شعر زمستان (اشعار)

  • شروع کننده موضوع SHinee
  • بازدیدها 2,130
  • پاسخ ها 95
  • تاریخ شروع

SHinee

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
5,736
امتیاز واکنش
2,564
امتیاز
745
محل سکونت
شیراز
من هیچوقت به چشمهایت نگاه نمی کردم ..

-----------------------------------------------------------------------------------------------------



خیلی وقت بود که صدای باران دیگر آرامم نمی کرد
خیلی وقت بود که صدای باران برایم فقط صدای باران نبود
صدای تو بود که هیچ وقت صدایم نمی کردی
و آسمان هم می شد به رنگ چشمهای نمیدانم چه رنگی ات...!
آخر میدانی ؟
من هیچوقت به چشمهایت نگاه نمی کردم
می ترسیدم نگاه کنم و آنوقت بی آنکه خودم بخواهم دلم همه چیز را برایت رسوا کند
تو که نمی دانی چقدر سخت است آرام کردن دلی که
تو را می بیند و مثل بچه های لوس در خیابان، لج بستنی می کند ...
اما امروز اینقدر باران تازگی دارد که انگار بعد سالهاست که صدایش را می شنوم !
همیشه دعای باران میخواندم اما
تا باران می بارید، آنقدر درخیالت غرق می شدم
که یادم می رفت شاید آسمان برای دعای من، یک ساعت است که دارد خودکشی می کند ...

نمی دانم دقیقا چه خیالی بود
اما کـَرم می کرد
کورم می کرد
و من انگار گم می شدم در جاده ای که از یک جایی به بعدش
همیشه به رویم بسته بود
همیشه تهِ خیال تو به تلخی می رسید
به محال .. به غیرممکن .. به نرسیدن .. نشدن .. نتوانستن ..
و همه فعل های دوست داشتنی دیگری که شاید
اگر این « ن » لعنتی بر سرش نمی آمد،
الان روزگار من این نبود ..
و شاید هرگز مجبور نمی شدم که در یک روز مثلا بهاری،
به خودم قول بدهم که از این به بعد خاطره تو باید آخرین چیزی باشد،
که باران برایم می آورد ..
باران از این به بعد قرار است آرامم کند
باران از این به بعد قرار است فقط باران باشد ..

 
  • پیشنهادات
  • SHinee

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    5,736
    امتیاز واکنش
    2,564
    امتیاز
    745
    محل سکونت
    شیراز
    بدون تو در باران ..

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------



    94072089314218882648.jpg

     

    SHinee

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    5,736
    امتیاز واکنش
    2,564
    امتیاز
    745
    محل سکونت
    شیراز
    عشقِ زمستانی ..

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------



    باران که میزند به پنجره
    جای خالی ات بزرگتر میشود !
    وقتی مِه بر شیشهها مینشیند و
    بوران شبیخون میزند
    هنگامی که گنجشکها
    برای بیرون کشیدن ماشینم از دلِ برف سر میرسند،
    حرارت دستان کوچک تو را
    به یاد میآورم
    و سیگارهایی را که با هم کشیدهایم
    نصف تو ،
    نصف من ...
    مثل سربازهای هم سنگر !

    وقتی باد پردههای اتاق و
    جان مرا به بازی میگیرد،
    خاطرات عشق زمستانیمان را به خاطر میآورم
    دست به دامنِ باران میشوم
    تا بر دیاری دیگر ببارد
    و برف
    که بر شهری دور ..
    آرزو میکنم خدا
    زمستان را از تقویم خود پاک کند !
    نمیدانم چگونه
    این فصلها را بیتو تاب بیاورم !

    { نزار قبانی }

     

    SHinee

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    5,736
    امتیاز واکنش
    2,564
    امتیاز
    745
    محل سکونت
    شیراز
    من فقط به خانه تو آمدم ..

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------



    از دور حركت می كنیم
    تا به نزدیك تو برسیم
    تو اگر مانده باشی
    تو اگر در خانه باشی
    من فقط به خانه تو آمدم
    تا بگویم
    آواز را شنیدم
    تمام راه
    از تو می خواستم
    مرا باور كنی
    كه ساده هستم
    تو رفته بودی
    اكنون گفتم
    كه تو هستی
    تو اگر نبودی
    نمی دانستم
    كه می توانم
    باران را در غیبت تو
    دوست بدارم ..



    { احمدرضا احمدی }


     

    SHinee

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    5,736
    امتیاز واکنش
    2,564
    امتیاز
    745
    محل سکونت
    شیراز
    باران با تو ..

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------



    92883965738337654438.jpg

     

    SHinee

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    5,736
    امتیاز واکنش
    2,564
    امتیاز
    745
    محل سکونت
    شیراز
    تلنگر باران ..

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------



    27836556325227547598.jpg

     

    SHinee

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    5,736
    امتیاز واکنش
    2,564
    امتیاز
    745
    محل سکونت
    شیراز
    باران میبارد ..

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------



    هر وقت قصد میکنم دیگر از تو ننویسم
    باران میبارد ..
    نغمهای زمزمه میشود
    کسی از تو میپرسد
    خاطرهای جان میگیرد !
    و من در کشاکش این نبرد نابرابر
    همیشه مغلوب میشوم
    نبودنت درد میکند!
    درست مثل روز اول ...
    شایدم کمی بيشتر

    من به دستهای خالیام خیره میشوم
    و در ناباوریهای بیرحمانهی تمام روزهای نبودنت
    دستهای خالیام ... جای خالیات ... نبودنت
    و این پاهای خستهی بیپرسه
    درد میگیرد ..



    { نیکی فیروزکوهی }



     

    SHinee

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    5,736
    امتیاز واکنش
    2,564
    امتیاز
    745
    محل سکونت
    شیراز
    یک دل سیر باران ..

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------



    60000262250720087422.jpg


    دفتر عشق :

    باران که میبارد
    باید آغوشی باشد
    پنجرهی نیمه بازی
    موسیقی باران
    بوی خاک
    سرمای هوا
    گرهی کور دستها و پاها
    گرمای عـریـان عاشقی
    صدای تپش قلبها
    خواب هشیار عصرانه
    باران که میبارد
    باید کسی باشد !


     

    SHinee

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    5,736
    امتیاز واکنش
    2,564
    امتیاز
    745
    محل سکونت
    شیراز
    کمي صبر کن ، باران بگيرد ..

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------



    شب ها مثل ديوانه اي در شهرم
    و روزها مثل انديشمندي در تيمارستان
    و يادم نيست اين سطرها را شب نوشته ام
    يا روز ..

    در همين شعر و لابه لاي همين سطرها
    زني پنهان است که شعرهاي نانوشته ام را
    در کف دستش نوشته است
    و با مشت هاي بسته
    با من گل يا پوچ بازي مي کند ..

    نمي رويم ؟
    کمي صبر کن ، باران بگيرد
    مي رويم ...


    { واهه آرمن }



     

    SHinee

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    5,736
    امتیاز واکنش
    2,564
    امتیاز
    745
    محل سکونت
    شیراز
    بهار آمده اما هوا هوای تو نیست ..

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------



    بهار آمده اما هوا هوای تو نیست
    مرا ببخش اگر این غزل برای تو نیست

    به شوق شال و کلاه تو برف می آمد ..
    و سالهاست از این کوچه رد پای تو نیست

    نسیم با هـ*ـوس رخت های روی طناب
    به رقـ*ـص آمده و دامن رهای تو نیست

    کنار این همه مهمان چقدر تنهایم !؟
    میان این همه ناخوانده، کفش های تو نیست

    به دل نگیر اگر این روزها کمی دو دلم
    دلی کلافه که جای تو هست و جای تو نیست

    به شیشه می خورد انگشت های باران .. آه
    شبیه در زدن تو .. ولی صدای تو نیست

    تو نیستی دل این چتر ، وا نخواهد شد
    غمی ست باران .. وقتی هوا هوای تو نیست !


    { اصغر معاذی }

     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا