کالسکه تدبیر
من به مهمانی نرگس می روم جانم بیا
آنچنان باشی که می دانی و می دانم بیا
با لباس اهل نامردی اگر هستی برو
عـریـ*ـان اگر چون من که یک عمر است عریانم بیا
ادعای عقل اگر داری ارسطویی برو
مثل من هستی اگر وقتی که نادانم بیا
پای اگر بند هـ*ـوس داری نمی مانم برو
پیش دل داری گرو یک دست می مانم بیا
من درایت خیز مشکل سوز هستی می شوم
صبح غم ، کالسکۀ تدبیر می راند بیا
من به مهمانی نرگس می روم جانم بیا
آنچنان باشی که می دانی و می دانم بیا
با لباس اهل نامردی اگر هستی برو
عـریـ*ـان اگر چون من که یک عمر است عریانم بیا
ادعای عقل اگر داری ارسطویی برو
مثل من هستی اگر وقتی که نادانم بیا
پای اگر بند هـ*ـوس داری نمی مانم برو
پیش دل داری گرو یک دست می مانم بیا
من درایت خیز مشکل سوز هستی می شوم
صبح غم ، کالسکۀ تدبیر می راند بیا