شعر دیوان اشعار پروین اعتصامی

  • شروع کننده موضوع ♥MASTANE♥
  • بازدیدها 5,360
  • پاسخ ها 260
  • تاریخ شروع

fz80

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/10/19
ارسالی ها
1,389
امتیاز واکنش
1,584
امتیاز
0
محل سکونت
یه جایی تو این دنیای...
[h=2]بیت[/h]
parvin.gif


پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات

بکوش و دانشی آموز و پرتوی افکن

که فرصتی که ترا دادهاند، بی بدل است



 
  • پیشنهادات
  • fz80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/19
    ارسالی ها
    1,389
    امتیاز واکنش
    1,584
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    یه جایی تو این دنیای...
    [h=2]بیت[/h]
    parvin.gif

    پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات

    دل پاکیزه، بکردار بد آلوده مکن

    تیرگی خواستن، از نور گریزان شدن است



     

    fz80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/19
    ارسالی ها
    1,389
    امتیاز واکنش
    1,584
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    یه جایی تو این دنیای...
    [h=2]بیت[/h]
    parvin.gif


    پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات

    طائری کز آشیان، پرواز بهر آز کرد

    کیفرش، فرجام بال و پر بخون آلودن است



     

    fz80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/19
    ارسالی ها
    1,389
    امتیاز واکنش
    1,584
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    یه جایی تو این دنیای...
    [h=2]بیت[/h]
    parvin.gif


    پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات

    با قضا، چیره زبان نتوان بود

    که بدوزند، گرت صد دهن است



     

    fz80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/19
    ارسالی ها
    1,389
    امتیاز واکنش
    1,584
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    یه جایی تو این دنیای...
    [h=2]بیت[/h]

    parvin.gif

    پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات

    دور جهان، خونی خونخوارهاست

    محکمهٔ نیک و بد کارهاست



     

    fz80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/19
    ارسالی ها
    1,389
    امتیاز واکنش
    1,584
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    یه جایی تو این دنیای...
    [h=2]ابیات پراکنده[/h]
    parvin.gif

    پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات

    خیال کژ به کار کژ گواهی است


    سیاهی هر کجا باشد، سیاهی است


    به از پرهیزکاری، زیوری نیست

    چو اشک دردمندان، گوهری نیست


    مپوش آئینه کس را به زنگار

    دل آئینه است، از زنگش نگهدار



     

    fz80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/19
    ارسالی ها
    1,389
    امتیاز واکنش
    1,584
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    یه جایی تو این دنیای...
    [h=2]بیت[/h]
    parvin.gif


    پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات

    سزای رنجبر گلشن امید، بس است

    بدامن چمنی، گلبنی نشانیدن



     

    fz80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/19
    ارسالی ها
    1,389
    امتیاز واکنش
    1,584
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    یه جایی تو این دنیای...
    [h=2]بیت[/h]
    parvin.gif

    پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات

    برهنمائی چشم، این ره خطا رفتم

    گـ ـناه دیدهٔ من بود، این خطاکاری



     

    fz80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/19
    ارسالی ها
    1,389
    امتیاز واکنش
    1,584
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    یه جایی تو این دنیای...
    [h=2]زن در ایران[/h]
    parvin.gif

    پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات

    زن در ایران، پیش از این گویی که ایرانی نبود

    پیشهاش، جز تیرهروزی و پریشانی نبود


    زندگی و مرگش اندر کنج عزلت میگذشت

    زن چه بود آن روزها، گر زآن که زندانی نبود


    کس چو زن اندر سیاهی قرنها منزل نکرد

    کس چو زن در معبد سالوس، قربانی نبود


    در عدالتخانه انصاف زن شاهد نداشت

    در دبستان فضیلت زن دبستانی نبود


    دادخواهیهای زن میماند عمری بیجواب

    آشکارا بود این بیداد؛ پنهانی نبود


    بس کسان را جامه و چوب شبانی بود، لیک

    در نهاد جمله گرگی بود؛ چوپانی نبود


    از برای زن به میدان فراخ زندگی

    سرنوشت و قسمتی جز تنگمیدانی نبود


    نور دانش را ز چشم زن نهان میداشتند

    این ندانستن، ز پستی و گرانجانی نبود


    زن کجا بافنده میشد، بی نخ و دوک هنر

    خرمن و حاصل نبود، آنجا که دهقانی نبود


    میوههای دکهٔ دانش فراوان بود، لیک

    بهر زن هرگز نصیبی زین فراوانی نبود


    در قفس میآرمید و در قفس میداد جان

    در گلستان نام ازین مرغ گلستانی نبود


    بهر زن تقلید تیه فتنه و چاه بلاست

    زیرک آن زن، کو رهش این راه ظلمانی نبود


    آب و رنگ از علم میبایست، شرط برتری

    با زمرد یاره و لعل بدخشانی نبود


    جلوهٔ صد پرنیان، چون یک قبای ساده نیست

    عزت از شایستگی بود از هوسرانی نبود


    ارزش پوشانده کفش و جامه را ارزنده کرد

    قدر و پستی، با گرانی و به ارزانی نبود


    سادگی و پاکی و پرهیز یک یک گوهرند

    گوهر تابنده تنها گوهر کانی نبود


    از زر و زیور چه سود آنجا که نادان است زن

    زیور و زر، پردهپوش عیب نادانی نبود


    عیبها را جامهٔ پرهیز پوشاندهست و بس

    جامهٔ عجب و هوی بهتر ز عریانی نبود


    زن، سبکساری نبیند تا گرانسنگ است و بس

    پاک را آسیبی از آلوده دامانی نبود


    زن چون گنجور است و عفت گنج و حرص و آز دزد

    وای اگر آگه ز آیین نگهبانی نبود


    اهرمن بر سفرهٔ تقوی نمیشد میهمان

    زآن که میدانست کآنجا جای مهمانی نبود


    پا به راه راست باید داشت، کاندر راه کج

    توشهای و رهنوردی، جز پشیمانی نبود


    چشم و دل را پرده میبایست اما از عفاف

    چادر پوسیده، بنیاد مسلمانی نبود


    خسروا، دست توانای تو، آسان کرد کار

    ورنه در این کار سخت امید آسانی نبود


    شه نمیشد گردر این گمگشته کشتی ناخدای

    ساحلی پیدا از این دریای طوفانی نبود



    باید این انوار را پروین به چشم عقل دید

    مهر رخشان را نشاید گفت نورانی نبود



     

    fz80

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/19
    ارسالی ها
    1,389
    امتیاز واکنش
    1,584
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    یه جایی تو این دنیای...
    قصاید


    parvin.gif

    پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید
    [h=3]ا[/h] قصیده شماره ۱: فکرت مکن نیامده فردا را
    قصیده شماره ۲: در صف گل جا مده این خار را
    قصیده شماره ۳: نگهدار ز آلودگی پاک جانرا
    قصیده شماره ۴: بگفت ای بیخبر، مرگ از چه نامی زندگانی را
    [h=3]ت[/h] قصیده شماره ۵: وی داده باد حادثه بر بادت
    قصیده شماره ۶: صد بیم خزانش بهر بهار است
    قصیده شماره ۷: آب هوی و حرص نه آبست، آذر است
    قصیده شماره ۸: زانکه در آن اهرمنی رهنماست
    قصیده شماره ۹: وان مس که گشت همسر این کیمیا طلاست
    قصیده شماره ۱۰: تا چشم بهم بر زنی خرابست
    قصیده شماره ۱۱: از رهزن ایام در امانست
    قصیده شماره ۱۲: چو پر کاه پریدن ز جا سبکساریست
    قصیده شماره ۱۳: تکیه بر بیهده گفتار نداشت
    قصیده شماره ۱۴: ایام عمر، فرصت برق جهان نداشت
    قصیده شماره ۱۵: در ره عقل کاروانی داشت
    [h=3]د[/h] قصیده شماره ۱۶: بد و نیک و غم و شادی همه آخر گردد
    قصیده شماره ۱۷: ماند خاکستری از دفتر و طوماری چند
    قصیده شماره ۱۸: بسی کار دشوار کسان کنند
    قصیده شماره ۱۹: گرگ سیه درون، سگ چوپان نمیشود
    قصیده شماره ۲۰: آنکو وجود پاک نیالاید
    [h=3]ر[/h] قصیده شماره ۲۱: نور بودیم و شدیم از کار ناهنجار نار
    قصیده شماره ۲۲: لیک دوک تو نگردید ازین بهتر
    قصیده شماره ۲۳: نرهد مار فسای از بد مار آخر
    [h=3]ش[/h] قصیده شماره ۲۴: دهر دریاست، بیندیش ز طوفانش
    [h=3]گ[/h] قصیده شماره ۲۵: دور از تو همرهان تو صد فرسنگ
    [h=3]م[/h] قصیده شماره ۲۶: ره دیو لاخ و قافله بی مقصد و مرام
    قصیده شماره ۲۷: که با دسیسه و آشوب باز خواهد وام
    قصیده شماره ۲۸: به کز این پس کندش نطق خرد ابکم
    قصیده شماره ۲۹: گاه سود و گـه زیان میوریم
    [h=3]ن[/h] قصیده شماره ۳۰: از بدشان چهر جان پاک بگردان
    قصیده شماره ۳۱: عیب خود را مکن ایدوست ز خود پنهان
    قصیده شماره ۳۲: آن به که نگردیش به پیرامن
    قصیده شماره ۳۳: تهی از سبزه و گل راغ و گلشن
    قصیده شماره ۳۴: زشتروئی چه کند آینهٔ گردون
    قصیده شماره ۳۵: بجهان گذران تکیه مکن چندین
    [h=3]ی[/h] قصیده شماره ۳۶: با تن دون یار گشتی دون شدی
    قصیده شماره ۳۷: گیتی ننهد ز سر سیهکاری
    قصیده شماره ۳۸: ره نیکان چه سپاری که گرانباری
    قصیده شماره ۳۹: سالها کرده تباهی و هوسرانی
    قصیده شماره ۴۰: فساد از دل فروشوئی، غبار از جان برافشانی
    قصیده شماره ۴۱: مخواه از درخت جهان سایبانی
    قصیده شماره ۴۲: همی پوینده در راه خطائی
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا