***
فصل ۰۹: وبلاگگردی (96/02/01)
صبح روز بعد، فرهان سراغ وبلاگی میرود که شاهرخ آدرسش را داده بود. میخواست بیشتر در مورد پروندههای روانشناسی بداند. لپتاپش را روشن کرد و در مرورگر آن، آدرس وبلاگ را وارد میکند. بالای سایت این عنوان نوشته شده بود: «وبلاگ داستاننویسی فرشید آقاخانی، استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران، دکترای روانشناسی بالینی». ظاهراً وبلاگ خوب کسی به او معرفی شده بود. میرود و عناوین مختلف وبلاگ را بررسی میکند. داستان قبلی او، یک داستان پنجقسمتی در مورد زندگی خانم 34سالهای به نام «نیلوفر» بود که از بدبینی نسبت به همسر خود «اشکان» رنج میبُرد. در آخر، نیلوفر پس از دستوپنجهنرمکردن با مشکلات متعدد روانی، با کمک یک روانشناس مجرب درمان میشود. او پس از اتمام این داستان پنجقسمتی، به بررسی مسائل روانشناسی و جزئیات موجود در آن پرداخته است.
داستان بعدی او (که البته هنوز ناتمام است) در مورد دختری 27ساله به نام «هانیه» است که به اختلال افسردگی دچار است. این داستان هنوز ادامه دارد و فرهان هم که میبیند هرهفته این داستان بهروز میشود، یادش میماند که این دوشنبه داستان را دنبال کند.
بهسمت نظرات مطلب «نقاشی» میرود و آنها را میخواند. نظرات دانشجویان هم به نوبه خود جالب است. البته برخی غیر دانشجو هم نظر دادهاند. بعضیها هم با اسم مستعار نظر دادهاند. شک ندارد که شاهرخ هم جزو یکی از همین مستعارهاست که نمیخواهد خواهرش از این قضیه بویی ببرد. اتفاقاً خواهرش هم نظر داده است؛ اما نظرش را نمیخواند: «شاید بعداً خوندم». برخی از دانشجویان هم از این که نظراتشان تأیید نشده شاکیاند؛ مثلاً افرادی به نامهای مجید، کیارش، یا نسترن. خب طبیعی است در یک وبلاگ درسی -که محتوای آن تماماً به درس مرتبط است- همه نظرات نباید تأیید شوند.
فرهان میخواست نظری بنویسد؛ اما منصرف شد. یاد حرف شاهرخ افتاد که با اسم خودش نظر ندهد. با اسم مستعار هم نظر نداد. بههرحال اسم، مستعار هم که باشد، (IP (۱خود را به جا میگذارد. حوصله استفاده از قندشکن(۲) را هم نداشت. فکر کرد شاید بعد از اتمام داستان نظری بگذارد. لپتاپ را خاموش میکند و میرود تا آخرین اخبار حوادث روز را بخواند. بعد از کمی، موبایل خود را باز میکند و میبیند رها به او پیغام داده است: «سلام! یه چیزهایی در مورد هنر جستوجو تو اینترنت پیدا کردم. بیا تا بهت بگم.» فرهان از اینکه میتوانست روشی برای ارتقای تکنیک جستوجوکردن خود در اینترنت پیدا کند، خوشحال شده بود. جواب رها را میدهد.
- سلام.
***
(۱)- IP Address یا Internet Protocol Address همان عددی است که هنگام استفاده از اینترنت توسط یک دستگاه خاص به آن دستگاه اختصاص داده میشود و مشخص میکند که از کدام نقطه از زمین وارد سایتها شدهاید.
(۲)- همان قندشکن!
فصل ۰۹: وبلاگگردی (96/02/01)
صبح روز بعد، فرهان سراغ وبلاگی میرود که شاهرخ آدرسش را داده بود. میخواست بیشتر در مورد پروندههای روانشناسی بداند. لپتاپش را روشن کرد و در مرورگر آن، آدرس وبلاگ را وارد میکند. بالای سایت این عنوان نوشته شده بود: «وبلاگ داستاننویسی فرشید آقاخانی، استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران، دکترای روانشناسی بالینی». ظاهراً وبلاگ خوب کسی به او معرفی شده بود. میرود و عناوین مختلف وبلاگ را بررسی میکند. داستان قبلی او، یک داستان پنجقسمتی در مورد زندگی خانم 34سالهای به نام «نیلوفر» بود که از بدبینی نسبت به همسر خود «اشکان» رنج میبُرد. در آخر، نیلوفر پس از دستوپنجهنرمکردن با مشکلات متعدد روانی، با کمک یک روانشناس مجرب درمان میشود. او پس از اتمام این داستان پنجقسمتی، به بررسی مسائل روانشناسی و جزئیات موجود در آن پرداخته است.
داستان بعدی او (که البته هنوز ناتمام است) در مورد دختری 27ساله به نام «هانیه» است که به اختلال افسردگی دچار است. این داستان هنوز ادامه دارد و فرهان هم که میبیند هرهفته این داستان بهروز میشود، یادش میماند که این دوشنبه داستان را دنبال کند.
بهسمت نظرات مطلب «نقاشی» میرود و آنها را میخواند. نظرات دانشجویان هم به نوبه خود جالب است. البته برخی غیر دانشجو هم نظر دادهاند. بعضیها هم با اسم مستعار نظر دادهاند. شک ندارد که شاهرخ هم جزو یکی از همین مستعارهاست که نمیخواهد خواهرش از این قضیه بویی ببرد. اتفاقاً خواهرش هم نظر داده است؛ اما نظرش را نمیخواند: «شاید بعداً خوندم». برخی از دانشجویان هم از این که نظراتشان تأیید نشده شاکیاند؛ مثلاً افرادی به نامهای مجید، کیارش، یا نسترن. خب طبیعی است در یک وبلاگ درسی -که محتوای آن تماماً به درس مرتبط است- همه نظرات نباید تأیید شوند.
فرهان میخواست نظری بنویسد؛ اما منصرف شد. یاد حرف شاهرخ افتاد که با اسم خودش نظر ندهد. با اسم مستعار هم نظر نداد. بههرحال اسم، مستعار هم که باشد، (IP (۱خود را به جا میگذارد. حوصله استفاده از قندشکن(۲) را هم نداشت. فکر کرد شاید بعد از اتمام داستان نظری بگذارد. لپتاپ را خاموش میکند و میرود تا آخرین اخبار حوادث روز را بخواند. بعد از کمی، موبایل خود را باز میکند و میبیند رها به او پیغام داده است: «سلام! یه چیزهایی در مورد هنر جستوجو تو اینترنت پیدا کردم. بیا تا بهت بگم.» فرهان از اینکه میتوانست روشی برای ارتقای تکنیک جستوجوکردن خود در اینترنت پیدا کند، خوشحال شده بود. جواب رها را میدهد.
- سلام.
***
(۱)- IP Address یا Internet Protocol Address همان عددی است که هنگام استفاده از اینترنت توسط یک دستگاه خاص به آن دستگاه اختصاص داده میشود و مشخص میکند که از کدام نقطه از زمین وارد سایتها شدهاید.
(۲)- همان قندشکن!
آخرین ویرایش: