رمان رویا بافی زیباست اما | Roya_77 کاربر انجمن نگاه دانلود

وضعیت
موضوع بسته شده است.

*ROyA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/12/28
ارسالی ها
3,052
امتیاز واکنش
25,600
امتیاز
1,070
محل سکونت
Sis nation
کاش میشد چشمامو میبستم و زندگیم ده سال جلو میرفت ....!
[HIDE-THANKS][/HIDE-THANKS][HIDE-THANKS][/hide-thanks][HIDE-THANKS][/hide-thanks][HIDE-THANKS]
مثلا کارم داشت ، اما لام تا کام حرفی نزد . رسیدیم دم خونمون زیر لب تشکری کردم و خواستم پیاده بشم که مچ دستمو گرفت اخمی کردم و گفتم : ولم کن رسوندیم ممنون کارتم که نگفتی ، اعصابم خرابه میخوام برم خونه خواهش میکنم
به خواهش میکم که رسیدم بغض گلومو گرفت ،بارون نم نم میبارید و قطره های شفاف بارون روی شیشه نمایان میشد بعد از چند ثانیه سکوت گفت : پس الان که نشد شمارتو بده کارمو بهت میگم
با همون بغض تو گلوم گفتم : مهدی بخدا من توان جریان اتفاقات جدیدو ندارم من خودم الان از هر ادم دیگه ای داغون ترم و فقط مونده که برم بمیرم ، پس بیخیالم شو منو فراموش کن هزارساله از اشناییمون گذشته و الان غریبه ایم ، مثل همون موقع که عارت میومد باهام حرف بزنی ، الانم عارت بیاد برو و بیخیال من شو
مچ دستمو ول کرد و کلافه دستی کشید به موهاش سعی کرد اروم باشه و با همون ارامش ساختگی گفت :ببین رویا ...نوچی کرد و ادامه داد :ببین رویا داری راجبه ۵ ، ۶ سال پیش حرف میزنی .الان نه تو همون رویایی و نه من همون مهدی ام.پس لجبازی نکن شمارتو بده
اومدم مخالفت کنم که دوباره محکم گفت : گفتم شمارتو بهم بده
عکس العملی نشون ندادم ، موبایلم دستم بود که از دستم کشید و گفت : رمزشو بزن
با نارضایتی رمز رو زدم و با گوشیم روی گوشیش میس کال انداخت
در ماشینو باز کردم خواستم بدون خداحافظی برم که دوباره با همون لحن محکم گفت : منتظر تماسم باش ، سعی نکن منو بپیچونی رویا خداحافظ
بیشتر از دستش کفری شدم و در ماشین رو محکم بستم . اصلا بر نگشتم نگاهش کنم. کلید انداختم و وارد اپارتمان شدم صدای ماشینش اومد که رفت...
همینو کم داشتم واقعا توی این وضعیت روحی ، توی این شرایط فقط مهدی کم بود که اونم اضافه شد !
نفس عمیقی شدم و در خونه رو باز کردم . خدای من چمدونم توی فرودگاه جا مونده بود از حواس پرتی دوباره مجبور شدم برم سمت فرودگاه و چمدونم رو بیارم.اصلا حوصله نداشتم اما چاره ای نبود.زنگ زدم آژانس و یه ماشین رفت و برگشت برای فرودگاه مهرآباد خواستم.پنج دقیقه ای معطل شدم تا ماشین بیاد .یه پراید نقره ای رنگ که اونم کهنه و دربوداغون بود ! در عقب رو باز کردم و نشستم با استرس گفتم : سلام ، فقط عجله کنید
اون اقای راننده هم که مرد میانسالی بود گفت :سلام دخترم چشم
هندزفیریمو گذاشتم توی گوشم و سرمو تکیه دادم به پنجره . مغزم گنجایش اینهمه فکر و خیال رو نداشت ، بارون نم نم میبارید و این باعث شد که خیابونای تهران قفل بشن از ترافیک . چشمام گرم خواب شد و تصمیم گرفتم تا وقتی برسم فرودگاه یه چرتی بزنم .
صدای نا آشنایی منو از خواب بیدار کرد ، خواب الود گفتم: چیشده؟
مرد میانسالی گفت : دخترم رسیدیم
کم کم یادم اومد که برای چی اینجام و تشکری کردم و گفتم:اقا چند دقیقه اینجا وایسین من الان میام
بدو بدو رفتم تا ببینم چمدونم کجا جا مونده که دیدم اون قسمت بار چمدونم یگوشه مونده تک و تنها ! رفتم سمتش و برداشتمش ، چمدون جمع و جور قهوه ایی که بابام وقتی برای اولین بار میخواستم با دوستام از طرف مدرسه برم مسافرت برام خریده بود. خیلی دوسش داشتم.به سمت تاکسی راه افتادم ، باز جای شکرش باقیه که کسی نبرده بود چمدونمو نفس عمیقی کشیدم و سوار ماشین شدم چمدونم هم کنار خودم گذاشتم نه تو صندوق ماشین ! به راننده گفتم : ممنونم اقا برمیگردم خونه

[/HIDE-THANKS]
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • *ROyA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    3,052
    امتیاز واکنش
    25,600
    امتیاز
    1,070
    محل سکونت
    Sis nation
    عشق مثل تو قصه ها نیست
    حتی شبیه افسانه ها نیست
    ماهم یه عمری گول قصه هارو خوردیم
    واسه هرکی برامون تب نمیکرد مردیم...
    عشق همون چشمای خستس
    همون دستای سرد و پینه بستس
    عشق همون مهر مادری بود
    تو طعم خوبه یه نهار سر سری بود ...
    عشق دلیه که برات نگرونه
    همون نگاهه که شاید یادت نمونه
    عشق لبخند یه دوست خوبه
    متاسفم !محتوا مخفی شده است. محتوا فقط به کاربران ثبت نام شده نمایش داده میشود.



    پرواز کن
    با رویاهات ...رویاهات قشنگن !
    انگار که همیشه ...تازه و خوشرنگن
    نگاه کن ، به باغمون!
    گلهامون دلتنگن...
    بروبه یجایی که ...پروانه هاش میخندن...

    بابت کم بودن پست شرمنده

    یاعلی :)
     
    آخرین ویرایش:

    *ROyA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    3,052
    امتیاز واکنش
    25,600
    امتیاز
    1,070
    محل سکونت
    Sis nation
    رفتی از کنارم اما رفتنت پر از معما ... هعی
    گفتمت از عشق و باور ...
    گفتی از نگاه اخر ...

    متاسفم !محتوا مخفی شده است. محتوا فقط به کاربران ثبت نام شده نمایش داده میشود.



    نظراتتون برام ارزشمنده، نظر بود انتقادی بود حتما توی پروفایلم بگین :)
    التماس دعا..خیلی دعام کنید :)

    یاعلی
     
    آخرین ویرایش:

    *ROyA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    3,052
    امتیاز واکنش
    25,600
    امتیاز
    1,070
    محل سکونت
    Sis nation
    از یجا به بعد
    تو میمونی و چندتا عکس روبه روت
    تنهاتر میشی
    همش تو فکر اینی تقصیر کی بود

    متاسفم !محتوا مخفی شده است. محتوا فقط به کاربران ثبت نام شده نمایش داده میشود.



    [/HIDE-THANKS]

    بودنت هنوز مثل بارونه
    تازه و خنک و ناز و آرومه
    تا الان از پشت این دیوار
    که ساختم تا دوستت نداشته باشم
    اتل و متل بهار بیرونه ...

    مرسی از نگاهاتون

    یا علی :)
     
    آخرین ویرایش:

    *ROyA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/28
    ارسالی ها
    3,052
    امتیاز واکنش
    25,600
    امتیاز
    1,070
    محل سکونت
    Sis nation
    سلام خوشگلا :campe45on2:
    درمورد پرش شخصیت رویا Hanghead
    همچین ادمایی رو دیدم ، عجیب بنظر میاد اما هست دیگه...
    ممنون بابت همراهی ها و انرژی مثبتی که بهم میدین :aiwan_light_soldier_girl:

    متاسفم !محتوا مخفی شده است. محتوا فقط به کاربران ثبت نام شده نمایش داده میشود.



    [/HIDE-THANKS]

    پست امروز از ظهر داشتم مینوشتمش ! اما حالم خوب نبود تا زودتر بزارم و تمومش کنم
    بخاطر شماها نوشتم ، دلم خیلی گرفته
    التماس دعا

    یا علی
     
    آخرین ویرایش:
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا