- عضویت
- 2016/05/10
- ارسالی ها
- 598
- امتیاز واکنش
- 17,531
- امتیاز
- 704
به نام خدا
سلام. ین دومین رمان منه و امیدوارم ازش خوشتون بیاد. ببخشید، خیلی بلد نیستم مثل نویسندههای دیگه رنگوارنگ بنویسم و توضیح بدم. فقط امیدوارم که از خوندن این رمان لبخند رو لبتون بیاد.
نام رمان: عروس بدلی
نام نویسنده: badri کاربر انجمن نگاه دانلود
ژانر: جنایی، پلیسی، عاشقانه، طنز
تأییدکننده: NAZ-BANOW
ممنون از @fadya.mz عزیز برای طراحی جلد
مشاهده پیوست 105449
خلاصه:
کارن، پسری که نمیتواند با گذشتهی مبهم دردناکش کنار بیاید. هومن که با شیطنتهایش همه را بیچاره کرده است؛ اما هیچکس از درد پنهانشده در قلبش خبر ندارد و فرزین کسی که وجود دختری همسنوسال خودش بهعنوان زنبابا برایش غیرقابلتحمل است، سه پلیس جواناند که بعد از مأمویتی مجبور به بازگشت با هواپیما میشوند؛ اما در فرودگاه چمدان کارن با شخص دیگری جابهجا شده و این آغاز آشنایی آنها با شیوا و بهوجودآمدن مشکل بزرگی برای آنهاست. هیچکدام حاضر به شکستن غرور خود برای میانبرزدن و خلاصی از این مشکل نیستند و در این میان، رفتوآمدهای شیوا و کارن با یکدیگر سبب علاقهمندشدن آن دو به یک دیگر میشود، غافل از اینکه این آشنایی و علاقه چه دردسرهایی برای آنها به دنبال خواهد داشت!
توضیح اضافه:
نیمهی اول رمان، بیشتر طنزه و هر شوخی و ماجرایی که داخلش هست، صرفاً جهت آوردن لبخند به لب شماست و توهین به هیچ قشر یا شغل خاصی نیست.
نیمهی دوم رمان، پلیسی و بیشتر عاشقانه هست و طی اتفاقاتی که میفته، حقیقتهایی معلوم میشه. شخصیتها کاملتر میشن و...
اخطار: لطفاً و خواهشاً اشخاصی که ناراحتی قلبی دارن یا خیلی احساساتی هستن، این رمان رو نخونن؛ چون صحنههای درگیری و خون و خونریزی داره.
امیدوارم خوشتون بیاد.
سلام. ین دومین رمان منه و امیدوارم ازش خوشتون بیاد. ببخشید، خیلی بلد نیستم مثل نویسندههای دیگه رنگوارنگ بنویسم و توضیح بدم. فقط امیدوارم که از خوندن این رمان لبخند رو لبتون بیاد.
نام رمان: عروس بدلی
نام نویسنده: badri کاربر انجمن نگاه دانلود
ژانر: جنایی، پلیسی، عاشقانه، طنز
تأییدکننده: NAZ-BANOW
ممنون از @fadya.mz عزیز برای طراحی جلد
مشاهده پیوست 105449
خلاصه:
کارن، پسری که نمیتواند با گذشتهی مبهم دردناکش کنار بیاید. هومن که با شیطنتهایش همه را بیچاره کرده است؛ اما هیچکس از درد پنهانشده در قلبش خبر ندارد و فرزین کسی که وجود دختری همسنوسال خودش بهعنوان زنبابا برایش غیرقابلتحمل است، سه پلیس جواناند که بعد از مأمویتی مجبور به بازگشت با هواپیما میشوند؛ اما در فرودگاه چمدان کارن با شخص دیگری جابهجا شده و این آغاز آشنایی آنها با شیوا و بهوجودآمدن مشکل بزرگی برای آنهاست. هیچکدام حاضر به شکستن غرور خود برای میانبرزدن و خلاصی از این مشکل نیستند و در این میان، رفتوآمدهای شیوا و کارن با یکدیگر سبب علاقهمندشدن آن دو به یک دیگر میشود، غافل از اینکه این آشنایی و علاقه چه دردسرهایی برای آنها به دنبال خواهد داشت!
توضیح اضافه:
نیمهی اول رمان، بیشتر طنزه و هر شوخی و ماجرایی که داخلش هست، صرفاً جهت آوردن لبخند به لب شماست و توهین به هیچ قشر یا شغل خاصی نیست.
نیمهی دوم رمان، پلیسی و بیشتر عاشقانه هست و طی اتفاقاتی که میفته، حقیقتهایی معلوم میشه. شخصیتها کاملتر میشن و...
اخطار: لطفاً و خواهشاً اشخاصی که ناراحتی قلبی دارن یا خیلی احساساتی هستن، این رمان رو نخونن؛ چون صحنههای درگیری و خون و خونریزی داره.
امیدوارم خوشتون بیاد.
پیوست ها
آخرین ویرایش توسط مدیر: