تنهاترین
آفرین ای عشق ای رویای من
راز دار خلوت شبهای من
سـ*ـینه ام آبشخور زخم تو بود
زخم تو نجواگر غوغای من
سالها من می دویدم در پی ات
تاول این ماجرا در پای من
آخ ای دل ای صحرای خون
آخ ای تنها ترین تنهای من
دردم از دیوانگی های تو نیست
بی تو من می مانم و هیهای من
آفرین ای عشق ای رویای من
راز دار خلوت شبهای من
سـ*ـینه ام آبشخور زخم تو بود
زخم تو نجواگر غوغای من
سالها من می دویدم در پی ات
تاول این ماجرا در پای من
آخ ای دل ای صحرای خون
آخ ای تنها ترین تنهای من
دردم از دیوانگی های تو نیست
بی تو من می مانم و هیهای من