- عضویت
- 2015/04/15
- ارسالی ها
- 86,552
- امتیاز واکنش
- 46,640
- امتیاز
- 1,242
نام شعر: کمک به عشق، کمک به خدا
از دفتر: بال هایت را کجا جا گذاشتی؟
می خواستند سرش را ببرند .
خودش این را می فهمید .
او معنی کاسه ی آب و چاقو را می فهمید .
با مادرش هم همین کار را کردند ،
آبش دادند و سرش را بریدند .
ترسیده بود ، گردنش را گرفته بودند و می کشیدند .
قلب قرمزش تند تند می زد .
کمک می خواست ، فریاد می زد
و صدایش تا آسمان هفتم بالا می رفت .
خدا فرشته ای فرستاد تا گوشفند بی تاب را آرام کند .
فرشته آمد و نوازشش کرد و گفت :
- چه قدر قشنگ است این که قرار است
خودت را ببخشی تا زندگی باز هم ادامه پیدا کند .
آدم ها سپاس گزار تو اند .
قوت و قدم های شان از تو ست ،
تاب و توان شان هم .
تو به قلب های شان کمک می کنی تا بهتر بتپد ،
قلب هایی که می توانند عشق بورزند .
پس مرگ تو ، به عشق کمک می کند .
تو کمک می کنی تا آدمی امانت بزرگی
را که خدا بر شانه های کوچکش گذاشته ، بر دوش کشد .
تو و گندم و نور ، تو و پرنده و درخت ،
همه کمک می کنید تا این چرخ بچرخد ،
چرخی که نام آن زندگی است .
گوشفند آرام شد و اجازه داد تا چاقو گلویش را ببوسد .
او قطره قطره بر خاک چکید اما هر قطره اش
خشنود بود ، زیرا به خدا ، به عشق ،
به زندگی کمک کرده بود
از دفتر: بال هایت را کجا جا گذاشتی؟
می خواستند سرش را ببرند .
خودش این را می فهمید .
او معنی کاسه ی آب و چاقو را می فهمید .
با مادرش هم همین کار را کردند ،
آبش دادند و سرش را بریدند .
ترسیده بود ، گردنش را گرفته بودند و می کشیدند .
قلب قرمزش تند تند می زد .
کمک می خواست ، فریاد می زد
و صدایش تا آسمان هفتم بالا می رفت .
خدا فرشته ای فرستاد تا گوشفند بی تاب را آرام کند .
فرشته آمد و نوازشش کرد و گفت :
- چه قدر قشنگ است این که قرار است
خودت را ببخشی تا زندگی باز هم ادامه پیدا کند .
آدم ها سپاس گزار تو اند .
قوت و قدم های شان از تو ست ،
تاب و توان شان هم .
تو به قلب های شان کمک می کنی تا بهتر بتپد ،
قلب هایی که می توانند عشق بورزند .
پس مرگ تو ، به عشق کمک می کند .
تو کمک می کنی تا آدمی امانت بزرگی
را که خدا بر شانه های کوچکش گذاشته ، بر دوش کشد .
تو و گندم و نور ، تو و پرنده و درخت ،
همه کمک می کنید تا این چرخ بچرخد ،
چرخی که نام آن زندگی است .
گوشفند آرام شد و اجازه داد تا چاقو گلویش را ببوسد .
او قطره قطره بر خاک چکید اما هر قطره اش
خشنود بود ، زیرا به خدا ، به عشق ،
به زندگی کمک کرده بود