شعر اشعار احمد حسینی

Es_shima

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/06/13
ارسالی ها
2,751
امتیاز واکنش
29,248
امتیاز
846
سن
27
محل سکونت
ناکجا
مانند یک واژه درون خانه
تنهایم
تنها‌یی‌ام
حتا اتاقت را گرفت از من
تا آخر این شعر این‌جایم
همین جایم

چیزی شبیه مرگ در خانه قدم می‌زد
آن ناگهان که...
اتفاقت را گرفت از من
حال مرا
دلبستگی‌هایم بهم می‌زد
 
  • پیشنهادات
  • Es_shima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/13
    ارسالی ها
    2,751
    امتیاز واکنش
    29,248
    امتیاز
    846
    سن
    27
    محل سکونت
    ناکجا
    به کسی که نبود می گویم
    به خودت بی اجازه نامه نده
    عشق من!
    عشق چیز خوبی نیست
    تو به این داستان ادامه نده
     

    Es_shima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/13
    ارسالی ها
    2,751
    امتیاز واکنش
    29,248
    امتیاز
    846
    سن
    27
    محل سکونت
    ناکجا
    پیش من...
    بنشین!
    من از ایل و تبار گریه‌ام
    پیش مـن...
    که سال‌ها در انتظار گریه‌ام

    پیش من...
    شاید که چشم مـسـ*ـتِ تو کاری کند
    سال‌ها در انتظارت من خُمار گریه‌ام

    فصل‌ها نامهربان
    ـ تو مهربان باش و بمان
    پیش من...
    بنشین!
    که من ابر بهار گریه‌ام

    o

    سوت اول
    من!
    کنارِ ریل‌های فاصله
    سوت آخر
    تو!
    ـ خداحافظ قطار گریه‌ام

    رفتی و
    آیینه‌هایت را سپردی
    دست من
    دستِ من که
    دستِ من که
    سنگسار گریه‌ام

    o

    باورت هرگز نخواهد شد
    که بعد از رفــتنت
    من
    فقط تنهاترین سنگ مزار گریه‌ام
     

    Es_shima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/13
    ارسالی ها
    2,751
    امتیاز واکنش
    29,248
    امتیاز
    846
    سن
    27
    محل سکونت
    ناکجا
    باید به کشیدن این انتظار ادامه می دادم
    به کشیدن بویت در مسیر
    به کشیدن تنهایی تا پشت در خانه
    و از همه چیز باید می گریختم
    از چشم هایی که در آینه گریسته بودند
    و بوی خاک مانده بر اشیاء را بلند کرده بود
    باید به کشیدن این حس خاموش ادامه می دادم
    و با دودش برایت پیغام می گذاشتم در آسمان
    من شک ندارم تو یک روز
    از پشت پنجره ی اتاقت
    حروف کوچک نامت را
    خواهی دید.
     

    Es_shima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/13
    ارسالی ها
    2,751
    امتیاز واکنش
    29,248
    امتیاز
    846
    سن
    27
    محل سکونت
    ناکجا
    من ابر بودم
    خانه‌ام در روز روشن بود
    رنگین‌کمانی دختر همسایه‌ی‌ی من بود
    من ابر بودم تکه‌ای جامانده از دریا
    که خستگی‌هایش به تنهایی مزین بود
    من ابر بودم
    مرد تنهایی که می‌بارید
    و گریه‌هایش طن ططن طن طن مطنطن بود
    (در جیب‌هایم برف سنگینی‌ست برفی که
    بر روی موهایت نشسته خواب می‌بینی)
    ابری رسید و
    تکیه زد به شانه‌ی‌ی خشکم
    ابری رسید از سمت باران
    ابر یک زن بود
    دست زنی که چادرش ابری‌ست پر باران
    دست زنی در ابرها مشغول چیدن بود
    پیراهن خورشید را هر روز وا می‌کرد
    در لاله‌ها
    آلاله ها غرق دمیدن بود
     

    Es_shima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/13
    ارسالی ها
    2,751
    امتیاز واکنش
    29,248
    امتیاز
    846
    سن
    27
    محل سکونت
    ناکجا
    که من
    به چشم خود امروز
    کربلا دیدم
    صدا صدای ی خدا بود
    من خدا دیدم

    امــیرِزاده ی ی عشق است او
    حسین علی‌ست
    حدیث قدسی لولاک را
    تو را دیدم

    مسیر وصل از این سوست
    عاشقان علی
    که من نجف به حرم های کربلا دیدم

    برادری که نکرد
    عاشقی نمود عباس
    که من مسیر ولایت از این وفا دیدم

    زیارت تو بهشت است روز عاشورا
    فرشتگان خدا را
    در این دعا دیدم

    به خویش گفت:
    که زینب بمیرد از بهرت
    که من سرت ز تنت
    تن ز سر جدا دیدم

    به خویش گفت:
    که خواهر شود فدات حسین
    که من به روی سر نیزه مرتضا دیدم
     

    Es_shima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/13
    ارسالی ها
    2,751
    امتیاز واکنش
    29,248
    امتیاز
    846
    سن
    27
    محل سکونت
    ناکجا
    جز علی
    هیچ‌کسی همدم پیغمبر نیست
    جز علی
    هیچ‌کسی
    هیچ‌کسی حیدر نیست

    حُکم فرمود پیمبر: که علی «کرار» است
    جز علی
    هیچ‌کسی فاتح بر خیبر نیست

    حُکم فرمود:
    علی!
    مرحبی از ما برهان!
    که به غیر از تو کسی
    هیچ‌کسی حیدر نیست

    امر فرمود پیمبر:
    که ببینید علی‌ست!
    که شبیه‌اش بخدا
    هیچ‌کسی یاور نیست

    حکم فرمود:
    که پرچم به علی بسپارم!
    که علی فاتح جنگ است
    کسی دیگر نیست

    رو به اصحاب نمودند و سپس فرمودند:
    که از او هیچ‌کسی
    هیچ‌کسی بهتر نیست

    بعد من حُکم علی
    حُکم رسولان خداست
    بعد حق روی زمین
    جز به علی داور نیست
     

    Es_shima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/13
    ارسالی ها
    2,751
    امتیاز واکنش
    29,248
    امتیاز
    846
    سن
    27
    محل سکونت
    ناکجا
    بعد از جنگ
    پدربزرگ
    برای درختانی که
    جان سالم به در بُرده بودند
    کلاس‌‌های توجیهی می‌گذاشت و
    از آسیب‌های‌ی اجتماعی تبرها
    حرف می‌زد
     

    ^moon shadow^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/10
    ارسالی ها
    4,336
    امتیاز واکنش
    62,335
    امتیاز
    1,091
    محل سکونت
    تبــــ♡ـــریز
    از پای مرده‌ها هم
    شلوار می‌کشند
    تا وقت مردن از تو
    هی کار می‌کشند


    هی کار می‌کنی
    هی
    لبخند می‌زنند
    هی درد می‌کشی
    هی
    سیگار می‌کشند



    در زخم‌های پشتت
    تکثیر می‌شوند
    جان می‌کنی و از پا
    پوزار می‌کشند



    جان می‌کنی
    کفن را
    تکفیر می‌کنند
    با دست تو به سرها
    دستار می‌کشند
     

    ^moon shadow^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/10
    ارسالی ها
    4,336
    امتیاز واکنش
    62,335
    امتیاز
    1,091
    محل سکونت
    تبــــ♡ـــریز
    بعد از جنگ

    پدربزرگ

    برای درختانی که

    جان سالم به در بُرده بودند

    کلاس‌‌های توجیهی می گذاشت و

    از آسیب‌های اجتماعی تبرها

    حرف می زد
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا