خاک تو چه دیدی که از خجالت سرخ شدی؟
    ای خاک دسته گلی از جنس نور به تو می سپارم .
    ای خاک فراموش نکن تو فراموش ناشدنی ترین واژه را در خود جای دادی ..
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    علی جان...
    تو نشان دادی که هنوز مردانی هستند که غیرت و جوانمردی در آن ها زنده است...
    و منافق رگ غیرتت را نشانه گرفته بود
    ولی با این کار غیرت دیگران را زنده کرد
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    [FONT=&quot]گروه تفحص

    [FONT=&quot]سفر كرده‏ ام تا بجويم سرت را[/FONT]

    [FONT=&quot]و شايد در اين خاكها پيكرت را[/FONT]

    [FONT=&quot]من اينجايم اى آشناى برادر[/FONT]

    [FONT=&quot]همان جا كه دادى به من دفترت را[/FONT]

    [FONT=&quot]همان جا كه با اشك و اندوه خواندى‏[/FONT]

    [FONT=&quot]برايم غزلواره‏ى آخرت را[/FONT]

    [FONT=&quot]كجايى كه چندى است نشنيده‏ ام من‏[/FONT]

    [FONT=&quot]دعاهاى پر سوز و درد آورت را[/FONT]

    [FONT=&quot]همين تپه را بايد آيا بكاوم‏[/FONT]

    [FONT=&quot]كه پيدا كنم نيمه‏ ى ديگرم را[/FONT]

    [FONT=&quot]تفنگت، پلاكت همين جاست اما[/FONT]

    [FONT=&quot]نديديم تسبيح و انگشترت را[/FONT]

    [FONT=&quot]تو را زنده زنده مگر دفن كردند[/FONT]

    [FONT=&quot]كه بستند دستان و پا و سرت را[/FONT]

    [FONT=&quot]پس از اين من اى كاش هرگز نبينم‏[/FONT]

    [FONT=&quot]نگاه به درمانده مادرت را[/FONT]
    [/FONT]
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242

    [FONT=&quot]گنجشك بى‏ پناه


    [FONT=&quot]براى شهيد چمران كه در غروبى سرخ به ديدار دوست شتافت[/FONT]

    [FONT=&quot].........[/FONT]


    [FONT=&quot] مردى، اسير ماند در اين فصل زرد و سرخ[/FONT]

    [FONT=&quot]شعرى غريب خواند، در اين فصل زرد و سرخ[/FONT]

    [FONT=&quot]افسوس، با تمام تپش‏هاى عاطفه[/FONT]

    [FONT=&quot]غم، ريشه ‏ها دواند در اين فصل زرد و سرخ[/FONT]

    [FONT=&quot]يك روز، شكوه كرد، به پا خاست ، زخم خورد[/FONT]

    [FONT=&quot]از سينه خون فشاند در اين فصل زرد و سرخ[/FONT]

    [FONT=&quot]گنجشك بى‏ پناه دلش را تگرگ اشك[/FONT]

    [FONT=&quot]از شاخه ‏ها پراند در اين فصل زرد و سرخ[/FONT]

    [FONT=&quot]آن مرد ، تا سكوت عميق غروب رفت[/FONT]

    [FONT=&quot]ديگر كسى نماند ، در اين فصل زرد و سرخ[/FONT]

    [FONT=&quot]آرى، غروب ، واژه‏ى داغ گلوله را[/FONT]

    [FONT=&quot]بر قلب او نشاند در اين فصل زرد و سرخ[/FONT]
    [/FONT]
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    سنگر افروز

    [FONT=&quot]سنگر افروز بسيج و پاسداران


    .....
    [FONT=&quot]شب چراغ خلوت شب زنده‏دارانم چو شمع[/FONT]

    [FONT=&quot]وز شباويزان و از اختر شمارانم چو شمع[/FONT]

    [FONT=&quot]هر كه بختش يار ، پيش پاى خود بيند مرا[/FONT]

    [FONT=&quot]اخترى در اختيار بختيارانم چو شمع[/FONT]

    [FONT=&quot]هم چراغ محفل چادرنشينانم ، چو ماه[/FONT]

    [FONT=&quot]هم نشان منزل محمل سوارانم چو شمع[/FONT]

    [FONT=&quot]مرهم زخم و گزند خارزارانم چو گل[/FONT]

    [FONT=&quot]محرم راز درون رازدارانم چو شمع[/FONT]

    [FONT=&quot]گوهر اشكم به دامن ، چون عروس بى‏ جهيز[/FONT]

    [FONT=&quot]با فقيران هر شب از گوهر نثارانم چو شمع[/FONT]

    [FONT=&quot]آرزوها سوخته ، پروانه وارم پيش پا[/FONT]

    [FONT=&quot]من به اشك آهشان از سوگوارانم چو شمع[/FONT]

    [FONT=&quot]گرچه مى‏گويند ، بالاى سياهى رنگ نيست[/FONT]

    [FONT=&quot]من به زنگار شب زرين نگارانم چو شمع[/FONT]

    [FONT=&quot]با همان دلسوزى و دمسازى ديرين ، هنوز[/FONT]

    [FONT=&quot]من فداى شب نشينى‏هاى يارانم چو شمع[/FONT]

    [FONT=&quot]روزگار از من به شمع كهنه زخمى تازه داد[/FONT]

    [FONT=&quot]كهنه اما ، كهنه كار روزگارانم چو شمع[/FONT]

    [FONT=&quot]از حقارت مى‏شوم در خود عرق‏ريزان خموش[/FONT]

    [FONT=&quot]پيش خورشيد رخت از شرمسارانم چو شمع[/FONT]

    [FONT=&quot]تا برويانم گل از كانون عشق آتشين[/FONT]

    [FONT=&quot]درهم آويزد شرربارى و بارانم چو شمع[/FONT]

    [FONT=&quot]چون شقايق از شهيدان داغ خونينم به دل[/FONT]

    [FONT=&quot]اشك‏ريزان بر مزار گلعذارانم چو شمع[/FONT]

    [FONT=&quot]گرچه خود پروانه‏ ى شمع مزارم با شهيد[/FONT]

    [FONT=&quot]سنگر افروز بسيج و پاسدارانم چو شمع[/FONT]
    [/FONT]




    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    [FONT=&quot]پرنده‏ ترين

    [FONT=&quot].......[/FONT]

    [FONT=&quot]گفتى بيا كه سينه به مردى سپر كنيم[/FONT]

    [FONT=&quot]با نام دوست ، از دل توفان گذر كنيم[/FONT]

    [FONT=&quot]در جبهه‏ اى به وسعت هفت آسمان عشق[/FONT]

    [FONT=&quot]تفسير ديگرى به زبان خطر كنيم[/FONT]

    [FONT=&quot]با انتخاب سرخ در اين راه عاشقى[/FONT]

    [FONT=&quot]مردان آسمان وفا را خبر كنيم[/FONT]

    [FONT=&quot]دستى ز آستين شجاعت برآوريم[/FONT]

    [FONT=&quot]با چشم معرفت به شهيدان نظر كنيم[/FONT]

    [FONT=&quot]همراه با پرنده‏ ترين سينه سرخ‏ها[/FONT]

    [FONT=&quot]تا كوى وصل تكيه به بال هنر كنيم[/FONT]

    [FONT=&quot]از دوردست حادثه تا آسمان عشق[/FONT]

    [FONT=&quot]پروازى از مدار زمين بيشتر كنيم[/FONT]

    [FONT=&quot]رفتى تو و توان پريدن مرا نبود[/FONT]

    [FONT=&quot]بايد در اين مسابقه فكرى دگر كنيم[/FONT]

    [FONT=&quot]وقت عروج بال اميدم شكسته شد[/FONT]

    [FONT=&quot]مانديم تا رعايت اين بال و پر كنيم[/FONT]

    [FONT=&quot]شرمنده ‏ام كه از تو جدا ، زنده ‏ام هنوز[/FONT]

    [FONT=&quot]تقدير ما نبود كه با هم سفر كنيم[/FONT]
    [/FONT]




    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    [FONT=&quot]سفر بهتر

    .......

    [FONT=&quot]به سوگ لاله، گر اين مايه داغ خواهم ديد[/FONT]

    [FONT=&quot]به عمر كوته گل ، مرگ باغ خواهم ديد[/FONT]

    [FONT=&quot]كم از دو هفته ، نه من ديدم عاشقان ديدند[/FONT]

    [FONT=&quot]كه رهروان تفرج ، هزار گل چيدند[/FONT]

    [FONT=&quot]زناى تار ، به يك زخمه ناله مى‏رويد[/FONT]

    [FONT=&quot]زدشت خشك ، به يك داغ لاله مى‏رويد[/FONT]

    [FONT=&quot]تو را به صحبت يك گل هزار دل بند است[/FONT]

    [FONT=&quot]هزار گل ، تو چه دانى هزار گل چند است[/FONT]

    [FONT=&quot]هزار مرغ در اين عرصه زار مى‏خوانند[/FONT]

    [FONT=&quot]از اين هزار، يكى را هزار مى‏خوانند[/FONT]

    [FONT=&quot]هزار قصه‏ى مرموز باغ مى‏داند[/FONT]

    [FONT=&quot]شب از شميم سحر روز باغ مى‏داند[/FONT]

    [FONT=&quot]هزار را دل پر مهر و جان پر كينه است[/FONT]

    [FONT=&quot]هزار را طرب آب و طبع آيينه است[/FONT]

    [FONT=&quot]به لاله داغ بهار از بهار بايد جست[/FONT]

    [FONT=&quot]غم عشيره‏ى باغ، از هزار بايد جست[/FONT]

    [FONT=&quot]قرينه‏اى است كه مل را خمـار مى‏داند[/FONT]

    [FONT=&quot]زمينه‏اى است كه گل را هزار مى‏داند[/FONT]

    [FONT=&quot]تو مرد راه نه‏اى، گرد را چه مى‏دانى[/FONT]

    [FONT=&quot]تو اهل درد نه‏اى ، درد را چه مى‏دانى[/FONT]

    [FONT=&quot]تو بى‏هشانه ملولى، تو منگ را مانى[/FONT]

    [FONT=&quot]تو خامشى ، تو صبورى ، تو سنگ را مانى[/FONT]

    [FONT=&quot]كسى به طالع مرغان غمگسار مباد[/FONT]

    [FONT=&quot]وزين هزار، يكى در چمن هزار مباد[/FONT]

    [FONT=&quot]كسى مباد كه ذوق هزار دريابد[/FONT]

    [FONT=&quot]بهار بيند و مرگ بهار دريابد[/FONT]

    [FONT=&quot]ببين به رايت اين لاله‏ها كه در باغ‏اند[/FONT]

    [FONT=&quot]كه سوره سوره‏ى سوگند و آيه‏ى داغ‏اند[/FONT]

    [FONT=&quot]ببين به خون شقايق كه تازه ريخته است[/FONT]

    [FONT=&quot]به غنچه‏اى كه به دامان گل گريخته است[/FONT]

    [FONT=&quot]ببين به بيد كه زلف از عزا پريشيده است[/FONT]

    [FONT=&quot]به سرو ناز كه دامن زباغ بر چيده است[/FONT]

    [FONT=&quot]ببين به سبزه كه رخت كبود پوشيده است[/FONT]

    [FONT=&quot]به صبح برگ كه در مرگ باغ موييده است[/FONT]

    [FONT=&quot]ببين به هرچه كه در باغ ديدنى است ترا[/FONT]

    [FONT=&quot]كه روز تلخ جدايى رسيدنى است ترا[/FONT]

    [FONT=&quot]ببين و حال هزاران اين چمن درياب[/FONT]

    [FONT=&quot]وزان ميانه يكى حال زار من درياب[/FONT]

    [FONT=&quot]نگار من ! غم گل‏هاى باغ كشت مرا[/FONT]

    [FONT=&quot]جگر دريد، به ماتم شكست پشت مرا[/FONT]

    [FONT=&quot]نگار من ! دلم از درد و داغ افسرده است[/FONT]

    [FONT=&quot]كه غنچه، غنچه‏ى باغ از تموز پژمرده است[/FONT]

    [FONT=&quot]هجوم غارت گلچين نديده بودم هيچ[/FONT]

    [FONT=&quot]نگار من! بتر از اين نديده بودم هيچ[/FONT]

    [FONT=&quot]لهيب خواهــش نـفس دشنه نگاه تشنه‏ى تيغ[/FONT]

    [FONT=&quot]بلا و شور و شهادت، دريغ و درد و دريغ[/FONT]

    [FONT=&quot]نگار من ! همه ياران من سفر كردند[/FONT]

    [FONT=&quot]به خط خون شقايق مرا خبر كردند[/FONT]

    [FONT=&quot]شبى كه هم نفسانم زباغ كوچيدند[/FONT]

    [FONT=&quot]مرا ز لاله و گل داغديده پرسيدند[/FONT]

    [FONT=&quot]نه خوار واهمه بودم، نه بى‏شرف بودم[/FONT]

    [FONT=&quot]كه غافلانه گذشتند و اين طرف بودم[/FONT]

    [FONT=&quot]به داغ لاله كه در سوگ اهل من روييد[/FONT]

    [FONT=&quot]به خون هر چه شقايق كه در چمن روييد[/FONT]

    [FONT=&quot]به خشم كوه كه بر گوش آسمان سيلى است[/FONT]

    [FONT=&quot]به درد باغ كه در مرگ عاشقان نيلى است[/FONT]

    [FONT=&quot]به ننگ عشق كه او را نثار خواهم شد[/FONT]

    [FONT=&quot]به نام مرگ، سحرگه سوار خواهم شد[/FONT]

    [FONT=&quot]نماز را به اشارت سواره مى‏خوانيم[/FONT]

    [FONT=&quot]مجال نيست كه ما تا ستاره مى‏رانيم[/FONT]

    [FONT=&quot]طلايگان سپه را نويد نيست هنوز[/FONT]

    [FONT=&quot]مجال نيست كه منزل پديد نيست هنوز[/FONT]

    [FONT=&quot]نماز را كه مجاور نشسته مى‏خواند[/FONT]

    [FONT=&quot]مسافريم و مسافر شكسته مى‏خواند[/FONT]

    [FONT=&quot]هلا شتاب جلودار كاروان فتوى است[/FONT]

    [FONT=&quot]به گوش هر كه مسافر ، به هر كه در سكنى است[/FONT]

    [FONT=&quot]كه چندگانه‏ى شب را به باره بايد خواند[/FONT]

    [FONT=&quot]نماز صبح سفر را سواره بايد خواند[/FONT]

    [FONT=&quot]چه دلنشين، چه سبكبار مى‏برد ما را[/FONT]

    [FONT=&quot]به آن كجا كه جلودار مى‏برد ما را[/FONT]

    [FONT=&quot]به آن كجا كه در اين ناكجا نمى‏گنجد[/FONT]

    [FONT=&quot]چو وصف عشق كه در لفظها نمى‏گنجد[/FONT]

    [FONT=&quot]به آن كجا كه فراسوى تير و ناهيد است[/FONT]

    [FONT=&quot]به آن كجا كه مقيمش هميشه جاويد است[/FONT]

    [FONT=&quot]به آن كجا كه كجاها در او گم‏اند همه‏[/FONT]

    [FONT=&quot]اگر كه جام حقيرند، اگر خم‏اند همه[/FONT]

    [FONT=&quot]به آن كجا كه دل زندگان نمى‏ميرد[/FONT]

    [FONT=&quot]به آن كجا كه دل از زندگى نمى‏گيرد[/FONT]

    [FONT=&quot]به آن كجا كه زمان بى‏شمار مى‏گذرد[/FONT]

    [FONT=&quot]نه عمر مى‏رود و نى بهار مى‏گذرد[/FONT]

    [FONT=&quot]به آن كجا كه نمى‏گويم و نمى‏دانى[/FONT]

    [FONT=&quot]به گل، به مل، به تبسم ، به مى به مهمانى[/FONT]

    [FONT=&quot]به ميهمانى دل، نه ، ضيافت دلبر[/FONT]

    [FONT=&quot]به ميهمانى آن از خيال نازك‏تر[/FONT]

    [FONT=&quot]به ميهمانى لطف و نياز ناز و غرور[/FONT]

    [FONT=&quot]به باغ‏هاى شهادت، به صخره‏هاى سرور[/FONT]

    [FONT=&quot]به ميهمانى دريا كه بار مى‏گيرند[/FONT]

    [FONT=&quot]به آن كجا كه شهيدان قرار مى‏گيرند[/FONT]

    [FONT=&quot]گهى كه صور صلاى سفر سيد مرا[/FONT]

    [FONT=&quot]نگار من به وداع آستين كشيد مرا[/FONT]

    [FONT=&quot]گرفته در كف ، چون گل، به رسم ديرينه[/FONT]

    [FONT=&quot]به دفع حادثه ، قرآن و آب و آيينه[/FONT]

    [FONT=&quot]چو سرو ناز بلند و به رنگ ياس سپيد[/FONT]

    [FONT=&quot]چو صبح دشت اميد و چو بوى باغ نويد[/FONT]

    [FONT=&quot]فرو كشيد زاسب و فرو نشاند مرا[/FONT]

    [FONT=&quot]همين دعاى سفر خواند و خواند و خواند مرا[/FONT]

    [FONT=&quot]ملول بود و مشوش ، ادب نگاه نداشت[/FONT]

    [FONT=&quot]نطر به راه نكرد و هواى گاه نداشت[/FONT]

    [FONT=&quot]مرا بداشت به جادو، مرا بداشت به حرف[/FONT]

    [FONT=&quot]كه خام بود و تنك دل ، نه پخته بود نه ژرف[/FONT]

    [FONT=&quot]نخوانده بود صبورى چه با عجول كند[/FONT]

    [FONT=&quot]به مدعا كه سفر شد ، دعا ملول كند[/FONT]

    [FONT=&quot]هلا! هلا! به هواى سفر فرو ماندم[/FONT]

    [FONT=&quot]همان زاهل خبر، بى‏خبر فرو ماندم[/FONT]

    [FONT=&quot]مگو مگو كه جلودار مى‏رود بى ما[/FONT]

    [FONT=&quot]سبك عنان و سبكبار مى‏رود بى ما[/FONT]

    [FONT=&quot]اگر بلند بلند است ، اگر چه است خوش است[/FONT]

    [FONT=&quot]سفر به پاى جلودار كوته است ، خوش است[/FONT]

    [FONT=&quot]عجول حادثه را بى‏دعا سفر بهتر[/FONT]

    [FONT=&quot]به دستگيرى «روح خدا» سفر بهتر[/FONT]

    [FONT=&quot]يكى به درد عيان حسرت دعا دارد[/FONT]

    [FONT=&quot]يكى به سوز نهان، شوق مدعا دارد[/FONT]

    [FONT=&quot]عزيز همسفر روزگار عشق جمال[/FONT]

    [FONT=&quot]عجول حادثه‏ى گيرودار عشق جمال[/FONT]

    [FONT=&quot]به بام عرش ، به بال اميد خوش رفتى[/FONT]

    [FONT=&quot]جمال پاك، جمال شهيد ، خوش رفتى[/FONT]

    [FONT=&quot]تو عاشقى ، تو رهايى ، تو نيك بى‏باكى[/FONT]

    [FONT=&quot]سفر بخير برادر! برو كه چالاكى[/FONT]

    [FONT=&quot]تو شهسوار ترينى، تو چابكانه بتاز[/FONT]

    [FONT=&quot]مجال حادثه تنگ است ، از اين كرانه بتاز[/FONT]

    [FONT=&quot]لهيب عشق برآمد سمندرانه برو[/FONT]

    [FONT=&quot]ز كوچه‏هاى شهادت، قلندرانه برو[/FONT]

    [FONT=&quot]تو قطره‏اى ، تو به آغـ*ـوش رود مى‏آيى[/FONT]

    [FONT=&quot]تو در بلاد شهيدان فرود مى‏آيى[/FONT]

    [FONT=&quot]تو خوش عنان و سبكبار مى‏روى ، تو برو[/FONT]

    [FONT=&quot]تو پا به پاى جلودار مى‏روى ، تو برو[/FONT]

    [FONT=&quot]برو كه عرصه‏ى جولان عشق بايد داد[/FONT]

    [FONT=&quot]به روز حادثه تاوان عشق بايد داد[/FONT]

    [FONT=&quot]برو كه رخت سعادت به آسمان بردى[/FONT]

    [FONT=&quot]هم از مضيق زمين، زيركانه جان بردى[/FONT]

    [FONT=&quot]شكستگان تو، اجر جزيل خود بردند[/FONT]

    [FONT=&quot]ثواب نامه‏ى صبر جميل تو بردند[/FONT]

    [FONT=&quot]برو و ليك به مردى و عاشقى سوگند[/FONT]

    [FONT=&quot]به صبر و صابرى و صدق صادقى سوگند[/FONT]

    [FONT=&quot]به خون پاك شهيدان ، به جان مدهوشان[/FONT]

    [FONT=&quot]به شور نعره‏ى مستان، به شوق خاموشان[/FONT]

    [FONT=&quot]كه چون به عرش رسيدى، پيام ما برسان[/FONT]

    [FONT=&quot]به سرخوشان مجاور، سلام ما برسان[/FONT]
    [/FONT]
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    يك ترانه در گلو...

    *******

    من عطش آلوده‏ ام آبم دهيد

    جرعه‏ اى از باده‏ ى نابم دهيد

    لب ز اسرار شهيدان دوختم‏

    سينه‏ ام آتش گرفت و سوختم‏

    «گوى توفيق» از ميان برداشتند

    يكه و تنها مرا بگذاشتند


    يك غزل در حنجرم خشكيده است‏

    شعرهاى دفترم خشكيده است‏


    دوستان رفتند و من جا مانده‏ ام‏

    در قفس تنهاى تنها مانده‏ ام‏


    قمريان در بوستان خنياگرند

    بلبلان در گلستانى ديگرند


    ما فقط دم از تكامل ميزديم‏

    دل به درياى تساهل ميزديم‏


    ما جعلنا خوانده و سالم شديم‏

    مايل اين رخوت دائم شديم‏


    ما سلامت را سعادت خوانده‏ ايم‏

    در كجا درس شهادت خوانده ‏ا يم‏


    غيرت آيينان خطر كردند، زود

    تا خدا ميل سفر كردند، زود


    جملگى پروانه‏ ى آتش شدند
    در حريم عاشقى آرش شدند
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    سفر...


    رفته بودم سفرى، سمت ديار شهدا

    كه طوافى بكنم گرد مزار شهدا

    به اميدى كه دل خسته هوايى بخورد

    متبرك شود از گرد و غبار شهدا

    هر چه زد خنجر احساس به سرچشمه‏ى چشم‏

    شرمگينم كه نشد اشك، نثار شهدا

    خشكى چشم عطش خورده، از آنجاست كه من‏

    آبيارى نشدم، فصل بهار شهدا

    چون نشد شمع كه سوزد دل سنگم شب عشق‏

    كاش مى‏شد كه شود سنگ مزار شهدا

    آخرين خط وصاياى دل من اين است‏

    كه به خاكم بسپاريد كنار شهدا
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا