رمان حلقه‌ی نیبلونگ | Melina Whirlwind کاربر انجمن نگاه دانلود

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Melina Whirlwind

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2020/09/11
ارسالی ها
81
امتیاز واکنش
508
امتیاز
286
محل سکونت
•۰•جهان رازهای آشکار شده...•۰•
به نام اویی که آفرید عشق را

نام رمان: حلقه‌ی نیبلونگ
نویسنده: Melina Whirlwind کاربر انجمن نگاه دانلود
ژانر: اساطیری، عاشقانه، فانتزی
زاویه دید: دانای کل
ناظر: @مهدیه سجده
خلاصه: «عشق حلقه‌ای است که انتها ندارد*!»
هلیای جوان، خوشبختی‌ای که به سختی دارا شده بود را به زودی از دست خواهد داد! زیبایی‌اش همیشه کار دستش می‌داد، برخلاف داستان و افسانه‌های دیگر! و حال او برای گریز از چنگ رقیبی که الهه‌ای بالامقام بود، به کمک شوالیه‌اش، خود را به جنگل پر راز ا رمزی می‌رساند؛ جنگلی که اعتقاد داشتند ارواح محزونی در آن پرسه می‌زنند و آن‌قدر افکارت را حزین‌آمیز می‌کنند که پایانت، دیوانگی‌ست!


خالق آثاری چون: پایان یک دورگه، آخرین کسوف، دو جلدی افسانه آب و آتش، دلنوشته معشوق آسمان و... .

*ضرب‌المثل روسی
پی‌نوشت۱: دوستان این داستان در رابـ ـطه با افسانه‌های یونانی هست؛ اگرچه من خودم تغییراتی دادم و این داستان در تاریخ یونان و افسانه‌ها نیست. چون دوستان زیادی هستند که با افسانه‌های یونان‌باستان آشنایی ندارند، من مؤظفم ابتدا کمی توضیح بدم و بعد سراغ داستان برم.
پی‌نوشت۲: مورد دیگه، اینه که بخش اول بیشتر برای آشنایی شما با داستان، شخصیت‌ها و موقعیت مکانی هست و مثل یک مقدمه برای شروعه. ژانر عاشقانه به همین دلیل در بخش اول قابل مشاهده نیست؛ اما در بخش دوم، که آغاز اتفاقات مهم داستان هم هست، ژانر عاشقانه بیشتر نمایان میشه. با این حال بخش اول هم نکات و داستان جذاب خودش رو داره و خوندنش خالی از لطف نیست.
تاریخ شروع: ۱۴۰۰/۳/۱۳
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • الهه.م

    .
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/03
    ارسالی ها
    816
    امتیاز واکنش
    61,009
    امتیاز
    966
    سن
    26
    محل سکونت
    مشهد
    p7rz_231444_bcy_nax_danlud.jpg
    نویسنده‌ی گرامی! ضمن خوشامدگویی به شما، سپاس از اعتماد و انتشار اثر خود در انجمن وزین نگاه دانلود.

    خواهشمند است قبل از آغاز به کار نگارش، قوانین زیر را بادقت مطالعه نمایید:
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    دقت به این نکات و رعایت تمامی این موارد الزامی است؛ چراکه علاوه بر حفظ نظم و انسجام انجمن، تمامی ابهامات شما از قبیل:
    چگونگی داشتن جلد؛
    به نقد گذاشتن رمان؛
    تگ گرفتن؛
    ویرایش؛
    پایان کار و سایر مسائل مربوط به رمان رفع خواهد شد. بااین‌حال می‌توانید پرسش‌ها، درخواست‌ها و مشکلات خود را در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    عنوان نمایید.
    پیروز و برقرار باشید.
    «گروه کتاب نگاه دانلود»
     

    Melina Whirlwind

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/09/11
    ارسالی ها
    81
    امتیاز واکنش
    508
    امتیاز
    286
    محل سکونت
    •۰•جهان رازهای آشکار شده...•۰•
    مقدمه:
    در آستانه‌ی کوهی، در اوج آسمان‌ها، در روبه‌روی آفاق به تماشا می‌ایستم. نگاهم به آن‌سوی جهان کشیده می‌شود؛ برای یافتن کسی که از آن من نیست! به دنبال مردی به درخشش آفتاب و به دلنشینی مزامیرِ سپیده‌دم!
    او مانند شعمی سوخته خموش مانده، و زمان شعله کشیدنش، وقتیست که من را در روبه‌روی خویش بیند و تبسم گرمابخشش را نثارم کند. من می‌آیم... فُبوس¹!




    ۱. فُبـ*ـوس: در اساطیر یونان‌باستان، فبوس یا آپولون، خدای موسیقی و هنر بوده و فبوس به معنای روشنایی و نور معنا شده؛ زیرا ابتدا آپولو خدای نور و روشنایی بوده است.

    ***
    بخش اول: سیب‌های زرین
    فصل اول: تالیسمانِ چشمه
    فصل دوم: آخرین سیب طلایی
    فصل سوم: جنگل نفرین شده
    بخش دوم: ایمان در سپیده‌دم
    فصل چهارم: نغمه‌ی دل‌ها
    فصل پنجم: اولین و آخرین
    فصل ششم: مرثیه‌ی دل‌شکستگان
    بخش سوم: عالم زیرین
    فصل هفتم: قسم لکه‌دار شده
    فصل هشتم: هالسیون؛ ایام دوست‌داشتنی گذشته
    بخش چهارم: حلقه نیبلونگ
    فصل نهم: راز حلقه قدرت
    فصل دهم: خنیای گل‌های زرین​
     
    آخرین ویرایش:

    Melina Whirlwind

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/09/11
    ارسالی ها
    81
    امتیاز واکنش
    508
    امتیاز
    286
    محل سکونت
    •۰•جهان رازهای آشکار شده...•۰•
    ***
    می‌تونم بگم خیلی‌ها درباره‌ی یونان‌باستان و خدایان و الهه‌گان خیالی‌ای که می‌پرستیدند، نمی‌دونند. و به این دلیل لازمه توضیحی درباره‌شون بدم، اما اگر شما مشتاق آشنایی بهتر با اون‌ها هستید، می‌تونید در اینترنت سرچ کنید.
    رمان من، نیمی اساطیری و نیمی تاریخی هست. اگر با اساطیر یونان آشنایی داشته باشید، رمان می‌تونه جذاب بشه براتون، اما اگر هیچ شناختی درباره‌شون نداشته باشید، شاید کمی فهمیدن داستان سخت بشه، با این حال من تمام سعیم رو می‌کنم که این اتفاق نیفته.
    مردم یونان‌باستان، به هزاران افسانه و خرافه پایبند بودند. مردم در یونان قدیم به توحید (تک‌خدایی) اعتقاد نداشتند و خدایان و الهه‌گان متفاوتی می‌پرستیدند. در دین یونانیان سه عنصر وجود داشت:
    خدایان زمینی: نیمه خدایانی بودند که متشکل از مادری زمینی و پدری خدا، یا مادری الهه و پدری انسان بودند.
    خدایان اولمپی (آسمانی): خدایان و الهه‌گانی که هر کدام مسئول چیزی از آفرینش بودند؛ برای مثال: زئوس، پادشاه خدایان، خدای رعد و آذرخش و خدای آسمان‌ها و بهشت‌هاست، آتنا، الهه جنگاوری و خرد و... .
    اسرار یا عناصر رمزی یا عرفانی: مطمئن نیستم، ولی فکر می‌کنم منظورش جادو و اسرار در طبیعت و کائنات هست. همین‌طور خدایان نیمه‌حیوان، ارواح و... .
    ***
    در ابتدای آفرینش، خائوس (خلاء) به وجود آمد. از خائوس، گایا (زمین) و بعد به ترتیب تارتاروس (دنیای زیرین) و اروس (زایش و باروری) به وجود آمدند. دیگر خدایان به وجود آمده از خائوس عبارتند از اربوس (تاریکی) و نوکس (شب)، و اما از ازدواج آن‌ها، همرا (روز) و آیتر (فضا) و خارون متولد شدند. از گایا سه خدا متولد شدند: آسمان یا اورانوس، دریا یا پونتوس و کوه‌ها یا اورئا. با ازدواج آسمان و زمین، یعنی اورانوس و گایا، دوازده تیتان به وجود آمد که اینان در واقع نسل اول خدایان بودند.
    بعدها و پس دوره‌ی تیتان‌ها(نژادی غول‌پیکر و شبیه‌انسان)، خدایانی به متولد شدند که در بین همه آن‌ها، مهم‌ترینشان دوازده خدای المپ‌نشینان بوده که معروف‌ترین آن‌ها هم به شمار می‌آید. آن‌ها در کوه المپ ساکن و زندگی می‌کردند.
    خب، من خدایانی که در رمانم استفاده شده رو براتون معرفی می‌کنم که تا حدودی با شخصیت‌های اصلی (اون‌هایی که خدا و الهه هستند) آشنا بشید:
    ۱- آپولون (مذکر): آپولون یا فُبـ*ـوس، خدای موسیقی و هنر است و پیش از آن خدای روشنایی و نور بوده که در آن زمان با نام فبوس شناخته می‌شده است.
    ۲- زئوس (مذکر): زئوس، خدای خدایان و خدای آسمان‌هاست. با این حال "قدرت سرنوشت" از او بالاتر است.
    ۳- هرا (مؤنث): هرا همسر و خواهر زئوس است. همچنین او، ملکه آسمان‌ها و حامی زنان می‌باشد.
    ۴- آفرودیت (مؤنث): آفرودیت الهه عشق، هـ*ـوس‌ و زیبایی بود. او دختران و زنان را به اعشاق و ازدواج دعوت می‌کرد و همه چیز را در عشق می‌دید؛ حتی اگر آن‌ها عشق پاک و خالص نباشند و از روی میل یا علاقه‌های زودگذر باشد.
    ۵- هلیوس (مذکر): هلیوس ایزد خورشید بود. همچنین نگهبان سوگندها و موهبت‌های بینایی هم به شمار می‌آید. او فردی مهربان و خوش‌قلب بود.
    ۶- نمسیس (مؤنث): نمسیس الهه نیک و بد، عدالت و انتقام بود. او مجازات‌کننده عاشقان بی‌وفا و قانون‌شکنان و مغروران بود.
    ۷- ایدون (مؤنث): ایدون محافظ سیب‌های طلایی است که به ایزدان زیبایی و جوانی می‌بخشد. زیر دستان او سه دخترِ اطلس هستند.
    ۸- ایریس (مؤنث): ایریس پیام‌رسان خدایان و الهه رنگین‌کمان‌هاست.
    ۹- هادس (مذکر): هادِس، برادر زئوس و خدای دنیای مردگان«دوزخ» است.
    ۱۰- آرتمیس (مؤنث): الهه شکار، طبیعت وحش، زنان بارور، حیوانات و ماه است. او خواهر دوقلوی آپولون نیز است.
    ۱۱- آتنا (مؤنث): الهه خرد، جنگاوری، صنایع دستی و نگهبان شهر آتن بود. او دختر زئوس است و زئوس او را بیش از دیگر فرزندانش دوست می‌داشت؛ بنابراین لقب «دخترِ پدر» متعلق به او بود.
     
    آخرین ویرایش:

    Melina Whirlwind

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/09/11
    ارسالی ها
    81
    امتیاز واکنش
    508
    امتیاز
    286
    محل سکونت
    •۰•جهان رازهای آشکار شده...•۰•
    بخش اول: سیب‌های زریـن

    فصل اول: تالیسمان چشمه
    "در وراءی خلاء سوسوی نوری یافت می‌شود!"
    با گام‌های سبک‌سرانه‌ای از میان انبوه جمعیتی که در راهرو در حرکت بودند، گذشت. شادمان دستانش را درهم گره و به پشتش منتقل کرد. نگاهِ آسمانی براقش را به سوی سه دختری که با رغبت و شیفتگی به او خیره شده بودند، سوق داد و با شیطنت چشمک کوتاهی زد.
    بانوان خنده‌کنان جیغ کوتاهی سر دادند و با شوق و ذوق مشغول صحبت راجع‌به او شدند.
    آپولو هم درحالی‌که مسرور به سمت سالن موسیقی می‌رفت، لبخند دندان‌نمایی که بی‌تفاوت با ریشخند نبود، بر لب نشاند. با حالت هَزل‌آلودی سرش را به نشانه‌ی تأسف برایشان تکان داد و گفت:
    - هعی! نچ‌نچ‌نچ! خیلی شانس آوردن که دندون‌هام رو ندیدن، چون ممکن بود از درخششون بیهوش بشن، نه! شایدم از لبخندم!
    خندید و در همان حال که با غرور سرش را بالا گرفته بود و از خود تعریف و تمجید می‌کرد، وارد راهروی خلوتی شد که در انتهایش به تالار موسیقی می‌رسید.
    بذله‌گویی‌هایش به اتمام رسیده بود و حال، سوت‌زنان مسیر را طی می‌کرد. گاه و بی‌گاه هم دستش را در موهای زرین‌فامش فرو می‌کرد؛ طبق عادت همیشگی‌اش!
    راهرو خالی از سکنه بود؛ اما چه اهمیتی داشت برای خدایی که صدای سوت‌هایش، تنها صدای موجود در آن‌جا بود؟
    هر چه به درب طلایی انتهای راهرو نزدیک‌تر می‌شد، بیشتر می‌توانست صوت نغمه و موزیک‌های مختلف پشت در را بشنود. به درب که رسید، سوت‌هایش متوقف شد.
    دسته‌ی نقره‌ای و نُت‌شکل در را در دستان مردانه‌ی برنزه‌اش حبس کرد و پیش از آنکه درب را بگشاید، ناگه روی کف مرمرین راهرو ولو شد.
    دستانش را روی شقیقه‌اش قرار داد و محکم فشرد. احساس می‌کرد موریانه‌ای مغزش را همچو چوب می‌شکافد. لب گزید تا فریادش را در خود خفه کند. لحظه‌ای نفسش رفت و او غرق شد در دریایی به سپیدی زمستان! و ناگهان تصاویر مبهمی به سرعت از جلوی دیدگانش گذشتند؛ چهره‌ی گنگ دختری که می‌خندید...صدایی که او را می‌خواند...و... .
    راه تنفسش بازگشت و او با میـ*ـل هوا را بلعید. قفسه‌ی سـ*ـینه‌ی عریضش با شدت ارتعاش می‌یافت و ضربان قلبش همچو آهنگ ناموزونی بود که ریتم را به کل فراموش کرده بود. قطرات عرق پوستش را براق و درخشنده‌تر جلوه می‌داد و آن صحنه‌های ناواضح و سردرد اندکش وضعیت مغلق و بغرنجش را، سخت‌تر می‌کرد. او محکوم به این درد بود!


    *تالیسمان: به معنی طلسم
     
    آخرین ویرایش:

    Melina Whirlwind

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/09/11
    ارسالی ها
    81
    امتیاز واکنش
    508
    امتیاز
    286
    محل سکونت
    •۰•جهان رازهای آشکار شده...•۰•


    برای مطلع شدن از پارت‌گذاری، لطفاً روی اشتراک کلیک کنید و اشتراک با ایمیل رو انتخاب کنید.
     
    آخرین ویرایش:

    Melina Whirlwind

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/09/11
    ارسالی ها
    81
    امتیاز واکنش
    508
    امتیاز
    286
    محل سکونت
    •۰•جهان رازهای آشکار شده...•۰•

    سلام:biggfgrin:
    برای لایک‌هاتون مرسی اما
    نظر فراموش نشه:aiwan_light_blumf:
    نظر و انتقادی داشتید توی پروفایلم بگید.
    منتظرتونما!
     
    آخرین ویرایش:
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا