چند دقيقه نگذشته بود كه به ساحل رسيديم دخترا جيغو داد ميكردنو با دو به سمته دريا ميرفتن منو پناه هم اروم كنار ساحل قدم ميزديم
پناه
تا حالا تو عمرم اينقدر ارامش نداشتم فكر كن عشقت باشه عاشقت باشه كنار دريا باشينو عشق كنين چي بهتر از اين؟؟چي قشنگ تر از اين؟؟
اروم انگشتاي كوچيكمو بين انگشتاي بزرگش قفل كردم كه برگشت و با لبخندش تو دلم اشوبي به پا كرد نميدونم دريا امروز اينقدر خوشگل شده بود يا من قشنگ ميديدم ولي بازم وسوسه شدم يه عكس إزش بگيرم گوشيمو روشن كردمو مقابل دريا قرار دادمو همينطور كه داشتم عكس ميگرفتم حلقه شدن دستاشو دور كمرم حس كردم با لبخند دستامو دور دستاش انداختمو صورتمو به صورتش چسبوندم اروم سرشو به سمته گردنم فرو كردو بؤسه ي داغي هديه ي گوديه گردنم كرد و من بودم كه از اينهمه عشق لـ*ـذت ميبردم واسه اينكه همچين لحظه ي قشنگيو ثبت كنم گوشيمو باز روشن كردمو مقابله خودمو راشا قرار دادم اونم به دوربين نگاه كردو همينطور كه سرش رو گودي گردنم بود لبخند زد منم از أعماقه وجودم لبخند زدمو عكس گرفتم
راشاااا يكم بريم تو دريا
فقط زياد جلو نريما
باوش
دستاشو گرفتمو بعد از در اوردن كفشامون نك پاهامون و وارد دريا كرديمو همينطور جلو تر ميرفتيم يهو كرم درونم فعال شد
راشا
تا به سمتم برگشت و گفت جونم :دستامو كه پر اب كرده بودمو تو صورتش ريختمو با يه جيغ فرار كردم اول مونده بود ولي تا به خودش اومد افتاد دنبالم
راشا:پنااااااه وايسا به جانه خودم زندت نميزارم
همينطور كه جيغ ميزدمو ميخنديدم گفتم:غلطططط كردممممم راشا تو رو خدا كاري نداشته باش
يهو راشا با يه قدم بلند به سمتم اومدو منو بين دستاش گرفتو تكون داد بين زمينو هوا معلق بودم جيغغغغ ميزدمو التماسش ميكردمو اونم ميخنديدو بيشتر تكونم ميداد يهو دستاشو ول كردو پرت شدم تو اب كله لباسم خيسه خيس شده بود با عصبانيت به سمتش برگشتم كه ديدم كر كر ميخنده
راشا:ها چته حقت بود
بعد از اينكه اين حرفو زد همينطور پشت سر هم شروع كردم به اب پاشيدن تو صورتش اونم دستاشو بين صورتش گرفته بودو داد ميزد
پناه
تا حالا تو عمرم اينقدر ارامش نداشتم فكر كن عشقت باشه عاشقت باشه كنار دريا باشينو عشق كنين چي بهتر از اين؟؟چي قشنگ تر از اين؟؟
اروم انگشتاي كوچيكمو بين انگشتاي بزرگش قفل كردم كه برگشت و با لبخندش تو دلم اشوبي به پا كرد نميدونم دريا امروز اينقدر خوشگل شده بود يا من قشنگ ميديدم ولي بازم وسوسه شدم يه عكس إزش بگيرم گوشيمو روشن كردمو مقابل دريا قرار دادمو همينطور كه داشتم عكس ميگرفتم حلقه شدن دستاشو دور كمرم حس كردم با لبخند دستامو دور دستاش انداختمو صورتمو به صورتش چسبوندم اروم سرشو به سمته گردنم فرو كردو بؤسه ي داغي هديه ي گوديه گردنم كرد و من بودم كه از اينهمه عشق لـ*ـذت ميبردم واسه اينكه همچين لحظه ي قشنگيو ثبت كنم گوشيمو باز روشن كردمو مقابله خودمو راشا قرار دادم اونم به دوربين نگاه كردو همينطور كه سرش رو گودي گردنم بود لبخند زد منم از أعماقه وجودم لبخند زدمو عكس گرفتم
راشاااا يكم بريم تو دريا
فقط زياد جلو نريما
باوش
دستاشو گرفتمو بعد از در اوردن كفشامون نك پاهامون و وارد دريا كرديمو همينطور جلو تر ميرفتيم يهو كرم درونم فعال شد
راشا
تا به سمتم برگشت و گفت جونم :دستامو كه پر اب كرده بودمو تو صورتش ريختمو با يه جيغ فرار كردم اول مونده بود ولي تا به خودش اومد افتاد دنبالم
راشا:پنااااااه وايسا به جانه خودم زندت نميزارم
همينطور كه جيغ ميزدمو ميخنديدم گفتم:غلطططط كردممممم راشا تو رو خدا كاري نداشته باش
يهو راشا با يه قدم بلند به سمتم اومدو منو بين دستاش گرفتو تكون داد بين زمينو هوا معلق بودم جيغغغغ ميزدمو التماسش ميكردمو اونم ميخنديدو بيشتر تكونم ميداد يهو دستاشو ول كردو پرت شدم تو اب كله لباسم خيسه خيس شده بود با عصبانيت به سمتش برگشتم كه ديدم كر كر ميخنده
راشا:ها چته حقت بود
بعد از اينكه اين حرفو زد همينطور پشت سر هم شروع كردم به اب پاشيدن تو صورتش اونم دستاشو بين صورتش گرفته بودو داد ميزد
دانلود رمان های عاشقانه