عشق آمد و کرد خانه خالی
برداشته تیغ لاابالی
غم داد و دل از کنارشان برد
وز دل شدگی قرارشان برد
زان دل که به یکدیگر نهادند
در معرض گفتگو فتادند
♤
عمل هایی که عاشق را کند سست
عجب چست آید از معشـ*ـوقه چست
♤
بهاری داری از وی بر خور امروز
که هر فصلی نخواهد بود نوروز
گلی کو، را نبوید، آدمی زاد
چو هنگام خزان آید برد، با
برداشته تیغ لاابالی
غم داد و دل از کنارشان برد
وز دل شدگی قرارشان برد
زان دل که به یکدیگر نهادند
در معرض گفتگو فتادند
♤
عمل هایی که عاشق را کند سست
عجب چست آید از معشـ*ـوقه چست
♤
بهاری داری از وی بر خور امروز
که هر فصلی نخواهد بود نوروز
گلی کو، را نبوید، آدمی زاد
چو هنگام خزان آید برد، با
دانلود رمان های عاشقانه