- عضویت
- 2016/02/21
- ارسالی ها
- 267
- امتیاز واکنش
- 4,745
- امتیاز
- 451
« به نام یگانه آفریننده هستی»
نام کتاب: رازی که جگر میسوزاند
نویسنده: سحر شعبانی کاربر انجمن نگاه دانلود
ویراستار: نسرین قلندری
موضوع: معمایی عاشقانه
***
خلاصه رمان:
«رازی که جگر میسوزاند» روایتگر جدال -عشق و نفرت- است. نفرتی که شعله میکشد و به جان کسانی میافتد که روزی پاره تن بودند و عزیز دل...
این داستان روایتگر یک عهد است، عهدی ناگسستنی، عهدی که ریشه میسوزاند؛ و مهر بر لبهایشان، و داغ بر دلهایشان میگذارد. این داستان، قصهی مردانگیهاست. مردهایی که با عزمی استوار، به خاطر مردمشان از جان مایه میگذارند؛ و داغ قضاوتهای بیرحمانهی همین مردم را به جان میخرند. قضاوتهایی که درد دارد و کمر خم میکند. عهدی که زندگیهایشان را زیر و رو کرد؛ و بیرحمانه به تنها داشتههایشان خنجر کشید. مردانی که در خلوت شکستند، بغض کردند و مردانه اشک ریختند؛ اما پا از عهد و پیمانشان عقب نکشیدند.
این قصه، قصهی زندگی دو مرد است. با دو نگرش متفاوت... یکی جان میگیرد و دیگری برای آرامش او جان میدهد. یکی میسوزاند و دیگری در آتش این غم میسوزد و دم نمیزند.
حالا این دو مرد، یکی از جنس «آتش» و دیگری از جنس «سنگ» به جدال هم آمدهاند تا شاید سرنوشت گرهای از دلهایشان باز کند.
«رازی که جگر میسوزاند» روایت زندگی مردی است که پناهی ندارد؛ اما همواره در تلاش است تا پناهگاه خانوادهاش باشد. مردی به ظاهر سنگی، اما با باطنی پر از احساس. مردی که روزی غیرتش را به بازی گرفتند و آتش نفرت تمام هستیاش را بر باد داده است. مردی که تنها برای گرفتن انتقام کمر راست کرد تا شاید مرهمی باشد، برای دلی که هنوز در آتش کابوسهای شبانهاش میسوزد. را به آتش کشیدند. مردی که، روی بیگـ ـناه مجازات شد. تاوان داد و سرنوشت خود و خانوادهاش..
و اکنون دست تقدیر برای این دو مرد چه رقم خواهد زد...؟
مقدمه:
گاهی قسم میخوری، تا دلی به دست بیاوری و گاهی با همون قسم دلی میشکنه...
گاهی قسم میخوری، تا جونی رو حفظ کنی و گاهی با همون قسم جونی گرفته میشه...
گاهی قسم میخوری، تا جوونهی حسی رو با طراوت نگه داری و گاهی با همون قسم حسی جوونه نزده، پرپر میشه...
گاهی عجیب قسم میخوریم و عجیبتر قسم میشکنیم.
گاهی میشکنیم... میسوزونیم... بازی میکنیم و...
یادمون میره؛ اونی که بازی کردی غرور کسی بود و شاید تنها داشتهاش...
یادمون میره؛ اونی که سوزوندیم دلی بود وتنها داراییاش...
یادمون میره؛ اونی که شکستیم قسمی بود که شاید هنوز چشمی به عهدش امیدواره و این امید تنها دلخوشیاش است...
![Razi_Ke_Jegar_Ra_Misozanad_negahdl_com_.jpg](http://s9.picofile.com/file/8303110018/Razi_Ke_Jegar_Ra_Misozanad_negahdl_com_.jpg)
آخرین ویرایش توسط مدیر: