شعر اشعار ویژه شهدا و دفاع مقدس !

Diba

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/15
ارسالی ها
86,552
امتیاز واکنش
46,640
امتیاز
1,242
صابره سادات موسوی

تو با شهید خفته به خاکت برابری
برای مادران شهدا

:::::::::::::::::::

دارد نشانه از غم و اندوه مادری

موی سپید ریخته از زیر روسری

گردی نشسته از غم این پنج شنبه ها

بر کفش های جفت شده کنج پادری

این چادر خمیده که تا خورده سال ها

از لحظه وداع تو ، آن بار آخری

این روزها که دور و بر او نبوده ای

در خواب کاشکی خبر از خود بیاوری

غیر از یکی دو نکته ی کوتاه گفته ای

در گوش او وصیت غمگین دیگری

مادر برای رفتن من اشک ... نه عزیز

"هر طور راحتی تو و هر جور بهتری"

***

همپایه ی عزیز خودت می روی بهشت

تو با شهید خفته به خاکت برابری
 
  • پیشنهادات
  • Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    از متن سرخ حادثه ها، از غبارها

    قد مي کشيد در تپش انفجارها

    از راه می رسند خبرهای شعله ور

    آتش گرفته دامن فصل بهارها

    مثل انار، گريه ي سرخي است در دلم

    بعد از شما شکسته تمام انارها

    ما وارثان داغ شماييم در زمين

    خون شماست بر ورق روزگارها

    دل را سپرده ايد به درياي حادثه

    اي ماهيان سرخ به دريا دچارها

    از خود بريده ايد، بريدن که ساده نيست

    دل بـرده ايد از همه ي زنده زارها

    امضاي خون زديد که جان را فدا کنيد

    زير سؤال رفته همه اعتبارها

    بعد از شما زمين و زمان گريه مي کند

    جاري شده است روي زمين جويبارها

    بي دست و پا و سر، به کجا مي رويد هان؟

    داريد مي رويد به پاي قرارها؟

    اينجا قرار بر سر دار است؛ دار عشق

    لرزيده دار از نفس سر به دارها

    افسانه نيست، دفتر تاريخ شاهد است

    از جان گذشته ايد، نه يک، بلکه بارها

    شاعر حسین سنگری
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    بر دامن مادر شهیدان صلوات

    //////////


    من بال و پر شهید را می بوسم
    پا تا به سر شهید را می بوسم

    دستم نرسد اگر به دامان شهید
    دست پدر شهید را می بوسم
    ......


    ای دوست به حنجر شهیدان صلوات
    بر قامت بی سر شهیدان صلوات


    از دامن زن مرد به معراج رود
    بر دامن مادر شهیدان صلوات
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242

    شهيد خليلي:
    :::::

    شهید امر به معروف و نهی از منکر
    شهید غفلت انسان های سنگین سر


    خوشا به حال تو در روزگار بی دردی
    به پیشگاه خداوند رفته ای با سر *


    در آن زمان که همه خواب دین می دیدند
    تلنگری شدی تا خوابشان رود از سر


    دلیل، غفلت یک عده بی تفاوت بود
    که مثل حضرت اربـاب داده ای حنجر


    زمین خوردی، ولی باز امر بر معروف ...
    به یمن خون تو حالا گرفته شد از سر


    چقدر خوب نشان دادی فاطمیه را
    گذشتن از خود و... لبخند و... شادی رهبر


    خلیل وار در آتش دو سال سوخته ای
    به یاد حضرت زهرا میان شعله ی در *


    چه دست مزد عجیبی خدا تورا دادت
    دو فاطمیه چشیدی تو روضه ی بستر
    .....

    شاعر: فرشيد يارمحمدي



    * سيد حميد رضا برقعي
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    از نسل "خلیلی:



    از نسل "خلیلی"، به "علی"معطوفی
    در خون تو نیست خُلق و خوی کوفی

    مــــــــــانند حسین حنجرت را دادی...
    تـــو نیز شهـــــــــید امــــر به معروفی
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    هوای تشنه لبی....
    .......


    به اتفاق خودم راهی جنوب شدم

    به پای داغ ِ تو، همصحبت غروب شدم

    هوا هوای گرفته، هوای تشنه لبی است

    برهنه گر نکنم پا، کمال بی ادبی است

    دوباره آمده ام تا بمیرم و بروم

    مسیر ِ خون کسی را بگیرم و بروم

    دوباره خاطره های تو را بغـ*ـل کردم

    گلاب و گریه در آن خاطرات حل کردم

    نشسته ام به تماشای آسمان بر خاک

    به احترام تو برروی زانوان بر خاک

    دوباره بقچه ی بغضی گشوده ام در پیش

    دَم غروب، سر ِ گفتن اذان برخاک

    چقدر خسته براین دشت ِ تشنه چنگ زدم

    که شاید ازتو بیابم کمی نشان بر خاک

    هنوز دلخوش خاکم که گفته اند در آن

    به احتمال قوی مُشتی استخوان بر خاک...

    گذر ز پیرهن و چفیه ی تو داشته است

    صبور ناله ی بادی ترانه خوان بر خاک

    رسیده باد که بر شامه ام تو را بدمد

    میان این ریه ها یک نفس هوا بدمد

    دلم پر است، پر از شعر و استعاره و زخم

    چو آسمان ِ شب آذین به گل ستاره و زخم

    شب مقابله در شط خون به یادم هست

    وعشقبازی دل در جنون به یادم هست

    شب، آن شبی که سراپای عقل می لرزید

    زمان به ساعت شرعی عشق می چرخید

    شب، آن شبی که حماسه هوای طوفان داشت

    و درد با دل ما گفته های پنهان داشت

    مرا رها نکن ای شعر تازه! ای غم عشق!

    مرا ببر به تب و تاب یک محرّم عشق

    برا ی من که سفر واژه ی غریبی نیست

    سکون ِ روح مرا غیرغم، نصیبی نیست

    دوباره بقچه ی دل رو براه خواهم کرد

    و راه ِ رفته ی خود را نگاه خواهم کرد

    سلام خاطره ها ! عشق نوجوانی من !

    امید ِ پر زدن از پشت نوحه خوانی من !

    بیا ز باغ شهیدان ما بکن گذری

    " ارادتی بنما تا سعادتی ببری "

    چقدر چهره ی مردان ِ مرد دیدنی است

    صدا ی منتشر ِ زخمشان شنیدنی است

    دوباره آمده ام تا بمیرم و بروم

    مسیر خون کسی را بگیرم و بروم

    به آسمان که رسیدم سلام خواهم داد

    سلام بر گل روی امام (ره) خواهم داد

    امام(ره) رونق دل ها و قوت جان بود

    پل وصال میان خدا و انسان بود

    دوباره یاد شهیدان مرا می آشوبد

    کسی درون سرم توی سـ*ـینه می کوبد

    حسینیه ست دلم در هوای سـ*ـینه زنی

    صدای سنج می آید، صدای سـ*ـینه زنی

    و اسم اعظم عشق است، تشنه لب در خون

    و ذکر نام اباالفضل(ع) با ادب در خون

    هنوز در دلمان جرات خطر داریم

    برای تیغ شهادت هنوز سر داریم

    همیشه گوش به فرمان رهبریم در عشق

    اشارتی بنماید همه خبرداریم

    بگو به خصم، بیاید اگر جگر دارد

    خدا به خیر کند گر سلاح برداریم

    هنوز عاشق سر بند فاطمه هستیم

    همیشه در ره مولا سر ِ سفر داریم

    کفن بیار که دارم حماسه می خوانم

    کفن بیار که ما جرات خطر داریم

    هوای شهره ی ضرب المثل شدن باماست

    حماسه ساز ترینیم و صد هنر داریم

    خداکند که بیاید کسی که آمدنی است

    دو چشم در ره ِ آن غایب از نظر داریم

    بلوغ باور ما ! السلام یا مهدی!

    گل بهار خدا ! السلام یا مهدی!

    شاعر : عبدالرضا کوهمال جهرمی

     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    باز خواهم....


    باز خواهم لاله ها را بو كنم

    ذكر يا ا... ذكر هو كنم

    خواهم امشب يادي از ياران كنم

    ياد دريا يادي از باران كنم

    هشت سال اين كشور ما جنگ شد

    خاك ما با لاله ها گلرنگ شد

    آن طرف شداد و قوم عاد بود

    اين طرف بابايي و صياد بود

    آن طرف گردان اهل كين بود

    اين طرف فضلي و زين الدين بود

    حاج همت اسوه ايثار بود

    حج او از فاو تا سومار بود

    آسماني ها همه پابندشان

    نام زهرا بود بر سربندشان

    ياد آن شب سوم خرداد بود

    يك صدا صحرا همه فرياد بود

    ياد آن روزي كه لرزان دهر بود

    روز آزادي خرمشهر بود

    تا كه فرمان از جماران داده شد

    لشگر و گردان حق آماده شد

    حمله اسلاميان آغاز شد

    ياعلي گفتيم و محور باز شد

    روز در چشمان دشمن شام بود

    حمله را بيت المقدس نام بود

    يك صدا صحرا همه تكبير بود

    پاي دشمن بسته در زنجير بود

    دشمن بعثي همه آواره بود

    بر سرش باراني از خمپاره بود

    آن كه خود بر حمله فرمان داده بود

    در جماران بر سر سجاده بود

    لعل لب چون بر تكلم باز كرد

    با دليران اين سخن آغاز كرد

    لطف حق دلهاي مارا شاد كرد

    شهر خرم را خدا آزاد كرد

    گشت دلها از پيامش منجلي

    رمز آن شب بود مولا ياعلي

    بايد اينجا با دلم سودا كنم

    يك سلامي بر جهان آرا كنم

    آن همه همسنگران يادش بخير

    نوحه آهنگران يادش بخير

    شاعر : يوسف حق پرست(غريب)


    g19avxkl5oqb2lit1fjq.png
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    از زندگی بدون
    ....

    از زندگی بدون تو بیزار می شوم
    از بس که پای داغ تو بیمار می شوم

    اصلاً تو را چه ساده من از یاد می برم
    وقتی اسیر کوچه و بازار می شوم

    ای یاس ِ یاس ِ نیلی حیدر ... مرا ببخش
    خارم ... اگر نظر نکنی ... خوار می شوم

    " فتحٌ قریب " فاطمه (س) ... قطعاً بدون تو
    مغلوب درد و غصّه ی بسیار می شوم

    مانند التماس فرج ... بین هر قنوت
    جمعه به جمعه پای تو تکرار می شوم

    وقتی دلم برای شما شور می زند
    وقتی که از هوای تو سرشار می شوم

    رو به بهشت حضرت زهرا(س) ... دم غروب
    راهی قطعه ی چهل و چار (44) می شوم

    حسّ می کنم ... که محضر عشّاق کربلا
    باگریه بر حسین (ع) سبکبار می شوم

    با گریه در جوار شهیدان بی نشان
    این جمعه هم دوباره عزادار می شوم

    از کربلا تو با شهداء می رسی عزیز
    روزی به داد رهبر ما می رسی عزیز
    .........

    شاعر : اسماعیل شبرنگ





     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    یک مشت خاک....


    نرفته است که یک مشت خاک بردارد
    بیاورد ... یا عکس از پلاک بردارد

    کسی که مـسـ*ـت میِ عشق میشود دیگر
    چرا پیالهای از خون تاک بردارد !؟

    به سینهاش دارد یاد میدهد آنجا
    رسید وقتی؛ چون غنچه چاک بردارد

    بدون پاهایش رفته است تا پرده
    ز روی خاطرهای هولناک بردارد

    چفیّه ای هم تنها برای او کافیست
    نیاز نیست که با خویش ساک بردارد

    در اوج سجده کلنجار میرود با خود
    چگونه سر از این خاکِ پاک بردارد

    ...
    برای خاطر یک مشت استخوان این بیل
    چقدر باید از این دشت خاک بردارد
    ........

    شاعر : زین العابدین آذر ارجمند



    g19avxkl5oqb2lit1fjq.png
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242

    عکس‎های تو ترسناک نیست
    عکس‎های فیس‎بوک ما ترسناک است
    آن‎ها ترسناک‎اند
    که حیا ندارند وقتی روبروی دوربین تلویزیون می‎نشینند
    ماشین‎های دودی سیـاس*ـی ترسناک‎اند
    وقتی که از خط ویژه به بالاشهر می‎روند
    دماغ‎های چسب‎خورده خنده دارند
    عینک‎های سیاه ترسناک‎اند
    پوسترهای انتخاباتی
    و چهره‎های تاریک ماهواره ترسناک‎اند
    بورس‎بازها قیافه‎ی مسخره‎ای دارند
    شکلک‎های چت مخوفند
    تلویزیون تو را نشان نمی‎دهد
    اما گالری‎ها و بی‎ینال‎ها را نشان می‎دهد
    اما تمامی قسمت‎های مستند شگفتی‎های جهان را نشان می‎دهد
    برای تو فرصت نیست
    اما برای تبلیغات سافتلن و ال‎جی همیشه فرصت هست
    جنگ آمده بود
    صورت تو را زیبا کند
    مسجد خرمشهر و صورت شهیدان را زیبا کند
    تا بفهمم از چه بترسم و ازچه نترسم
    هم‎وطنانت باید تو را ببیند
    تا وقتی از جوان شدن پوست با کرم‎های ضدآفتاب فرانسوی حرف می‎زنند
    بدانند تأثیر خمپاره‎ها از کِرِم‎های ضدآفتاب بیشتر است
    صورتت را پنهان نکن
    که ارغوان در شب مهتاب صورت پنهان نمی‎کند
    صورت تو آیهی فتح است
    که باید بلند قرائت شود
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا