شعر اشعار پرویز صادقی

  • شروع کننده موضوع @ T @ R
  • بازدیدها 3,405
  • پاسخ ها 209
  • تاریخ شروع

Diba

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/15
ارسالی ها
86,552
امتیاز واکنش
46,640
امتیاز
1,242
گاهی ...
چنین خوب نباش !
که حجم هستی ام
در انبساط عشق تو
بر دلم آوار می شود
گاهی ...
چنین خوب نباش !





----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 
  • پیشنهادات
  • Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    هر شب ...
    چراغ یاد تو را
    بر می فروزم
    به شور عشق
    و پروانۀ دلم را
    پرواز می دهم
    تا مزرعۀ چشمانت
    و پارو می زنم
    قایق خیال تو را
    تا جزیرۀ عشقت
    در اقیانوس قلب من
    آنجا که ...
    در روشنای فانوس چشم تو
    در تور بین دستانت
    تاب می خورد دلم
    و در نسیم بال پروانه ها
    که از پنجرۀ چشمانت
    تا عطر تو پر می گیرند
    در آغـ*ـوش عشق تو
    بیهوش می شود دلم
    و دیگر هیچ !





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    منظرۀ عشق تو ...
    در افق هیچ آسمانی نمی گنجد !
    آنسان که ...
    رایحۀ یک گل سرخ
    در چشم هیچ قابی نمی ماند !





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    نگاهم کن
    با چشمانی که در شب آن
    آبی ترین ستاره ها ...
    دنیای مرا چشمک می زنند
    از هزاران چیز با من حرف می زنند
    و مخمل آوازشان تارهای قلب مرا
    به لرزه های عاشقانه می برند
    نگاهم کن
    با چشمانی که
    دنیای خسته را پشت سر می نهند
    و خاطرات را تازه تر از بهار
    در فاصلۀ چشمانت به بازی می گیرند
    و آرام قهوه ایش
    طپشهای گم شدۀ قلبم را
    در حسّ زنانه ات نبض می زنند
    نگاهم کن
    با چشمانی که
    چلچله اش در قلب من آشیانه می کند
    و من در انتظار می مانم
    نسیم عشق تو می وزد
    و صدای تسلم قلب عاشقم
    در ناقوس آسمان می پیچد
    نگاهم کن !





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    نجاتم بده
    مرا بگیر از من
    که عادتم رؤیاست
    مرا بگیر ازین رؤیا
    مرا بگیر از چشمی
    که بی نگاهش
    چشم من نابیناست
    مرا بگیر از بـ..وسـ..ـه هائی
    که هر گوشۀ قلبم
    می چشد آن را
    مرا بگیر از لبخندی
    که آفتاب روزهای بارانیست
    مرا بگیر از دستی
    که لمس آن مرا
    به حسّ عاشقانه می برد
    مرا بگیر از آغوشی
    که گرمایش
    تنهائیم را آب می کند
    مرا بگیر از پنجره ای
    که آسمانش آبیست
    و من امّا غمگین
    مرا بگیر از کوچه هائی
    که لحظه های مرا می دزدند
    مرا بگیر از من
    که من به تو معتادم
    مرا بگیر ازین رؤیا
    نجاتم بده !





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    بر سقف دلم ...
    یاد تو قندیل بسته است
    و با هر طپش ...
    تو در دلم می افتی !





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    هر روز ...
    از رؤیای تو بیدار می شوم
    با چشمی ...
    که نگاهش غمگین است
    و چراغ تماشا درو خاموش
    با قلبی ...
    که صدای انتظار کسی رانمی طپد
    و من ...
    در خش خش گلهای زرد آرزو
    در سایه های یأس دلم
    قدم می زنم هنوز
    هر روز ...
    از خواب تو بیدار می شوم
    با روحی ...
    که لحظه ها ی هیچ ...
    خاطراتش را می بلعند
    و دفتر عشقی
    که در غبار اندوه عاشقانه ام
    کنار دلم خاک می گیرد
    هر روز ...
    از رؤیای تو بیدار می شوم
    تا بدانم ...
    به جرم حادثۀ دوست داشتنت
    پشت میله های فاصله
    به زندان ابد محکومم !





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    روزی دلم می میرد
    کنار بغض خسته ای
    که دست هیچ بارانی
    سیلیی گشایشی بر او نبود
    روزی دلم می میرد
    پشت تنهای یک در بسته
    که بر غبار سنگ آن
    ردّ پای هیچ قاصدک نبود
    روزی دلم می میرد
    در خالی یک آغـ*ـوش
    آنجا که پروانه ها
    عشق را در پیله های عقیم
    بر گلبرگ زرد آرزو تخم می نهند
    بی آنکه بدانند ...
    در دلم هوای جوانه نبود
    روزی دلم می میرد
    در منظره ای که دست جوهریش را
    با تمام عشق در هم فشرده است
    با حسرتی که در فاصله انگشتانش
    انگشت هیچ کس نبود
    روزی اگر تو آمدی
    باران تو را به سنگ دلم خواهد برد
    زیر تمام برگهای زرد
    به وسعت هر پائیز
    به روزی که دلم ...
    بی تو مرده است !





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    گریز من از تو
    به سمت توست
    که خیالم ...
    آغشتۀ عطر تو
    و شاخۀ افکارم
    از شکوفه های یاد تو
    سنگین است
    خاطرات ...
    نم نم بارانی است
    که تو را قطره قطره
    در دلم می ریزد
    و اندوه زرد مرا
    به لحظه های سبز تو می برد
    خزانی در بهارانم
    من از ابر تو سر شارم
    بهار من !

    ببارانم !

    ببارانم !
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    " تا همیشه " مقصدیست
    که راه عشق به آن تمام می شود
    آنجا که تو ...
    با شاخه گلی مرا انتظار می کشی !





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا