قفس باز
ای زندگی بردار دست از امتحانم
چیزی نه می دانم مه می خواهم بدانم
دلسنگ یا دلتنگ چون کوهی زمینگیر
از آسمان دلخوش به یک رنگین کمانم
کوتاهی عمر گل از بالا نشینی است
اکنون که می بینند خوارم در امانم
دلبسته ی افلاکم و پا بسته ی خاک
فواره ای بین زمین و آسمانم
آن روز اگر خود بال خود را میشکستم
اکنون نمیگفتم بمانم یا نمانم؟
قفل قفس باز و قناری ها هراسان
دل کندن آسان نیست، آیا می توتنم؟
ای زندگی بردار دست از امتحانم
چیزی نه می دانم مه می خواهم بدانم
دلسنگ یا دلتنگ چون کوهی زمینگیر
از آسمان دلخوش به یک رنگین کمانم
کوتاهی عمر گل از بالا نشینی است
اکنون که می بینند خوارم در امانم
دلبسته ی افلاکم و پا بسته ی خاک
فواره ای بین زمین و آسمانم
آن روز اگر خود بال خود را میشکستم
اکنون نمیگفتم بمانم یا نمانم؟
قفل قفس باز و قناری ها هراسان
دل کندن آسان نیست، آیا می توتنم؟