بسم الله الرحمن الرحیم
نام رمان: بدون شاهزاده
نویسنده: آفسا
ژانر: اجتماعی، تراژدی
ناظر: @*SetAre
خلاصه عمومی: سیاهی، اطرافش را پوشانده بود.دخترک یتیمی که هیچکس او را دوست نداشت و خوب میدانست او هم انتظاری از آنان ندارد. هدفهایش، عظیمتر از چیزی بود که در عمق وجودش میاندیشید و آگاه بود یک روز شاهزاده سوار بر اسب سفیدش، به دنبالش میآید و رویایش را در واقعیت میسازد؛ اما رفتهرفته، قاب خیال از ذهنش پر کشید و آنگاه بود که فهمید خودش باید قدم بردارد. به راستی بدون شاهزاده رؤیاهایش، چگونه میتوانست در این دنیا دوام بیاورد؟