اینجا نشسته است ، کسی روبه روی من
یک شعر خوش تراش، به نام قشنگ زن
زیبا، اصیل، چونان تصنیفی از" بنان "
موسیقی مکرر دلشوره های من
دارد به شکل شعر ، به من خیره می شود
او عاشق من است ؛ یقینا ، مسلمأ
من قانعم به ریزش پلکی ، اشاره ای
من قانعم به خنده تلخی ، عزیز من !
لخـ*ـتی مرا بخند ، بخند و نگاه کن
گیرم که عاشقانه ، گیرم تفننأ
عاشق شدن ، جنون قشنگی است نازنین
آشفته ام شبیه دو چشم تو دائمأ
داری در این مغازله تردید می کنی ؟!
این بوف کور، با تو غریب است ظاهرأ
این مرد آس و پاس ، برای تو کوچک است
این گـنگ خواب دیده ، این روح بی کفن
من: شاخه ای تکیده: تو: آغازبغض گل
جاریست در تو وسوسه ی تازه وا شدن
" بودن به از نبود شدن ، خاصه در بهار"
داری تباه می شوی از عاشقم شدن
باران گرفته است؛ برو خیس می شوی
این چتر کوچک است برای تو ، خوب من!
یک شعر خوش تراش، به نام قشنگ زن
زیبا، اصیل، چونان تصنیفی از" بنان "
موسیقی مکرر دلشوره های من
دارد به شکل شعر ، به من خیره می شود
او عاشق من است ؛ یقینا ، مسلمأ
من قانعم به ریزش پلکی ، اشاره ای
من قانعم به خنده تلخی ، عزیز من !
لخـ*ـتی مرا بخند ، بخند و نگاه کن
گیرم که عاشقانه ، گیرم تفننأ
عاشق شدن ، جنون قشنگی است نازنین
آشفته ام شبیه دو چشم تو دائمأ
داری در این مغازله تردید می کنی ؟!
این بوف کور، با تو غریب است ظاهرأ
این مرد آس و پاس ، برای تو کوچک است
این گـنگ خواب دیده ، این روح بی کفن
من: شاخه ای تکیده: تو: آغازبغض گل
جاریست در تو وسوسه ی تازه وا شدن
" بودن به از نبود شدن ، خاصه در بهار"
داری تباه می شوی از عاشقم شدن
باران گرفته است؛ برو خیس می شوی
این چتر کوچک است برای تو ، خوب من!