دفتر اشعار شمس الدین عراقی
قلم آهسته می چرخد غزل امشب حزین است
نفس تنگ است و دیگر گون ، زمان و هم زمین است
غبار غم گرفته واژه ها سنگین تر از سرب
صدایم خسته تر از هر کلام واپسین است
هوای سرد و غمگین قفس شاید سبب بود
دلم در سـ*ـینه می جوشد چرا حالم چنین است
مبادا حکم دیگر داده شد سنگین تر از پیش
و یا تاثیر آواز حزین همنشین است
اگر قاضی بداند از حساب و چون و چندم
نمی بخشد که کارم با کرام الکاتبین است
گذشت از سر هزاران فکر گوناگون و ناجور
رهایم کن ازین تردید سرسامم یقین است
شنیدم گریه های ((بی نشان)) از پشت دیوار
حسینم وا حسینم می سراید ، اربعین است
قلم آهسته می چرخد غزل امشب حزین است
نفس تنگ است و دیگر گون ، زمان و هم زمین است
غبار غم گرفته واژه ها سنگین تر از سرب
صدایم خسته تر از هر کلام واپسین است
هوای سرد و غمگین قفس شاید سبب بود
دلم در سـ*ـینه می جوشد چرا حالم چنین است
مبادا حکم دیگر داده شد سنگین تر از پیش
و یا تاثیر آواز حزین همنشین است
اگر قاضی بداند از حساب و چون و چندم
نمی بخشد که کارم با کرام الکاتبین است
گذشت از سر هزاران فکر گوناگون و ناجور
رهایم کن ازین تردید سرسامم یقین است
شنیدم گریه های ((بی نشان)) از پشت دیوار
حسینم وا حسینم می سراید ، اربعین است