شعر اشعار حافظ

  • شروع کننده موضوع Love Only
  • بازدیدها 8,577
  • پاسخ ها 672
  • تاریخ شروع

The unborn

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/12/15
ارسالی ها
7,006
امتیاز واکنش
49,906
امتیاز
1,221
محل سکونت
سومین سیاره خورشیدی!
دل سراپرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
من که سر درنیاورم به دو کون
گردنم زیر بار منت اوست
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هر کس به قدر همت اوست
گر من آلوده دامنم چه عجب
همه عالم گواه عصمت اوست
من که باشم در آن حرم که صبا
پرده دار حریم حرمت اوست
بی خیالش مباد منظر چشم
زان که این گوشه جای خلوت اوست
هر گل نو که شد چمن آرای
ز اثر رنگ و بوی صحبت اوست
دور مجنون گذشت و نوبت ماست
هر کسی پنج روز نوبت اوست
ملکت عاشقی و گنج طرب
هر چه دارم ز یمن همت اوست
من و دل گر فدا شدیم چه باک
غرض اندر میان سلامت اوست
فقر ظاهر مبین که حافظ را
سـ*ـینه گنجینه محبت اوست
 
  • پیشنهادات
  • The unborn

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/15
    ارسالی ها
    7,006
    امتیاز واکنش
    49,906
    امتیاز
    1,221
    محل سکونت
    سومین سیاره خورشیدی!
    آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست
    چشم میگون لب خندان دل خرم با اوست
    گر چه شیرین دهنان پادشهانند ولی
    او سلیمان زمان است که خاتم با اوست
    روی خوب است و کمال هنر و دامن پاک
    لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست
    خال مشکین که بدان عارض گندمگون است
    سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست
    دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران
    چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست
    با که این نکته توان گفت که آن سنگین دل
    کشت ما را و دم عیسی مریم با اوست
    حافظ از معتقدان است گرامی دارش
    زان که بخشایش بس روح مکرم با اوست
     

    The unborn

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/15
    ارسالی ها
    7,006
    امتیاز واکنش
    49,906
    امتیاز
    1,221
    محل سکونت
    سومین سیاره خورشیدی!
    سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
    که هر چه بر سر ما می‌رود ارادت اوست
    نظیر دوست ندیدم اگر چه از مه و مهر
    نهادم آینه‌ها در مقابل رخ دوست
    صبا ز حال دل تنگ ما چه شرح دهد
    که چون شکنج ورق‌های غنچه تو بر توست
    نه من سبوکش این دیر رندسوزم و بس
    بسا سرا که در این کارخانه سنگ و سبوست
    مگر تو شانه زدی زلف عنبرافشان را
    که باد غالیه سا گشت و خاک عنبربوست
    نثار روی تو هر برگ گل که در چمن است
    فدای قد تو هر سروبن که بر لب جوست
    زبان ناطقه در وصف شوق نالان است
    چه جای کلک بریده زبان بیهده گوست
    رخ تو در دلم آمد مراد خواهم یافت
    چرا که حال نکو در قفای فال نکوست
    نه این زمان دل حافظ در آتش هـ*ـوس است
    که داغدار ازل همچو لاله خودروست
     

    The unborn

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/15
    ارسالی ها
    7,006
    امتیاز واکنش
    49,906
    امتیاز
    1,221
    محل سکونت
    سومین سیاره خورشیدی!
    دارم امید عاطفتی از جانب دوست
    کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست
    دانم که بگذرد ز سر جرم من که او
    گر چه پریوش است ولیکن فرشته خوست
    چندان گریستم که هر کس که برگذشت
    در اشک ما چو دید روان گفت کاین چه جوست
    هیچ است آن دهان و نبینم از او نشان
    موی است آن میان و ندانم که آن چه موست
    دارم عجب ز نقش خیالش که چون نرفت
    از دیده‌ام که دم به دمش کار شست و شوست
    بی گفت و گوی زلف تو دل را همی‌کشد
    با زلف دلکش تو که را روی گفت و گوست
    عمریست تا ز زلف تو بویی شنیده‌ام
    زان بوی در مشام دل من هنوز بوست
    حافظ بد است حال پریشان تو ولی
    بر بوی زلف یار پریشانیت نکوست
     

    The unborn

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/15
    ارسالی ها
    7,006
    امتیاز واکنش
    49,906
    امتیاز
    1,221
    محل سکونت
    سومین سیاره خورشیدی!
    آن پیک نامور که رسید از دیار دوست
    آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست
    خوش می‌دهد نشان جلال و جمال یار
    خوش می‌کند حکایت عز و وقار دوست
    دل دادمش به مژده و خجلت همی‌برم
    زین نقد قلب خویش که کردم نثار دوست
    شکر خدا که از مدد بخت کارساز
    بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست
    سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار
    در گردشند بر حسب اختیار دوست
    گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند
    ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست
    کحل الجواهری به من آر ای نسیم صبح
    زان خاک نیکبخت که شد رهگذار دوست
    ماییم و آستانه عشق و سر نیاز
    تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست
    دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک
    منت خدای را که نیم شرمسار دوست
     

    The unborn

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/15
    ارسالی ها
    7,006
    امتیاز واکنش
    49,906
    امتیاز
    1,221
    محل سکونت
    سومین سیاره خورشیدی!
    صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
    بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست
    به جان او که به شکرانه جان برافشانم
    اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست
    و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار
    برای دیده بیاور غباری از در دوست
    من گدا و تمنای وصل او هیهات
    مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست
    دل صنوبریم همچو بید لرزان است
    ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست
    اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را
    به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست
    چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد
    چو هست حافظ مسکین غلام و چاکر دوست
     

    The unborn

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/15
    ارسالی ها
    7,006
    امتیاز واکنش
    49,906
    امتیاز
    1,221
    محل سکونت
    سومین سیاره خورشیدی!
    مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
    تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
    واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
    طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست
    زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من
    بر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست
    سر ز مـسـ*ـتی برنگیرد تا به صبح روز حشر
    هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست
    بس نگویم شمه‌ای از شرح شوق خود از آنک
    دردسر باشد نمودن بیش از این ابرام دوست
    گر دهد دستم کشم در دیده همچون توتیا
    خاک راهی کان مشرف گردد از اقدام دوست
    میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق
    ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست
    حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز
    زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست
     

    The unborn

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/15
    ارسالی ها
    7,006
    امتیاز واکنش
    49,906
    امتیاز
    1,221
    محل سکونت
    سومین سیاره خورشیدی!
    روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
    در غنچه‌ای هنوز و صدت عندلیب هست
    گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست
    چون من در آن دیار هزاران غریب هست
    در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست
    هر جا که هست پرتو روی حبیب هست
    آن جا که کار صومعه را جلوه می‌دهند
    ناقوس دیر راهب و نام صلیب هست
    عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
    ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
    فریاد حافظ این همه آخر به هـ*ـر*زه نیست
    هم قصه‌ای غریب و حدیثی عجیب هست
     

    The unborn

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/15
    ارسالی ها
    7,006
    امتیاز واکنش
    49,906
    امتیاز
    1,221
    محل سکونت
    سومین سیاره خورشیدی!
    اگر چه عرض هنر پیش یار بی‌ادبیست
    زبان خموش ولیکن دهان پر از عربیست
    پری نهفته رخ و دیو در کرشمه حسن
    بسوخت دیده ز حیرت که این چه بوالعجبیست
    در این چمن گل بی خار کس نچید آری
    چراغ مصطفوی با شرار بولهبیست
    سبب مپرس که چرخ از چه سفله پرور شد
    که کام بخشی او را بهانه بی سببیست
    به نیم جو نخرم طاق خانقاه و رباط
    مرا که مصطبه ایوان و پای خم طنبیست
    جمال دختر رز نور چشم ماست مگر
    که در نقاب زجاجی و پرده عنبیست
    هزار عقل و ادب داشتم من ای خواجه
    کنون که مـسـ*ـت خرابم صلاح بی‌ادبیست
    بیار می که چو حافظ هزارم استظهار
    به گریه سحری و نیاز نیم شبی ست
     

    The unborn

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/15
    ارسالی ها
    7,006
    امتیاز واکنش
    49,906
    امتیاز
    1,221
    محل سکونت
    سومین سیاره خورشیدی!
    خوشتر ز خوشـی‌ و صحبت و باغ و بهار چیست
    ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست
    هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
    کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
    پیوند عمر بسته به موییست هوش دار
    غمخوار خویش باش غم روزگار چیست
    معنی آب زندگی و روضه ارم
    جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست
    مستور و مـسـ*ـت هر دو چو از یک قبیله‌اند
    ما دل به عشـ*ـوه که دهیم اختیار چیست
    راز درون پرده چه داند فلک خموش
    ای مدعی نزاع تو با پرده دار چیست
    سهو و خطای بنده گرش اعتبار نیست
    معنی عفو و رحمت آمرزگار چیست
    زاهد نوشید*نی کوثر و حافظ پیاله خواست
    تا در میانه خواسته کردگار چیست
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    104
    بازدیدها
    4,610
    بالا