وقتی نیستی
چراغ ها غمگیناند!
و باید مراقب دنیا باشم به هم نریزد
وقتی نیستی شعر مرثیه
عشق بی رنگ
رویا کابوس
و ل*ب.ه*ا بی بـ..وسـ..ـه اند
وقتی نیستی
آغـ*ـوش جهنمیست که از دوریات
یخ زده!
چشمهایم را بُکُش،
من نگریستن به تو را
ادامه خواهم داد.
گوشهایم را مُهر و موم کن،
من شنیدنِ تو را ادامه خواهم داد.
و بدون پاهایم من میتوانم
راهم به سوی تو را پیش روم،
بدون دهانم من میتوانم
نامت را قسم بخورم.
بازوهایم را بشکن،
تو را باز در آغـ*ـوش خواهم گرفت
با قلبم همچون دستانم ...