- عضویت
- 2017/01/20
- ارسالی ها
- 605
- امتیاز واکنش
- 7,595
- امتیاز
- 728
- سن
- 21
-از طرف مردمی که گهگاهی از این سیاهچال دیدن می کنند گزارش کرده اند که در طی هفته های گذشته، بوی تعفن و گندیده از عمق این چاه احساس کرده اند، این بوی تعفن از کی آغاز شده و دلیل آن چه بوده است؟
-من اخیرا برای بررسی به زندان سیاهچال که در عمق آن ساخته شده است رفتم، می توانم بگویم این بوی بد از جسد مردگان دفن شده این سیاهچال است که از نظر علمی طبیعی است چون در فضایی قرار داده شده اند که پر از کرم خاکی و خوراکی های گندیده است، این مواد با بوی کهنگی یا پوسیدگی استخوان اسکلت اجساد دختران دفن شده حادثه مدرسه زابل ترکیب شده است که نتیجه آن بوی بدی است که به بیرون از چاه سرایت کرده است.
به علاوه اینکه آن زندان سیاهچال سال ها است که پاکسازی نشده است.
-شما با وجود آن همه صداهای مرموزی که در شب ها از داخل چاه می آمد و مردم از آن وحشت داشتند، چطور توانستید به داخل آن بروید؟ آیا شواهد یا مدارک یا اسراری از آن چاه توانستید دریافت کنید؟
-به هرحال وظیفه یا مسئولیت من حکم می کند که باید هر یک هفته یکبار به آنجا برای بررسی کامل بروم تا از وضعیت جسد و محیط زندان با خبر بشوم؛ بله شواهد زیادی دارم که می توانم برایتان در این مصاحبه بگویم، به طور مثال من خون هایی را دیدم که به شکل یک خط مستقیم بر دیوار های این زندان کشیده شده اند، یا حتی نوشته هایی با جوهر قلمی که با خون انسان ترکیب شده را دیدم که به زبان های مختلف و بعضا ناشناخته حک شده اند، یا حتی من توانستم یک دوربین فیلم برداری را در سیاهچال پیدا کنم که واقعا غیر قابل باور بود؛ این نشان می دهد که در گذشته دور در این سیاهچال اتفاقات اسرارآمیزی افتاده که همه ما از آن بی خبریم.
-یعنی ممکن است در گذشته شخص ناشناسی به آن مکان قدم گذاشته باشد؟
-به احتمال زیاد بله، مگر اینکه دوربین را شخصی جا گذاشته باشد یا شاید به خاطر خراب شدن آن، دوربین را در چاه بیندازد که این واقعی نیست چون دلیلی ندارد که شخصی از سهل انگاری دوربین را در چاه بیندازد،به علاوه من 1 سال پیش در همان زمان هایی که آن حادثه آتش سوزی اتفاق افتاده بود و به تیتر اول اخبار تبدیل شده بود، صداهای مبهم یا ترسناکی را از داخل خانه ام می شنیدم، که مرا به شدت ترسانده بود؛ قسم می خورم که آن صدا از طرف روح همان دختری است که در حادثه آتش سوزی فوت کرد(نسرین ربیع زاده).
-آیا در خانه شما نشانه هایی از رد این صداهای مبهم به جا مانده است، که در این گزارش شرح بدهید؟
_بله، اخیرا متوجه شدم که وسایل خانه ام مدام تکان می خوردند یا حتی تلویزیون به طور مداوم خاموش و روشن میشد، من به دیگران هشدار می دهم که بسیار مواظب باشند تا روح ماورایی این زن به خانه شان اصلا نرسد، این زن واقعا تهدیدی برای جامعه ما محسوب می شود، ضمنا در هفته پیش گزارش شده بود که دو پسر جوان که از همان محله های شهر زاهدان بوده اند، در همان اطراف چاه زیرزمینی در جاده زاهدان-زابل کشته شده اند که این نگرانی را در شهر بیشتر می کند.
-بله خبرگزاری ما هم اخیرا این موضوع را به طور کامل به بحث گذاشته بود و پوشش کاملی کرده بود که به خوبی تحلیل کرده ایم، سوال آخر اینکه به نظر شما این تعداد مرگ و میر ممکن است بیشتر شود؟
-من فکر می کنم با توجه به حضور آزادانه روح خبیث این زن، تعداد مرگ و میر در شهر می تواند بیشتر شود واقعا امیدوارم جلوگیری شود و اداره پلیس زابل برای این نوع موارد پرونده ای تشکیل بدهد.
-آقای مرادی ممنونم که وقتتان را به ما دادید و مصاحبه کردید، از همکاری شما با ما سپاسگزارم، روز خوبی را برایتان آرزو می کنم.
-ممنونم و روزتان خوش
-من اخیرا برای بررسی به زندان سیاهچال که در عمق آن ساخته شده است رفتم، می توانم بگویم این بوی بد از جسد مردگان دفن شده این سیاهچال است که از نظر علمی طبیعی است چون در فضایی قرار داده شده اند که پر از کرم خاکی و خوراکی های گندیده است، این مواد با بوی کهنگی یا پوسیدگی استخوان اسکلت اجساد دختران دفن شده حادثه مدرسه زابل ترکیب شده است که نتیجه آن بوی بدی است که به بیرون از چاه سرایت کرده است.
به علاوه اینکه آن زندان سیاهچال سال ها است که پاکسازی نشده است.
-شما با وجود آن همه صداهای مرموزی که در شب ها از داخل چاه می آمد و مردم از آن وحشت داشتند، چطور توانستید به داخل آن بروید؟ آیا شواهد یا مدارک یا اسراری از آن چاه توانستید دریافت کنید؟
-به هرحال وظیفه یا مسئولیت من حکم می کند که باید هر یک هفته یکبار به آنجا برای بررسی کامل بروم تا از وضعیت جسد و محیط زندان با خبر بشوم؛ بله شواهد زیادی دارم که می توانم برایتان در این مصاحبه بگویم، به طور مثال من خون هایی را دیدم که به شکل یک خط مستقیم بر دیوار های این زندان کشیده شده اند، یا حتی نوشته هایی با جوهر قلمی که با خون انسان ترکیب شده را دیدم که به زبان های مختلف و بعضا ناشناخته حک شده اند، یا حتی من توانستم یک دوربین فیلم برداری را در سیاهچال پیدا کنم که واقعا غیر قابل باور بود؛ این نشان می دهد که در گذشته دور در این سیاهچال اتفاقات اسرارآمیزی افتاده که همه ما از آن بی خبریم.
-یعنی ممکن است در گذشته شخص ناشناسی به آن مکان قدم گذاشته باشد؟
-به احتمال زیاد بله، مگر اینکه دوربین را شخصی جا گذاشته باشد یا شاید به خاطر خراب شدن آن، دوربین را در چاه بیندازد که این واقعی نیست چون دلیلی ندارد که شخصی از سهل انگاری دوربین را در چاه بیندازد،به علاوه من 1 سال پیش در همان زمان هایی که آن حادثه آتش سوزی اتفاق افتاده بود و به تیتر اول اخبار تبدیل شده بود، صداهای مبهم یا ترسناکی را از داخل خانه ام می شنیدم، که مرا به شدت ترسانده بود؛ قسم می خورم که آن صدا از طرف روح همان دختری است که در حادثه آتش سوزی فوت کرد(نسرین ربیع زاده).
-آیا در خانه شما نشانه هایی از رد این صداهای مبهم به جا مانده است، که در این گزارش شرح بدهید؟
_بله، اخیرا متوجه شدم که وسایل خانه ام مدام تکان می خوردند یا حتی تلویزیون به طور مداوم خاموش و روشن میشد، من به دیگران هشدار می دهم که بسیار مواظب باشند تا روح ماورایی این زن به خانه شان اصلا نرسد، این زن واقعا تهدیدی برای جامعه ما محسوب می شود، ضمنا در هفته پیش گزارش شده بود که دو پسر جوان که از همان محله های شهر زاهدان بوده اند، در همان اطراف چاه زیرزمینی در جاده زاهدان-زابل کشته شده اند که این نگرانی را در شهر بیشتر می کند.
-بله خبرگزاری ما هم اخیرا این موضوع را به طور کامل به بحث گذاشته بود و پوشش کاملی کرده بود که به خوبی تحلیل کرده ایم، سوال آخر اینکه به نظر شما این تعداد مرگ و میر ممکن است بیشتر شود؟
-من فکر می کنم با توجه به حضور آزادانه روح خبیث این زن، تعداد مرگ و میر در شهر می تواند بیشتر شود واقعا امیدوارم جلوگیری شود و اداره پلیس زابل برای این نوع موارد پرونده ای تشکیل بدهد.
-آقای مرادی ممنونم که وقتتان را به ما دادید و مصاحبه کردید، از همکاری شما با ما سپاسگزارم، روز خوبی را برایتان آرزو می کنم.
-ممنونم و روزتان خوش
آخرین ویرایش: