- تانیا
کمرم رو گرفت و بلندم کرد.پام زخم شده بود،می لنگیدم.
ولی هر جوری بود، خودمون رو به در رسوندیم.
همین که از اون جا فاصله گرفتیم
صدای منفجر شدن ساختمون اومد؛ میلاد با نیلا اون طرف خیابون ایستاده بود.
تا ما رو دید دور زد و گفت:
- بپرید بالا، ممکنه پلیس بیاد.
من روی صندلی عقب نشستم و با دستم ساق پام رو که زخم شده بود گرفتم.
نیلا تا زخم پام رو دید اول هین کشید،
بعد با حرص گفت:
- باید برسونیمش درمانگاه...ممکن هست زخمش عفونت کنه.
دوباره نگاهی به زخم هم انداخت و گفت:
- شاید هم شکسته باشه!
با این که پام خیلی درد می کرد، ولی حوصله بیمارستان و درمانگاه رو نداشتم،
گفتم:
- بی خیال
خواستم بقیه حرفم رو بزنم که آرشا گفت:
- میلاد سریع برو یه بیمارستان
میلاد هم سرش روتکون داد.هنوز از پام خون می اومد.
کمرم رو گرفت و بلندم کرد.پام زخم شده بود،می لنگیدم.
ولی هر جوری بود، خودمون رو به در رسوندیم.
همین که از اون جا فاصله گرفتیم
صدای منفجر شدن ساختمون اومد؛ میلاد با نیلا اون طرف خیابون ایستاده بود.
تا ما رو دید دور زد و گفت:
- بپرید بالا، ممکنه پلیس بیاد.
من روی صندلی عقب نشستم و با دستم ساق پام رو که زخم شده بود گرفتم.
نیلا تا زخم پام رو دید اول هین کشید،
بعد با حرص گفت:
- باید برسونیمش درمانگاه...ممکن هست زخمش عفونت کنه.
دوباره نگاهی به زخم هم انداخت و گفت:
- شاید هم شکسته باشه!
با این که پام خیلی درد می کرد، ولی حوصله بیمارستان و درمانگاه رو نداشتم،
گفتم:
- بی خیال
خواستم بقیه حرفم رو بزنم که آرشا گفت:
- میلاد سریع برو یه بیمارستان
میلاد هم سرش روتکون داد.هنوز از پام خون می اومد.
آخرین ویرایش: