- عضویت
- 2018/02/17
- ارسالی ها
- 1,092
- امتیاز واکنش
- 118,349
- امتیاز
- 1,176
نام یگانه ایزد مناننام رمان: امیدِ رهایی( جلد دوم
نام نویسنده: deimos کاربر انجمن نگاه دانلود
ژانر: عاشقانه، جنایی_ مافیایی، تراژدی، معمایی.
سبک: رئال.
نام ناظر: آرمیـbzـتا
سطح رمان: حرفه ای _ پرطرفدار
پیام از طرف مدیریت کتاب انجمن نگاه دانلود:
با سلام خدمت تمام خوانندگان محترم این رمان.
دوستان عزیز توجه داشته باشید نویسنده این رمان یک سال بیشتر هست که آنلاین نشده.
تاپیک رمان برای جلوگیری از اسپم و پیام های شما بسته شده.
عزیزان این رمان خیلی وقته آپدیت نشده و فکر نمی کنم ادامه داده بشه.
مدیریت کتاب انجمن نگاه
رده سنی: + 18 سال.
خلاصه:
رها دختری خودساخته، قوی و با اراده ای آهنینه. دختری با سرنوشتی ملموس، اما باورهای غیرقابل لمس و تصمیمات غیرقابل پیش بینی. دختری از جنس دیگر دختران سرزمینم که افکار متفاوت و رویاهای بزرگی داره و دنیا رو با دیدی وسیع تر از انسان های اطرافش می بینه. دختری که با عشق متولد نشده و عشق رو یه دروغ رویایی می دونه، مادرانه ای نشنیده و احساساتِ مادرانه رو یه اغراق زیبا می دونه، حالا همه ی خودش رو وسط گذاشته، تا برای یک بار هم که شده الفبای عشقی حقیقی رو لمس کنه. اما عشق اصلا وجود داره؟
پی نوشت1:
سلام مجدد به همه ی دوستان گلم. ممنون که تا این قسمت، همراه رمان موندید. الآن دیگه به اندازه ی کافی رها رو می شناسید. الآن دیگه به اندازه ی کافی جنس غم ها، اشک ها، بغض ها و حسرت های دخترایی مثل رها رو می شناسید.
الآن می تونید درد دختری که به جرم پرورشگاهی بودن همیشه برچسب خورده رو لمس کنید. الآن می دونید حتی اگر باهوش ترین آدم هم باشی، وقتی یه دختر تنها باشی، با دید درستی بهت نگاه نمی کنن. الآن می دونید گاهی حتی یه شام ساده توی فضای صمیمی خانواده، حسرت خیلی از چشمای خیس کودکان بی سرپرسته. کودکانی که برخلاف انتظارمون، فرق ترحم چشمامون رو با محبت واقعی خوب درک می کنن.
الآن خیلی چیزا می دونید، اما هنوزم برای قضاوت این که توی زندگی پر فراز و نشیب و پر رمز و راز رها، گناهکار واقعی کیه خیلی زوده.
به تکرار می گم؛ هدف از نوشتن این رمان و به اشتراک گذاشتنش با دنیا، این بوده که اگر نمی تونیم مرهم زخم این دسته از افراد باشیم، دست کم با نگاه های خارج از عرف، قضاوت های بی رحمانه و برچسب زدن های ناعادلانه نمک رو زخمشون نپاشیم.
نوشتن این داستان حداقل اقدامیه که از دست منه نوعی برای این دسته از عزیزان بر میاد. از دست تک تک ما خیلی کارا بر میاد که شاید وقتشه قبول کنیم توی انجامشون کوتاهی کردیم. ما توی باور هامون کوتاهی کردیم.
بیاید باور کنیم کسی که توی پرورشگاه بوده، الزاما از سطح پست جامعه نیست و کسی که توی یه خانواده ی مرفه بزرگ شده، به صرف اعتبار خانوادگیش آدم ارزشمندی نیست. باور کنیم کسی که عقایدش با ما فرق داره، الزاما اشتباه نمی کنه و کسی که با ما هم فکره الزاما درست نمی گـه. کسی که تنهاست، الزاما مشکل( جسمی، روحی، شخصیتی، اخلاقی و...) نداره و کسی که سرش شلوغه، الزاما بی مشکل و پرفکت نیست. کسی که نقص عضو داره، چیزی از ارزش انسانیش کم نشده و سالم بودن چهار ستون بدن کسی اثبات انسانیتش نیست. کسی که چادر می پوشه الزاما متدین نیست و کسی که بی چادره الزاما کافر نیست.
بیاید توی زندگی به چیزایی ببالیم که برای به دست اوردنشون زحمت کشیدیم، نه چیزایی که هیچ نقشی توی داشتن یا انتخابشون نداشتیم. بیاید توی نگاهمون به دنیا و آدما تجدید نظر کنیم.
بیاید درست زندگی کردن رو یاد بگیریم و یاد بدیم؛ و اگر روزی فرزندی داشتیم، اولین چیزی که براش مشق می کنیم، جای 32 تا حروفِ سردرگم، درس درست زندگی کردن باشه. دنیا از دکتر و مهندس اشباع شده، بیاید انسان تحویل جامعه بدیم...
پی نوشت 2:
در جلد اول با روند رمان آشنا شدید. در این جلد هم همون روند سابق ادامه داره. رمان به روایت زمان حال نوشته شده و با فلش بک های متعدد به زمان گذشته برمی گرده. معمولا تشخیص این پرش ها با تکیه به متن انجام می شه و در قسمت هایی برای تشخیص راحت تر با"*****" از زمان حال جدا می شه.
دوستان قدیمی حتما این نکات رو می دونن. برای دوستانی عزیزی که به تازگی همراه شدن می گم:
1. لطفا لطفا لطفا از ارسال اسپم در تاپیک رمان خودداری کنید.
2. اگر نکته ی مبهمی براتون وجود داره، در تاپیک نقد و پروفایلم در خدمت همه ی شما عزیزان هستم. پس بیاید با ارسال اسپم باعث گیجی بقیه دوستانمون نشیم.
3. خوش حال می شم با تشکر و نقد های سازنده حمایت و دلگرمم کنید. لینک تاپیک نقد برای همه ی شما عزیزان بازه.
4. در صورت تمایل با پیگیری رمان، می تونید از پست های جدید مطلع بشید.
پیوست ها
آخرین ویرایش توسط مدیر: