بررسی شده توسط:
[FONT=&]می دانی؟
یک وقت هایی بایدروی یک تکه کاغذ بنویسی تـعطیل است![/FONT]
[FONT=&]و بچسبانی پشت شیشه ی افکارت...
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی و بی خیال سوت بزنی..
در دلت بخندی به تمام افکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویی :
بگذار منتظر بمانند! [/FONT]
داستان پسری به نام هیراد که دنبال کار میگرده و با کار پیک موتوری مواجه میشه و در پی این کار با اتفاقاتی رو به رو میشه که مسیر زندگیشو تغییر میده..
[FONT=&]می دانی؟
یک وقت هایی بایدروی یک تکه کاغذ بنویسی تـعطیل است![/FONT]
[FONT=&]و بچسبانی پشت شیشه ی افکارت...
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی و بی خیال سوت بزنی..
در دلت بخندی به تمام افکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویی :
بگذار منتظر بمانند! [/FONT]
داستان پسری به نام هیراد که دنبال کار میگرده و با کار پیک موتوری مواجه میشه و در پی این کار با اتفاقاتی رو به رو میشه که مسیر زندگیشو تغییر میده..
پیوست ها
آخرین ویرایش توسط مدیر: