dokhye-shar
کاربر نگاه دانلود
45 و 46 و 47 و 48 و 49و 50
میخام از همه ی عزیزان تشکر کنم
دوست های عزیزم آتنا جوون و زینب که بهم روحیه دادن
آیدا جوون که با نقد هاش منو شاد کرد
و بقیه
من یه حرفی میخام بزنم
نمیدونم چقد از رمان من خوشتتون اومد
این که من فکر میکنم جلد اول واقعا خوب بود
فقط عذر بخاطر گزر زمان بالا
ولی دوستان عزییزم
میدونم که میدونین
که رمان هایی با ژانر پلیسی باید مجهول باشه
و رمان من هم مجهول بود
اگر بخوایین به رمانم امتیاز بدین از 100
چند میدین؟
الان فقط میخام حرف بزنم
خیلی ها کمکم کردن
خیلی ها سعی کردن تو زندگی زمینم بزنن
خیلی سعی کرد تهمت بزنن
خیلی ها هم سعی کردند تا از من نقطه ضعف بگیرن تا اذیتم کنن
اما با تموم اینا ساختم
نمیدونم تو کی هستی که رمانمو میخونی
ولی بدون هیچوقت با احساسات دختر ی که دوستت بازی نکن
مهربونی تو دین ما تاکید شده
حتی ما حدیـث داریم
که اگر دوستی دوست خویش را ببخشد ثواب به او عطا می گردد
من همه ی ادمایی که بهم بدی کردنو بخشیدم
اونایی که جلو روم دوستم بودنو پشتم دشمن
اونایی که از پشت خنجر زدن
اونایی که درد منو تحمل نکردن یه روز میاد که تحمل کنن
اما گاهی محبت بر دشمنی خنثا است
اینا رو گفتم تا هم تشکر کنم و هم مربوط به رمانمه.
جلد دوم درباره اسمونو امینه و کودکی که همین اواخر بحثش بود
ده سال میگزره
تمام این سال آسمون محبتش و تقدیم اوندختر کرد
اما این دختر ما دختر کسیه که باورش برا ی همه سخته
و این در جلد دوم معلوم میشه
آسمون و باران هنوز در کنار هم فعالیت میکنه اما از هر کاری که میکنن از اسناد و ... عکس و مدرک جمع میکنه
در ضمن امین از شغلش یعنی پلیس بودن کناره گیر ی میکنه
پسر کاوه و امنه
پسری بنام رایان هست
که تو جلد بعدی 18 سالشه
اسم دختری که باران بزرگ میکنه میزاره گیلدا
گیلدا 10 سالشه ام این رمان بعدی تا بیست سالگی گیلدا پیش میره
و زمانی گیلدا میفهمه که پدر و مادرش کیه و دشمن اصلی آسمان که دیگه زمانی برای زندگی کردن آسمون نمیمونه
و اینجا هست که شایان دست به دامن امین میشه و اینجاست که معجزه عشق صورت میگیره
لطفا اهنگ رو بخونین
نگات غم توی چشات حالت خنده هات دوست دارم
هوات یه وقتا گریه هات که میمیرم برات دوست دارم
قلبم پر از عشق توئه معجزه اینه
آغـ*ـوش تو آروم ترین جای زمینه
مثل قدیما با نگات دلم میلرزه
هنوزم این چشما به یه دنیا می ارزه
♫♫♫
دانلود آهنگ جدید امین رستمی به نام معجزه اینه
♫♫♫
همه چی داره دوباره تو رو یاد من میاره
مگه میشه تو نباشی و نم بارون بباره
تو دلم یه حرفی مونده که چشات اونو نخونده
ترس روزی که تو نیستی همه دنیامو سوزونده
قلبم پر ا عشق توئه معجزه اینه
آغـ*ـوش تو آروم ترین جای زمینه
مثل قدیما با نگات دلم میلرزه
هنوزم این چشما به یه دنیا می ارزه
دوستان باز هم اعلام میکنم جلد دوم بنام "آسمانی که بارانی نمیشود "به چاپ خواهد رسد.
این رمان تقدیم میکنم به دوست های مهربانم آتنا و زینب
با تشکر از خوندنتون که وقت گزاشتین برای رمانم
متشکر
مریم یا
میخام از همه ی عزیزان تشکر کنم
دوست های عزیزم آتنا جوون و زینب که بهم روحیه دادن
آیدا جوون که با نقد هاش منو شاد کرد
و بقیه
من یه حرفی میخام بزنم
نمیدونم چقد از رمان من خوشتتون اومد
این که من فکر میکنم جلد اول واقعا خوب بود
فقط عذر بخاطر گزر زمان بالا
ولی دوستان عزییزم
میدونم که میدونین
که رمان هایی با ژانر پلیسی باید مجهول باشه
و رمان من هم مجهول بود
اگر بخوایین به رمانم امتیاز بدین از 100
چند میدین؟
الان فقط میخام حرف بزنم
خیلی ها کمکم کردن
خیلی ها سعی کردن تو زندگی زمینم بزنن
خیلی سعی کرد تهمت بزنن
خیلی ها هم سعی کردند تا از من نقطه ضعف بگیرن تا اذیتم کنن
اما با تموم اینا ساختم
نمیدونم تو کی هستی که رمانمو میخونی
ولی بدون هیچوقت با احساسات دختر ی که دوستت بازی نکن
مهربونی تو دین ما تاکید شده
حتی ما حدیـث داریم
که اگر دوستی دوست خویش را ببخشد ثواب به او عطا می گردد
من همه ی ادمایی که بهم بدی کردنو بخشیدم
اونایی که جلو روم دوستم بودنو پشتم دشمن
اونایی که از پشت خنجر زدن
اونایی که درد منو تحمل نکردن یه روز میاد که تحمل کنن
اما گاهی محبت بر دشمنی خنثا است
اینا رو گفتم تا هم تشکر کنم و هم مربوط به رمانمه.
جلد دوم درباره اسمونو امینه و کودکی که همین اواخر بحثش بود
ده سال میگزره
تمام این سال آسمون محبتش و تقدیم اوندختر کرد
اما این دختر ما دختر کسیه که باورش برا ی همه سخته
و این در جلد دوم معلوم میشه
آسمون و باران هنوز در کنار هم فعالیت میکنه اما از هر کاری که میکنن از اسناد و ... عکس و مدرک جمع میکنه
در ضمن امین از شغلش یعنی پلیس بودن کناره گیر ی میکنه
پسر کاوه و امنه
پسری بنام رایان هست
که تو جلد بعدی 18 سالشه
اسم دختری که باران بزرگ میکنه میزاره گیلدا
گیلدا 10 سالشه ام این رمان بعدی تا بیست سالگی گیلدا پیش میره
و زمانی گیلدا میفهمه که پدر و مادرش کیه و دشمن اصلی آسمان که دیگه زمانی برای زندگی کردن آسمون نمیمونه
و اینجا هست که شایان دست به دامن امین میشه و اینجاست که معجزه عشق صورت میگیره
لطفا اهنگ رو بخونین
نگات غم توی چشات حالت خنده هات دوست دارم
هوات یه وقتا گریه هات که میمیرم برات دوست دارم
قلبم پر از عشق توئه معجزه اینه
آغـ*ـوش تو آروم ترین جای زمینه
مثل قدیما با نگات دلم میلرزه
هنوزم این چشما به یه دنیا می ارزه
♫♫♫
دانلود آهنگ جدید امین رستمی به نام معجزه اینه
♫♫♫
همه چی داره دوباره تو رو یاد من میاره
مگه میشه تو نباشی و نم بارون بباره
تو دلم یه حرفی مونده که چشات اونو نخونده
ترس روزی که تو نیستی همه دنیامو سوزونده
قلبم پر ا عشق توئه معجزه اینه
آغـ*ـوش تو آروم ترین جای زمینه
مثل قدیما با نگات دلم میلرزه
هنوزم این چشما به یه دنیا می ارزه
دوستان باز هم اعلام میکنم جلد دوم بنام "آسمانی که بارانی نمیشود "به چاپ خواهد رسد.
این رمان تقدیم میکنم به دوست های مهربانم آتنا و زینب
با تشکر از خوندنتون که وقت گزاشتین برای رمانم
متشکر
مریم یا
