شعر اشعار فاضل نظری

Aster

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/11
ارسالی ها
2,803
امتیاز واکنش
45,910
امتیاز
956
محل سکونت
شمال
گاهی فقط سکوت

چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگری است
جای گلایه نیست این رسم دبری است
هر کس گذشت از نظرت در دلت نشست
تنها گـ ـناه آینه ها زود باوری است
مهرت به خلق بیشتر از جوربر من است
سهم برابر همگان نا برابری است
دشنام یا دعای تو در حق من یکی است
ای آفتاب هر چه کنی ذره پروری است
ساحل جواب سرزنش موج را نداد
گاهی فقط سکوت سزای سبکسری است​
 
  • پیشنهادات
  • Aster

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/11
    ارسالی ها
    2,803
    امتیاز واکنش
    45,910
    امتیاز
    956
    محل سکونت
    شمال
    ان روز ها

    ما کشته ایم نیست تو هم جستوجو مکن
    آن روزها گذشت دگر آرزو مکن
    دیگر سراغ خاطره های مرا مگیر
    خاگستر گداخته را زیر رو مکن
    در چشم دیگران منشین در کنار من
    ما را در این مقایسه بی آبرو مکن
    راز من است غنچه ی لب های سرخ تو
    راز مرا برای کسی بازگو مکن
    دیدار ما تصر یک بی نهایت است
    با یکدگر دو آینه را رو به رو مکن​
     

    Aster

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/11
    ارسالی ها
    2,803
    امتیاز واکنش
    45,910
    امتیاز
    956
    محل سکونت
    شمال
    طفل زمین خورده

    بغض فروخورده ام چگونه نگریم؟
    غنچه‌ی پژمرده ام چگونه نگریم؟
    رودم و با گریه دور میشوم از خویش
    از همه آزرده ام چگونه نگریم؟
    مرد مگر گریه میکند؟ چه بگویم
    طفل زمین خورده ام چگونه نگریم؟
    تنگ پر از اشک و چشم های تماشا
    ماهی دل مرده ام چگونه نگریم؟
    پرسشم از راز بی وفایی او بود
    حال که پی بـرده ام چگونه نگریم؟
     

    Aster

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/11
    ارسالی ها
    2,803
    امتیاز واکنش
    45,910
    امتیاز
    956
    محل سکونت
    شمال
    تقاطع

    سفر بهانه ی دیدار و آشنایی ماست
    از این به بعد سفر مقصد نهایی ماست
    در ابروان من و گیسوان تو گرهی است
    گمان مبر که زمان گره گشایی ماست
    خراب تر از من و بهتر از تو بسیار است
    همین بهانه ی آغاز بی وفایی ماست
    زمانه غیر زبان قفس نمیداند
    بمان که پر نزدن حیله ی رهایی ماست
    به روز وصل چه دل بسته ای؟ که مثل دو خط
    به هم رسیدن ما نقطه ی جدایی ماست​
     

    Aster

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/11
    ارسالی ها
    2,803
    امتیاز واکنش
    45,910
    امتیاز
    956
    محل سکونت
    شمال
    سر به هوا

    نفس کشیدم و گفتی زمانه جان کاه است
    نفس نمیکشم این آه از پی آه است
    در آسمان خبری از ستاره ی من نیست
    که هر چه بخت بلند است عمر کوتاه است
    به جای سرزنش من به او نگاه کنید
    دلیل سر به هوا گشتن زمین ماه است
    شب مشاهده ی چشم آن کمان ابروست
    کمین کنید رقیبان سر بزنگاه است
    اگر نبوسم حسرت اگر ببوسم شرم
    شب خجالت من از لب تو در راه است​
     

    Aster

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/11
    ارسالی ها
    2,803
    امتیاز واکنش
    45,910
    امتیاز
    956
    محل سکونت
    شمال
    میبینی که

    بعد یک سال بهار آمده م بینی که
    باز تکرار به بار آمده می بینی که
    سبزی سجده ی ما را به لبی سرخ فروخت
    عقل با عشق کناذ آمده می بینی که
    آنکه عمر به کمین بود به دام افتاده
    چشم آهو به شکار آمده می بینی که
    حمد هم از لب سرخ تو شنیدن دارد
    گل سرخی به مزار آمده می بینی که
    غنچه ای مژده ی پژمردن خود را آورد
    بعد یک سال بهار آمده می بینی که​
     

    Aster

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/11
    ارسالی ها
    2,803
    امتیاز واکنش
    45,910
    امتیاز
    956
    محل سکونت
    شمال
    گرفتار رهایی

    ناگریز از سفرم بی سر و سامان چون باد
    به گرفتار رهایی نتوان گفت آزاد
    کوچ تا چند؟ مگر میشود از خویش گریخت؟
    بال تنها غم غربت به پرستو ها داد
    اینکه مردم نشناند تو را غربت نیست
    غربت آن است که اران ببرنت از یاد
    عاشقی چیست؟ به جز شادی و مهر و غم قهر؟
    ن من از قهر تو غمگین نه تو از مهرم شاد
    چشم بیهوده به آیینه شدن دوخته ای
    اشک آن روز ه آیینه شد از چشم افتاد​
     

    Aster

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/11
    ارسالی ها
    2,803
    امتیاز واکنش
    45,910
    امتیاز
    956
    محل سکونت
    شمال
    ان جا و این جا

    وضع ما در گردش دنیا چه فرقی میکند
    زندگی یا مرگ بعد از ما چه فرقی میکند؟

    ماهیان روی خاک و ماهیان روی آب
    وقت مردن ساحل و دریا چه فرقی میکند؟

    سهم ما از خاک وقتی مستطیلی بیش نیست
    جای ما اینجاست یا آنجا چه فرقی میکند؟

    یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد
    تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی میکند؟

    هیج کس هم صحبت تنهایی یک مرد نیست
    خانه ی من با خیابان ها چه فرقی میکند؟

    مثل سنگی زیر آب از خویش میپرسم مدام
    ماه پایین است یا بالا چه فرقی میکند...؟

    فرصت امروز هم با وعده ی فردا گذشت
    بی وفا! امروز با فردا چه فرقی میکند؟
     

    ღ motahareh ღ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    14,789
    امتیاز واکنش
    46,711
    امتیاز
    1,286
    محل سکونت
    تهــــران
    از باغ می برند چراغانیت کنند
    تا کاج جشن های زمستانیت کنند

    پوشانده اند صبح تو را ابرهای تار
    تنها به این بهانه که بارانی ات کنند

    یوسف به این رها شدن ازچاه دل مبند
    این بار می برند که زندانی ات کنند

    ای گل گمان مبر به شب جشن می روی
    شاید به خاک مرده‌ای ارزانیت کنند

    یک نقطه بیش فرق رجیم و رحیم نیست
    از نقطه‌ای بترس که شیطانی ات کنند

    آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
    گاهی بهانه‌ایست که قربانی‌ات کنند

    "فاضل نظری"
     

    ღ motahareh ღ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    14,789
    امتیاز واکنش
    46,711
    امتیاز
    1,286
    محل سکونت
    تهــــران
    گر عقل پشت حرف دل اما نمی گذاشت
    تردید پا به خلوت دنیا نمی گذاشت

    از خیر هست و نیست دنیا به شوق دوست
    می شد گذشت، وسوسه اما نمی گذاشت

    اینقدر اگر معطل پرسش نمی شدم
    شاید قطار عشق مرا جا نمی گذاشت

    دنیا مرا فروخت، ولی کاش دست کم
    چون بردگان مرا به تماشا نمی گذاشت

    شاید اگر تو نیز به دریا نمی زدی
    هرگز به این جزیره کسی پا نمی گذاشت

    گر عقل در جدال جنون مرد جنگ بود
    ما را در این مبارزه تنها نمی گذاشت

    ای دل بگو به عقل که دشمن هم این چنین
    در خون مرا به حال خودم وا نمی گذاشت

    ما داغدار بـ..وسـ..ـه ی وصلیم چون دو شمع
    ای کاش عشق سر به سر ما نمی گذاشت

    "فاضل نظری"
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا